نقاشیخط (بخش اول)
شیوهای که امروزه به نام نقاشیخط شناخته میشود شیوهای در تاریخ هنر معاصر ایران است که از دههی سی هجری شمسی جان گرفت. نقاشیخط در اواخر دههی پنجاه شمسی با زوال مکتب سقاخانه فعالیت خود را گسترش داد تا جایی که به بسیاری از کشورهای همجوار ایران نیز راه یافت. در حقیقت نقاشیخط با تاثیرگیری از مکتب سقاخانه از دل این شیوه زاده شد.
تزئینکردن خط فارسی در تاریخ هنر ایران پیشینهای طولانی دارد. خوشنویسان طراز اولی چون ملک محمد قزوینی و اسماعیل جلایر در دوره قاجار مستقیماً به تزئین خطوط خوشنویسیشده با گل و بته میپرداختند. اما تفاوت اصلی نقاشیخط با آثار دورههای پیش از خود در نگاه تجریدی هنرمندان این شیوه به حروف بود. برخلاف سنت خوشنویسی ایران که در آن حروف انتقالدهندهی معانی بودند، در نقاشیخط، حروف صرفاً عناصر بصریای بودند که اشکال مشخصی دارند. ازاینرو میتوان ریشهی قدیمیتر نقاشیخط را سیاهمشق دانست. چرا که در سیاهمشق نیز قرائتشدن یا نشدن حروف خوشنویسی شده، از دید هنرمند و بیننده چندان اهمیت ندارد.
بسیاری از هنرمندانِ شیوه نقاشیخط اصول اولیهی خوشنویسی را در انجمن خوشنویسان ایران که در سال ۱۳۲۹ هجری شمسی تاسیس شده بود فرا گرفتند. یکی از این هنرمندان فرامرز پیلارام بود.
فرامرز پیلارام در سال ۱۳۱۶ شمسی در تهران چشم به جهان گشود. استعدادش در نقاشی را با تحصیل در هنرستان هنرهای زیبای پسرانه پرورش داد و در سال ۱۳۴۷ توانست با مدرک فوق لیسانس در رشتهی معماری داخلی و نقاشی تزئینی از دانشکدهی هنرهای تزئینی دانشگاه تهران فارغالتحصیل شود. پیلارام دو سال بعد برای فرا گرفتن لیتوگرافی و چاپ، عازم فرانسه شد و در سال ۱۳۴۱ هجری شمسی مدال نقرهی دوسالانهی ونیز را از آن خود کرد.
فرامرز پیلارام در دورهی اول آثارش نمادهای مذهبی را همراه با اشکال هندسی در ترکیببندیهایش به کار میگرفت. اما رفتهرفته به واسطهی علاقهاش به هنرهای سنتی مانند کاشیکاری و تلاشش برای یافتن ترکیببندیهای تازه توجهش به خط نستعلیق جلب شد. آثار پیلارام تابلوهای رنگوروغنی هستند که در آنها نقاش عموماً عناصر خوشنویسی فارسی را با بهکارگیری تکرار یک حرف در یکدیگر حل کرده است. پیلارام گاهی با بهکارگیری پسزمینههایی هندسی به حروف پیشزمینه حالوهوایی سه بعدی بخشیده است. حروف عموماً در کارهای پیلارام فاقد معنای خاص هستند. از این رو رابطهی فرم و محتوای حروف در آثار او از هم گسیخته شده است. حتی در بعضی از آثار او شکل حروف نیز با حفظ تقریبی قیدوبندهای اصولی خوشنویسی دفرمه (Deforme) شده است. در واقع در سیر تاریخ هنر ایران پیلارام را باید اولین خوشنویسی دانست که افقهای ایدئولوژیک و معنایی خوشنویسی را کنار گذاشت و بیشتر به حرکات آهنگین حروف پرداخت. ازاینروست که آثار او در قیاس با پیشینهی هنر خوشنویسی دارای جنبههای تزئینی بیشتری هستند. از دیگر ویژگیهای آثار این هنرمند میتوان به اندازهی بزرگ تابلوهایش اشاره کرد. این ویژگی نیز باعث شده که مقصود هنرمند کاملاً برآورده شود و اشکال کاملاً بر محتوا و معانی تسلط پیدا کنند.
برخی از آثار فرامرز پیلارام امروزه در بخش هنرهای اسلامی موزهی «متروپولیتن»، موزه هنرهای مدرن نیویورک و موزهی هنرهای معاصر تهران نگهداری میشوند.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *