۵. مونالیزا اثر لئوناردو داوینچی
مونالیزا یا ژوکوند اثر لئوناردو داوینچی بیتردید معروفترین اثر نقاشی جهان است. و شاید مشهورترین لبخند تاریخ هنر.
داوینچی کار بر روی این نقاشی را که با رنگ و روغن بر روی تخته کشیده شده است در سال ۱۵۰۳ شروع کرد و پس از چهار سال آن را نیمهکاره رها کرد. او ده سال بعد در ۱۵۱۷ میلادی دوباره مونالیزا را به دست گرفت و تنها اندکی پیش از مرگش، کار را به اتمام رساند. داوینچی که اواخر عمرش را در فرانسه به سر میبرد مونالیزا را به قیمت چهار هزار کرون طلا به فرانسیس اول، پادشاه فرانسه فروخت.
ابعاد مونالیزا در زمانی که داوینچی آن را به تصویر درآورده از اندازۀ امروزی آن، بزرگتر بوده است. دو ستون از تراس خانه که در دو طرف اثر وجود داشته بریده شدهاند به دلیل اینکه میخواستهاند نقاشی را در قابی گرانقیمت قرار دهند. به هر صورت ابعاد امروزی این نقاشی ۷۷ در ۵۵ سانتیمتر است.
تابلوی مونالیزا پرترۀ نیمتنهای است از لیزا گراردینی (Lisa Gherardini)، زن نجیبزادۀ فلورانسی. این پرتره را شوهر او فرانچسکو دل جوکوندو (Francesco del Giocondo) که تاجر ابریشم بود به لئوناردو سفارش داده بود.
نام مونالیزا اولین بار توسط تاریخنویس هنر جورجو واساری (Giorgio Vassari) به این اثر اطلاق شد. مونا در زبان ایتالیایی لفظی مؤدبانه است که از واژه مادونا به معنای بانوی من ریشه میگیرد. بنابراین نام مونالیزا به معنای بانوی من لیزا است که اشاره به لیزا گراردینی دارد. عنوان دوم این اثر، ژوکوند، فارغ از اینکه میتواند برگرفته از نام شوهر لیزا، مدل این پرتره باشد به معنای واژه ژوکوند در زبان ایتالیایی نیز مربوط است. چرا که در زبان ایتالیایی ژوکوند به معنای شادیبرانگیز است.
اولین چیزی که در تابلوی مونالیزا نگاه را به خود خیره میکند شیوۀ لطیف پرداختن به سایههاست. این شیوۀ سایهپردازی که به اسفوماتو (Sfumato) معروف است بعدها توسط شاگردان لئوناردو نیز ادامه داده شد. واژه اسفوماتو در زبان ایتالیایی با واژه دود همریشه است. از این رو چهرۀ مونالیزا با سایهپردازی ظریف خصوصاً کنار لب و گوشههای چشم حالتی ابهامآمیز گرفته است. جای خالی ابروها بالای چشمها نیز بیانی فراطبیعی به چهره داده است. البته این شیوۀ آرایش زنان آن دوره هم بوده است چرا که در آن دوره، وجود هر مویی را در صورت، ناخوشایند میدانستند حتی وجود ابروها. موها دو ستون تیره کنار صورت تشکیل دادهاند و آن را قاب کردهاند. این تفاوت باعث به چشم آمدن بیشتر چهرۀ مونالیزا شده است.
موقعیت نقاشی که بهوسیله پسزمینه القا میشود با پرداخت سایهها به شیوه اسفوماتو حالتی رمزآلود پیدا کرده است؛ منظرۀ دشتی که با خطها و شکلهای منحنی به کوههای یخزده میرسد. تنها اثری که از وجود انسان در این منظره دیده میشود پلی است بر روی رودخانه و راهی که با پیچ و خم به پیش رفته.
مونالیزا با لبخندی زیبا به نقاش و بیننده خیره شده است. این تابلو یکی از اولین نمونههایی است که به این شکل در سه رخ سوژه را در برابر ناظر نشانده و همزمان از منظرهای خیالی در پسزمینه استفاده کرده است. به احتمال خیلی زیاد لئوناردو پسزمینه را جدا از فضای مثبت اثر کار کرده است. ژست نشستن سوژه به این شکل در برابر نقاش بیننده را به یاد پرترههای فلاندری در همان دورۀ داوینچی میاندازد. این ژست سهرخ در برابر بیننده در نقاشی آن دورۀ ایتالیا بسیار نادر بود. در دورۀ رنسانس تنها به مریم باکره به عنوان موضوع پرترههایی اینچنینی ارزش داده میشد. در تابلوی مونالیزا این همانندی با مریم مقدس، تصویری ایدهآل از زنانگی در عصر رنسانس، برای ارج نهادن به سوژه انجام شده است.
این ارزشگذاری فرضیه فروید در مورد این اثر را قویتر میکند. زیگموند فروید پدر علم روانکاوی در کتابش درباره داوینچی این نظریه را مطرح کرده است که تصویر مونالیزا تصویری رؤیایی و ناخودآگاه از مادر لئوناردو بوده است؛ بازسازی لبخند او آنگونه که به یاد نقاش مانده است. این حدس میتواند درستتر به نظر برسد وقتی با مطالعۀ زندگی داوینچی میفهمیم که او حاصل ارتباطی غیرشرعی بوده و از سهسالگی از مادرش جدا شده و به خانه پدریاش رفته است. از این رو به احتمال زیاد لبخند لیزا، مدل نقاشی، داوینچی را به یاد لبخند مادرش انداخته است. گویا به همین دلیل بوده که لئوناردو نقاشی را بیش از ده سال، تا کمی پیش از مرگش نزد خود نگه میداشته.
لئوناردو شاید اولین نقاشی باشد که در بعدنمایی اثر خود از پرسپکتیو هوایی استفاده کرده است. در این شکل از ژرفنمایی بُعد اثر توسط سطوحی که روی هم قرار میگیرند و تیرهتر یا روشنتر هستند ایجاد میشود. به این معنا که سطوحی که نزدیکترند از تیرگی و اشباع رنگی بیشتری برخوردارند و آنها که دورترند روشنتر و خاکستریتر. علاوه بر این لئوناردو از رنگهای سردِ آبی و سبز برای کشیدن پسزمینه استفاده کرده است. این تباین در برابر رنگهای گرمتر در چهره و پیکره باعث میشود که سوژۀ اصلی نزدیکتر به بیننده به نظر برسد.
لئوناردو در طراحی پیکرۀ مونالیزا در این اثر از ساختار هرم استفاده کرده است. این هرم شامل سر، شانهها و دستها است. این تمهید باعث میشود که پیکرۀ نشسته بهتر دیده شود. از سوی دیگر انتخاب شکل مثلث و احجامی که از آن منشعب میشوند در دوره رنسانس بسیار باب بود. دلیل انتخاب مثلث و هرم، ریشه در باور تثلیث مسیحی یعنی اعتقاد به پدر، پسر و روح القدس داشت.
محققان بسیاری در کشف راز لبخند ژوکوند تلاش کردهاند. بعضی راز لبخند را در این دیدهاند که تلفیقی از لب در حالت شادی و ناراحتی است. بعضی دیگر به این نکته توجه کردهاند که لبخند ژوکوند تنها زمانی که مستقیم به لبها نگاه نمیکنیم، دیده میشود. حالت خنده وقتی مستقیم به لبها نگاه میکنیم رنگ میبازد و از این رو رازآمیز است.
تابلوی مونالیزا در سال ۱۹۱۱ میلادی توسط یک ایتالیایی که خود کارمند موزۀ لوور بود دزدیده شد. این شخص که ادواردو دوالفیرنو (Eduardo de Valfierno ) نام داشت در ۱۹۱۳ در حالیکه قصد فروش نقاشی را داشت در فلورانس دستگیر شد.
این نقاشی در سال ۱۹۶۲ رکورد بیشترین مبلغ بیمه را در گینس زد. ارزش بیمۀ این اثر ۱۰۰ میلیون دلار آمریکا بود. این رقم در سال ۲۰۱۸ به 650 میلیون دلار هم رسید.
نقاشی مونالیزا تا پیش از انقلاب فرانسه بر دیوار کاخ سلطنتی قرار داشت و از وقوع انقلاب تا به امروز در موزه لوور نگهداری میشود. این نقاشی از زمان انقلاب تا به امروز تنها دو بار از موزه لوور بیرون آورده شده است. یک بار به درخواست ناپلئون که قصد داشت تابلو را در اتاق خواب خود بیاویزد و بار دوم در حین جنگ جهانی دوم که دولت فرانسه دارائیهای باارزشش را در جایی پنهان کرده بود تا از گزند جنگ در امان بماند.
امروزه تابلوی مونالیزا در موزه لوور پاریس روزانه حدود سیهزار بازدیدکننده دارد.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *