شرح مجموعه:
این مجموعه با بررسی تاریخی و تکنیکی آثار نقاشی جهان سعی دارد تا به راز خلق آثار هنری دست یابد یا دست‌کم شیوه‌ی تحلیل و نگاه به هنر را از این طریق ترویج دهد.
نگاه، فصل ۳

۱۰. تالار آینه اثر کمال‌الملک

تالار آینه یکی از اتاق‌های کاخ گلستان واقع در تهران است که بیشتر به خاطر تابلوی نقاشی تالار آینه اثر کمال‌الملک شهرت پیدا کرده است. این تالار که به واسطه‌ی آینه‌کاری منحصربه‌فردش مشهور شده در سال ۱۲۵۳ شمسی طی مدت هشت سال توسط صنیع‌الملک عموی کمال‌الملک بنا گردید. کمال‌الملک کار بر روی نقاشی تالار آینه را حدود ده سال پس از ساخت این تالار با تکنیک رنگ روغن آغاز کرد و بیش از پنج سال بر سر آن زمان صرف نمود. او که در بازنمایی تالار آینه اغراق به خرج داده و به تالار شکوه و جلوه‌ای بیش از واقعیت بخشیده بود از طرف ناصرالدین شاه، لقب کمال‌الملک را دریافت کرد. نقاش در این تصویر با اغراق در تکنیک‌های بعدنمایی به فضای تالار، طول، عرض و عمقی بیش از واقعیت آن بخشیده است.

محمد غفاری، معروف به کمال‌الملک در سال ۱۲۲۶ خورشیدی در خانواده‌ای فرهیخته و نخبه در عرصه‌ی هنر نقاشی متولد شد. در نوجوانی وقتی در مدرسه‌ی دارالفنون محصل بود با کشیدن چهره‌ی مدیر مدرسه توانست راهش را به دربار ناصرالدین‌شاه قاجار باز کند. او سال‌ها بعد در سن ۳۴ سالگی به عنوان نقاش‌باشی دربار نائل گردید. جالب اینجاست که معروف‌ترین شاگردش خود ناصرالدین‌شاه بود که ساعت‌ها کنار او می‌نشست و به تمرین نقاشی می‌پرداخت.

در این اثر ناصرالدین‌شاه در میانه‌ی تصویر دیده می‌شود که بدون حضور مُلازم یا همراه، تنها مقابل یک پنجره‌ی بزرگ روی صندلی نشسته و به باغ نگاه می‌کند. کمال‌الملک در این اثر بر خلاف پرتره‌های پیشینی که از شاه کار کرده بود تعمداً از محور قرار دادن شاه در ترکیب‌بندی اثر امتناع کرده و پیکره‌ی شاه را در برابر ابعاد اغراق‌شده‌ی تالار آینه، کوچک نشان داده است. در واقع نقاش تالار را بزرگ‌تر و شاه را کوچک‌تر بازنمایی کرده است. لحن دوپهلوی کمال‌الملک در این اثر آن‌قدر واضح است که ناگزیر بیننده متوجه کنایه‌ی نیش‌دار نقاش از حقارت ناصرالدین‌شاه می‌شود. حقارتی ناشی از عدم کفایت شاه در برابر مسئولیت اداره‌ی کشور بزرگی مانند ایران. خصوصاً که ناصرالدین‌شاه با قتل میرزاتقی‌خان امیرکبیر، دوران تازه‌ای از استبداد در تاریخ ایران را آغاز کرده بود.

تالار آینه اثر کمال‌الملک
تالار آینه اثر کمال‌الملک

واضح است که کمال‌الملک بنا بر ضوابط نمی‌توانسته شاه را در مرکز قاب قرار ندهد اما با قراردادن شاه نزدیک پنجره‌ای بلند و قرار دادن کنج تالار در پشت سر او، موقعیت شاه را طوری القا کرده که گویی در تالاری بزرگ در گوشه‌ای تنها نشسته است. این تمهید علاوه بر طعنه‌زدن به تنگ‌نظری شاه، با القاء کردن فضایی خالی در پشت سر او، این احساس را که شاه فضای کمتری در قاب در اختیار دارد تقویت کرده است. به بیان دیگر اگر بعدنمایی اثر کمال‌الملک را فراموش کنیم و از زاویه‌ای کاملاً مستقیم بخواهیم از شاه نقاشی بکشیم ناگزیر شاه در یک سوم سمت راستِ قاب جای می‌گیرد. این اتفاق در هنر عکاسی و فیلمبرداری با اصطلاح لوک رومِ (Look room) کم توضیح داده می‌شود. به این معنا که موقعیت سوژه در قاب به شکلی است که فضای کمتری برای نگاه‌کردن دارد و در عوض فضای پشت سر او خالی است. واضح است که این تمهیدات در هنرهای تجسمی به هدف القای معانی و احساسات مختلف به‌ کار می‌روند. برای مثال اگر موقعیت سوژه در قاب طوری طراحی شود که سوژه فضای نگاه‌کردن در اختیار داشته باشد آنگاه حسی کاملاً متفاوت از ترکیب‌بندی استنباط خواهد شد. تکنیکی که کمال‌الملک نیز در این اثر با تبحر از آن بهره گرفته است. او با طراحی این ترکیب‌بندی، احساسی شبیه ترس و انزوا را در بیننده برانگیخته. احساسی که بیان‌کننده‌ی تنهایی و ترسی است که از استبداد ناصرالدین‌شاه برآمده. این تنهایی با صندلی‌هایی خالی که دور تالار چیده شده، نمود بیشتری پیدا کرده است.

نگاه دقیق و موشکافانه‌ی کمال‌الملک در انعکاس نور بیرون و شاخه‌های درختان بر آینه‌کاری‌های روی سقف و دیوارها رخ‌نمایی می‌کند. پرداخت باشکوه و زنده‌ی جزئیات این اثر نشان از چیره‌دستی نقاش دارد. در نهایت، نقاشی تالار آینه زمانی تکمیل شد که دیگر ناصرالدین‌شاه به دست میرزا رضای کرمانی ترور شده بود.

کمال‌الملک پیش از سفرش به اروپا در شیوه‌ی ساخت و ساز به سبک اروپایی به استادی رسیده بود. او یک سال پس از اتمام تابلوی تالار آینه عازم اروپا شد و پس از چندی اقامت در اروپا درخواست مظفرالدین‌شاه برای بازگشتش به ایران را رد کرد. او که علاوه بر نارضایتی از آشفتگی دربار، از درخواست‌های مظفرالدین‌شاه مبنی بر کارکردن تصاویر اروتیک دلِ خوشی نداشت، راه بغداد را در پیش گرفت. گویا ماجرایی عشقی نیز انگیزه‌ی این سفر و اقامت پنج ساله‌ی او در بغداد بوده باشد. کمال‌الملک در این دوره آثاری چون فالگیر بغدادی، پارچه‌فروش کلیمی، رمال، مرد مصری و میدان شهر کربلا را به نقش درآورد.

او بالاخره به اصرار مظفرالدین‌شاه به ایران بازگشت اما در سال‌های حضور در ایران، به وضوح از دربار فاصله می‌گرفت و حتی به هواداری از نهضت مشروطه‌خواهی ایران نیز مقالاتی در جراید انتشار داد. کمال‌الملک در اواخر عمر خود با وجود مشکلات مالی، از کشیدن چهره‌ی محمدعلی‌شاه قاجار که دستور به‌توپ‌بستن مجلس شورای ملی را صادر کرده بود امتناع ورزید. این بی‌اعتنایی به قدرت، در دوره‌ی بعدی زندگی او در زمان رضاشاه نیز همچنان ادامه داشت.

کمال‌الملک چنان شیفته‌ی ساخت و ساز به شیوه‌ی اروپایی بود که در مورد تبحرش در این تکنیک گفته است: «قادرم با چنان دقتی یک شیء را نقاشی کنم که هیچ تفاوتی با عکس آن نداشته باشد.» الگوی کمال‌الملک در هنر، رامبراند نقاش معروف هلندی بود. او حتی در جهت ابراز ارادت به این هنرمند خودنگاره‌ای از رامبراند را کپی کرده است.

کمال‌الملک به مثابه هنرمندی که سبک کلاسیکِ رئالیسم اروپا را به عرصه‌ی هنر ایران وارد کرد موجب گسترش افق‌های جدیدی در هنر ایران شد. هنرمندان پس از کمال‌الملک دیگر از سنت نگارگری ایران بریدند و شیوه‌ی اروپایی را پیش گرفتند. از این رو کمال‌الملک را می‌توان پایان فصل نگارگری نقاشی ایران و در عین حال آغاز دوره‌ای جدید در تاریخ هنر سرزمینمان دانست.

 تابلوی تالار آینه امروز در تالار سلام کاخ گلستان نگهداری می‌شود.

شرح مجموعه:
این مجموعه با بررسی تاریخی و تکنیکی آثار نقاشی جهان سعی دارد تا به راز خلق آثار هنری دست یابد یا دست‌کم شیوه‌ی تحلیل و نگاه به هنر را از این طریق ترویج دهد.

نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *