شرح مجموعه:
این مجموعه با بررسی تاریخی و تکنیکی آثار نقاشی جهان سعی دارد تا به راز خلق آثار هنری دست یابد یا دست‌کم شیوه‌ی تحلیل و نگاه به هنر را از این طریق ترویج دهد.
نگاه، فصل ۴

زنان پیشتاز (بخش اول)

حضور زنان در تاریخ هنر ایران برآمده از شکل‌گیری جامعه‌ی مدرن در ایران است. با شکل‌گیری سازوکارهای مدرن در جامعه‌ی ایران نقش سنتی زنان نیز تغییر یافت و آنها توانستند همپای مردان در فعالیت‌های اجتماعی حاضر شوند. در عرصه‌ی هنر نقاشی نیز زنانی در ابراز هنر خود پیشگام شدند.

یکی از این پیشگامان بهجت صدر بود. بهجت صدر در سال ۱۳۰۳ هجری شمسی در اراک چشم به جهان گشود. شش ساله بود که همراه خانواده به تهران آمد و نقاشی را از همان سال‌های نوجوانی نزد یکی از شاگردان کمال‌الملک آموخت. صدر در سال ۱۳۳۳ با رتبه‌ی نخست در رشته‌ی نقاشی، مدرک هنری خود را از دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران دریافت کرد و یک سال بعد با دریافت بورسیه، رهسپار ایتالیا شد تا در آکادمی هنرهای زیبای رم تحصیل کند. در سال ۱۳۳۵ در پی بردن جایزه‌ی «سن ویتو رومانو» (San Vito Romano) آثارش در بیست و هشتمین دوسالانه‌ی هنری ونیز پذیرفته شدند. او پس از بازگشت به ایران به مدت بیست سال به عنوان استاد در دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تدریس پرداخت.

خصوصیت بارز آثار بهجت صدر نگاه انتزاعی اوست. او در آثار خود با استفاده از خطوطی بیان‌گرا به لحنی موسیقیایی دست می‌یابد. صدر، بسیار هوشمندانه، ساختار یک اثر نقاشی را مانند قطعه موسیقی در نظر گرفته و عناصر بصری متفاوت را در یک کلیت واحد انسجام بخشیده است. رویکردی که واسیلی کاندینسکی یکی از مهمترین نقاشان آبستره‌ی تاریخ هنر نیز در نظر داشت: رساندن انتزاع در نقاشی به میزان انتزاع در موسیقی و اصوات. این رویکرد موسیقیایی بی‌شک حاصل تأملات مشترک بهجت صدر با شریک زندگی‌اش مرتضی حنانه بود.

 در آثار بهجت صدر خط، بافت و سطح تا آنجا در هم آمیخته می‌شوند که دیگر، در اغلب اوقات، فضای مثبت و منفی کارهای او را نمی‌توان از یکدیگر تفکیک کرد. ازاین‌روست که آثار صدر فضایی به‌غایت ذهنی می‌گیرند و بیشتر تداعی‌کننده‌ی مفاهیم هستند تا نمودی واضح از واقعیت عینی. از سوی دیگر صدر با استفاده‌ی محدود و درعین‌حال پُرتباین از رنگ‌ها، در کنار خط‌های قوی، حال‌وهوایی اکسپرسیونیستی و تغزلی به آثارش بخشیده است.

ویژگی دیگری که در کارهای بهجت صدر بارز است به خدمت گرفتن عنصر اتفاق است. او با استفاده از ضربه‌‌های کاردک به عنوان ابزار ترسیم به استقبال وقوع اتفاق در اثرش رفته است. نقاش با مهارتی چشم‌نواز مانند نقاشان شرقی و البته نقاشان مدرنیستِ اوایل قرن بیستم عنصر اتفاق را به چنگ آورده است.

آثار بهجت صدر امروزه در موزه‌ی هنرهای معاصر تهران و موزه‌ی مینیاپولیس (Minneapolis) آمریکا نگهداری می‌شوند.

در معرفی دیگر زنان پیشگام در هنر نوگرای ایران باید از منصوره حسینی نام برد. منصوره حسینی در سال ۱۳۰۵ هجری شمسی در تهران چشم به جهان گشود و در سال ۱۳۳۳ پس از تکمیل تحصیلات دانشگاهی در دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران، عازم رم شد. در سال ۱۳۳۵ یکی از کارهایش به دو سالانه‌ی ونیز راه پیدا کرد و از آن پس نام حسینی در داخل ایران و خارج از ایران مورد توجه قرار گرفت.

آثار منصوره حسینی شامل مجموعه نقاشی‌هایی از گل‌های مختلف و مناظری است که به طور واضح رد هنر اکسپرسیونیستی و فوویستی اروپا را بر خود دارد. شکل قلم زدن حسینی در این نقاشی‌ها بیننده را به یاد شیوه‌ی قلم‌زنی ونسان ونگوگ می‌اندازد.

 منصوره حسینی در بعضی از آثارش از حروف فارسی نیز بهره برده است. در واقع او را باید از اولین نقاشانی دانست که با الهام از مکتب سقاخانه نگاهی مدرن و ساختارشکنانه به خط فارسی داشتند. در این دیدگاه جدید، حروف از عنصر معانی الحاقی خالی شده و تنها به عنوان یک عنصر بصری صرف مورد استفاده قرار می‌گرفتند. از این رو این دست از کارهای حسینی بسیار تجربه‌گرایانه هستند.

یکی دیگر از زنان پیشرو در نقاشی نوین ایران پروانه اعتمادی است. پروانه اعتمادی در سال ‍‍۱۳۲۷ هجری شمسی در تهران متولد شد. اولین کسی که روی سلیقه‌ی او تأثیر گذاشت و به نوعی اولین آموزگار او به حساب می‌آمد بهمن محصص بود. پروانه اعتمادی به واسطه‌ی جلال آل‌احمد که در دبیرستان معلم ادبیاتش بود به بهمن محصص معرفی شد تا آموزش ببیند. در سال ۱۳۴۶ وارد دانشکده‌ی هنرهای زیبا شد اما بعد از دو سال به این نتیجه رسید که آموزش آکادمیک دستاوردی برای او نخواهد داشت.

اعتمادی اولین نمایشگاه انفرادی خود را در سال ۱۳۴۸ در سالن تالار ایران که با درگذشت منصور قندریز یکی از بنیان‌گذاران آن، به تالار قندریز تغییر نام داده بود، برگزار کرد. پروانه اعتمادی را بیشتر با آثار طبیعت بی‌جان و همچنین نقاشی‌های سیمانی او در دهه‌ی پنجاه شمسی به یاد می‌آورند. برخورد خلاف عرف او با مواد نقاشی نشان از تلاش هنرمند در جهت آزادی از قیدوبندهای تکنیکی دارد. علاوه بر این انتخاب ماده‌ی سیمان، گونه‌ای انتقاد از تغییر فضای نوین زندگی ایرانیان و رسوخ ماده‌ی سیمان در بافت معماری شهری و روستایی ایران است.

اعتمادی از همان سال‌های دهه‌ی پنجاه، کلاس‌های نقاشی خود را در آتلیه‌ای در خیابان سعدی راه‌اندازی کرد. هدف او به گفته‌ی خودش، در طی بیست و پنج سال تعلیم نقاشی، آموزشِ «دیدن» به شاگردانش بوده است.

در نگاه به آثار پروانه اعتمادی اولین چیزی که چشم را به خود می‌کشاند اهمیتی است که نقاش در اغلب آثار خود برای فضای مثبت ترکیب‌بندی قائل است. نقاش در بیشتر آثار خود با استفاده از یک خط افق به فضای پس‌زمینه هویت و بُعد بخشیده است. در آثار اعتمادی فضای مثبت اثر غالباً شامل سوژه‌هایی است که نقاش بر بازآفرینی آنها تمرکز ویژه داشته و در مقابل، در پرداخت فضای منفی آثار به ایجاد یک بافت بسنده کرده است. اما نقاش با نگه‌داشتن توازن بین پرداخت پس‌زمینه و سوژه‌ها به‌نوعی منطق پنهان واقعیت را عیان می‌کند و یکپارچگی اندام‌وار واقعیت را همچون رازی برملا می‌سازد. این احساس به‌ویژه در چند اثر طبیعت بی‌جان که اعتمادی از بطری‌ها کار کرده به‌وضوح دیده می شود؛ یا در اثر دیگری که دو گلدان را در پس‌زمینه‌ای سفید کار کرده است. در این اثر، هنرمند با استفاده از گلدانی که در واقع یک قوطی روغن نباتی است به گونه‌ای سلیقه‌ی دستمالی‌شده‌ی رایج را به چالش کشیده و از بند تزئینی‌بودن رهیده است. ویژگی دیگر این مجموعه از آثار اعتمادی که فضای مثبت و منفی اثر در آنها با هم آمیخته می‌شوند نگاه فلسفی آن‌هاست. نقاش در این آثار ابتدا تفکیک قاطعی بین فضای مثبت و منفی اثر قائل می‌شود و در قدم بعدی همچون حل یک تناقض، این دو پدیده را به یگانگی می‌رساند. گونه‌ای شیوه‌ی فلسفیدن نقاشانه.

دوره‌ی دیگر کارهای پروانه اعتمادی شامل کلاژهایی می‌شوند که در آنها از لباس و پارچه و انار استفاده کرده است. در این آثار بیننده علاوه بر برخورد جدید هنرمند با مواد نقاشی با حال‌وهوایی کاملاً ایرانی روبرو می‌شود. با اینکه کلاژهای اعتمادی در مقایسه با دیگر آثارش به ظاهر در قیدوبند واقعیت نیستند اما این کلاژها با رویکرد همیشگی هنرمند که به چنگ آوردن منطق واقعیت از طریق مطالعه‌ی آن است، همخوانی دارند. گویی نقاش این بار اجزای واقعیت را از هم جدا کرده تا باز دوباره آن را با منطق و احساس خود بازآفرینی کند.

نام اعتمادی در سال ۱۳۹۸ در زمره‌ی پانصد هنرمند برگزیده‌ی جهان قرار گرفت. او نمایشگاه‌های انفرادی و گروهی زیادی در سوئیس، پکن، پاریس، لس آنجلس، ونکوور و دهلی نو برگزار کرده است. پروانه اعتمادی هم اکنون در تهران مشغول نقاشی و تدریس است.

شرح مجموعه:
این مجموعه با بررسی تاریخی و تکنیکی آثار نقاشی جهان سعی دارد تا به راز خلق آثار هنری دست یابد یا دست‌کم شیوه‌ی تحلیل و نگاه به هنر را از این طریق ترویج دهد.

نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *