شرح مجموعه:
این مجموعه با بررسی تاریخی و تکنیکی آثار نقاشی جهان سعی دارد تا به راز خلق آثار هنری دست یابد یا دست‌کم شیوه‌ی تحلیل و نگاه به هنر را از این طریق ترویج دهد.
نگاه، فصل ۲

۶. سر بریدن یحیی تعمیددهنده اثر کاراواجو

سر بریدن یحیی تعمیددهنده اثر کاراواجو نقاشی رنگ و روغنی است که در سال ۱۶۰۸ میلادی به تصویر درآمده است. این نقاشی در عین حال که شاهکار کاراواجو محسوب می‌شود در شمار نقاشی‌های مهم تاریخ هنر غرب نیز تلقی می‌شود. تابلوی سر بریدن یحیی نقاشی نسبتاً بزرگی است که پنج متر و ۷۰ سانتی‌متر طول و سه متر و ۲۰۰ سانتی‌متر عرض دارد و تنها اثر کاراواجو است که امضای نقاش را بر خود دارد. کاراواجو با همان رنگ خون، زیر خون ریخته‌شدۀ یحیی، با نوشتن این جمله امضا کرده است: «من کاراواجو این کار را انجام دادم.» به نظر برخی از محققان این اعترافی است کنایه‌آمیز به قتلی که کاراواجو به اتهام ارتکاب آن تحت تعقیب بود. 

کاراواجو با نام اصلی میکل آنجلو مریزی (Michelangelo Merisi) شخصیتی منقلب و برون‌گرا در تاریخ از خود به جا گذاشته است. او از کودکی یتیم شد و به زمرۀ نقاشان شمشیربازی که در خیابان‌ها بودند درآمد. بارها بنا بر شکایاتی که از او شده بود به زندان افتاد. حتی در نزاعی خیابانی مردی را به قتل رسانید و از رم به مالت که تحت قدرت شوالیه‌های کاتولیک بود گریخت.

این نقاشی لحظۀ اعدام یحیی تعمیددهنده را به وسیلۀ تصویر روایت می‌کند. یحیی تعمیددهنده که خویشاوند عیسی بود نزد مسیحیان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود چرا که او را بشارت‌دهندۀ مسیح می‌دانستند. یحیی که مقامی روحانی در یهودیه داشت به دلیل مخالفت و غیرشرعی خواندن ازدواج هرود (Herod) فرمانروای یهودیه با دختر برادرش به زندان افتاد و همان‌جا به قتل رسید.

سر بریدن یحیی تعمیددهنده اثر کاراواجو
سر بریدن یحیی تعمیددهنده اثر کاراواجو

در این نقاشی در کنار پیکرۀ یحیی زنی با دیسی طلایی در دست ایستاده است. این زن سالومه دختر هرود است که به اغواگری معروف بود. حضور او، این‌گونه در انتظار سر بریدۀ یحیی، اشاره به اتفاقی دارد که در مجلس بزم هرود افتاد. سالومه بعد از رقصیدن برای هرود و مهمان‌هایش به تحریک مادرش از هرود سر یحیی را درخواست می‌کند. هرود در حالی که مست و برانگیخته بود با اعدام یحیی موافقت می‌کند. زن دیگری که در کنار سالومه ایستاده هرودیاس (Herodias) همسر هرود است. از حالت او این‌گونه استنباط می‌شود که گویا دریافته که اعدام یحیی کاری اشتباه بوده است. کمی آنطرف‌تر زندانبان در حال نظارت و فرمان‌دادن ایستاده است؛ و میرغضب که گردن یحیی را با چاقو بریده است. 

با اینکه نقاشی، فضای خالی بسیاری در خود دارد اما اندازۀ اثر آن قدر بزرگ است که پیکره‌ها به اندازه واقعی یک پیکرۀ انسان باشند. این نقاشی به سفارش شوالیه‌های مالت و به منظور قرار گرفتن در محراب کلیسای جامع یحیی قدیس در والتا (Valletta) کشیده شد. خود کاراواجو در همین کلیسا با تعلیمات شوالیه‌ها آشنا شد و سال‌ها بعد از این که از رم به مالت گریخت در همین کلیسا به عنوان شوالیه مشغول خدمت بود. کاراواجو این تابلو را پس از دوازده ماه که به عنوان کارآموز در مالت زندگی می‌کرد، نقاشی کرد.

داستان اعدام یحیی نزد هنرمندان ایتالیایی آن دوره بسیار محبوب بود. کاراواجو که در اکثر نقاشی‌هایش سر بریده‌ای را به بیننده پیشکش می‌کند گویا در داستان یحیی مضمونی مناسب یافته بود. او علاقۀ خاصی به این داستان داشت و حتی دو نقاشی دیگر نیز از این داستان به تصویر درآورده است.

در پس‌زمینۀ نقاشی دروازه‌ای زنگ‌زده و زندانی تاریک نقاشی شده است و دو زندانی که گویا هم‌بندهای یحیی بوده‌اند با ترس و تأسف شاهد اعدام او هستند. کاراواجو فضای زندان را بنا بر خاطراتی که در زندان شوالیه‌های مالت داشت به تصویر در آورد. زنجیرۀ خشونت‌های کاراواجو به همان اتفاق در رم ختم نشده بود. او در مالت نیز به یک استاد شوالیه حمله کرده و برای مدتی نیز در مالت زندانی بود.

شیوۀ واقع‌گرایانه کاراواجو تفاوت بارزی با هم‌نسلان خود دارد. واقع‌گرایی کاراواجو با اینکه در حال روایت موضوعات مذهبی است، حال و هوایی اسطوره‌ای و مُثُلی ندارد. برای همین در این آثار پیامبران و قهرمانان دینی، دیگر برای بیننده دور از دسترس و انتزاعی نیستند بلکه با ملموس شدن آنها، بیننده با موضوع اثر همذات‌پنداری بیشتری می‌کند و در نتیجه با وجهۀ دراماتیک اثر بیشتر همراه می‌شود.

کاراواجو از اولین نقاشانی است که در تاریخ هنر غرب شیوه کیاروسکورو (Chiaroscuro) را به کار گرفته است. در این شیوه بر تباین نور و تاریکی در جهت ایجاد بعد و ترکیب‌بندی تاکید می‌شود. شیوه‌ای که در کار رامبراند، ولاسکوئز و گویا نیز دیده می‌شود. این تکنیک، رویکرد بارز نقاشی دورۀ باروک است و در قرون بعد در عکاسی و نقاشی نیز به کار گرفته شد. از این رو کاراواجو را شاید بتوان نماد تغییر از دورۀ رنسانس به باروک در نقاشی غرب دانست.

در نمایشگاهی که در سال ۲۰۱۰ میلادی به مناسبت چهارصدمین سال مرگ کاراواجو برگزار شد حدود پانصد و هشتاد هزار تماشاگر از آثار او دیدن کردند.

این نقاشی امروزه در محراب کلیسای جامع یحیی قدیس در والتا قرار دارد.

شرح مجموعه:
این مجموعه با بررسی تاریخی و تکنیکی آثار نقاشی جهان سعی دارد تا به راز خلق آثار هنری دست یابد یا دست‌کم شیوه‌ی تحلیل و نگاه به هنر را از این طریق ترویج دهد.

نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *