محسن وزیریمقدم و غلامحسین نامی
محسن وزیریمقدم یکی از چهرههای پیشگام هنر نوگرای ایران است. او در پنجم خرداد سال ۱۳۰۳ هجری شمسی در تهران چشم به جهان گشود. وزیریمقدم خواندن و نوشتن را نزد پدرش آموخت و بدین ترتیب توانست از پنج سالگی تحصیلات ابتدایی را آغاز کند. او پس از اخذ دیپلم کشاورزی در دبیرستان، در سال ۱۳۲۲ به دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران راه یافت و پنج سال بعد یکی از اولین دانشآموختگان این دانشکده بود که فارغالتحصیل گردید. وزیریمقدم نیز مانند اغلب نقاشان آبستره، به موسیقی عشق میورزید. او که علاوه بر نقاشی، شیفتهی ویولن بود در سال ۱۳۲۵ نخستین کنسرت ارکستر سمفونیک احیاشدهی تهران را به رهبری پرویز محمود در سالن حقوق دانشکده برگزار کرد. عشق بیاندازهی او به بتهوون به حدّی بود که صادق هدایت که در آن زمان کارمند دانشگاه تهران بود، او را بتهوون خطاب میکرد. وزیریمقدم پایاننامهی تحصیلی خود را دربارهی پیت موندریان (Piet Mondrian) نقاش هلندی و تأثیر او بر هنر قرن بیستم نوشت.
وزیریمقدم نخستین نمایشگاه خود را در سال ۱۳۳۰ در انجمن ایران و آمریکا دایر کرد. او سه سال بعد مدال طلای دوسالانۀ تهران را از آن خود کرد و رهسپار ایتالیا شد .این دوره از آثار وزیریمقدم شامل نقاشیهایی میشود که رویکردی پریمیتیو یا بَدَوی دارند. او روزی طی گردش در ساحل متوجه کنتراست خطوط سیاه ماسهها بر پوست روشن بدن خود شد. این شد که تصمیم گرفت با کمک انگشتان دست، ماسهها را روی بوم پخش کند. این دستمایه که به دورهای شاخص از کار او تبدیل شد درونمایهای کاملاً انسانی و وجودی دارد. شیوهی کار وزیریمقدم اینگونه بود که ابتدا ماسه را بر سطحی پخش میکرد. سپس طرح مورد نظرش را با انگشتان بر روی ماسهها میکشید. او در مرحلهی بعد بوم آغشته به چسب را بر ماسهها میگذاشت تا طرح ایجاد شده روی بوم نقش ببندد؛ فرآیندی که بسیار به چاپ شباهت داشت. اما چیزی که در میان رد انگشتان بر خاک خودنمایی میکرد مفهومی این جهانی و به غایت انسانی و ایرانی بود. رد پنجهها در خاک، تداعیکنندهی لذت زیستن است. زیستنی همراه با بیم و امید. دغدغهی ابدی و ازلی انسان. علاوه بر این، وزیریمقدم با برخورد مستقیم با کارش، به نوعی اثر انگشتان خود را به امضای خود نیز بدل کرده است. یکی از آثار این مجموعه که بدون عنوان است امروزه در موزهی هنرهای مدرن نیویورک نگهداری میشود.
آثار وزیریمقدم شامل طراحیها، نقاشیها و همچنین مجسمههایی است که بیانگر سبک شاخص و منحصربهفرد هنرمند و رویکرد مدرنیستی اوست. نگاه او در آثار حجمیاش، رنگ و بویی فوتوریستی به خود میگیرد.
اهمیت ویژهی محسن وزیریمقدم در تاریخ هنر ایران مربوط به تلاش او برای عبور از شیوههای کهنهی آموزشی در هنرآموزی و رسیدن به دروازههای هنر مدرن میشود. او علاوه بر اینکه از سال ۱۳۴۳ در دانشکدهی هنرهای تزئینی دانشگاه هنر و دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران به آموزش هنر مشغول بود چندین کتاب نیز در این زمینه تألیف و ترجمه کرده است. از جمله «شیوهی طراحی» در دو جلد و کتاب «زندگی و کار پُل کله».
وزیریمقدم همچنین در سال ۱۳۹۱ عنوان «چهرهی سال هنر اروپا» را از شهرداری رم دریافت کرد.
از شاگردان سرشناس محسن وزیریمقدم و یکی دیگر از پیشگامان هنر معاصر ایران باید به غلامحسین نامی اشاره کرد. او در سال ۱۳۱۵ هجری شمسی در قم متولد شد. از کودکی ذوق و علاقهی خود را با طراحی و نقاشی از چهرهی اطرافیان پرورش داد و در سال ۱۳۴۳ با مدرک کارشناسی از دانشکدهی هنرهای زیبا فارغالتحصیل شد. او در همین سالها دست به آفرینش مجموعهی سه بعدی «سپید» بر روی بوم نقاشی زد. دورهای که قرین به هجده سال به طول انجامید. غلامحسین نامی را به واسطهی این مجموعه از آثارش، نقاش رنگ سفید و سطوح به حجم درآمده میدانند. شیوهای که از آن به عنوان نقاشی سهبعدی انتزاعی نیز یاد میکنند. نقاش در این آثار در فضایی که از قید رنگ و فرم آزاد است ظرفیت خود را در بهکارگیری تناسبهای هندسی نمایان میکند. او علاوه بر این، با استفاده از کشیدن پارچه و فرم دادن به آن، آثار بدیع و متفاوتی آفریده است. با نگاه به این مجموعه از آثار نامی نکتهی بارزی که جلب نظر میکند رویکرد مینیمالیستی هنرمند است. این مینیمالیسم موجود در آثار نامی، تا آنجا پیش میرود که دیگر حضور فرم را نیز تحتالشعاع قرار میدهد. در واقع هنرمند در این آثار با کمترین داشتهها و امکانات سعی در ایجاد بیشترین خلاقیت را دارد.
دورهی دیگر آثار غلامحسین نامی آثاری است با رویکردی انتزاعی. در این آثار غالباً نقاش با استفاده از ترکیببندیهای متقارن، حال و هوایی ایرانی ایجاد کرده است. ویژگی عمدهی این آثار، تبعیت از ترکیببندیهای هندسی در کنار بافتهایی چشمنواز است. مهمترین عنصر بصری بهکاررفته در آثار این دورهی نامی عنصر بافت است. او در این دوره از کارهایش با استفاده از کالیگرافی، سطوحی شناور و آکنده از ضربهی قلمهایی ظریف به وجود آورده است. فرم منحنی بهکاررفته در بافت برخی از این آثار، حروف فارسی را به ذهن بیننده متبادر میکنند. انتزاع آثار نامی بر اساس نگاه ذهنگرایانهی او شکل گرفته است. چنانکه خود میگوید: «نمایش طبیعت به همان صورت که هست نه تنها نشانهی قدرت هنری نیست، بلکه بیانگر ضعف و ناتوانی ذهنی نقاش در برداشت هنرمندانه از طبیعت است.»
غلامحسین نامی در سال ۱۳۵۹ به عضویت رسمی آکادمی هنر ایتالیا درآمد. او همچنین از بنیانگذاران انجمن هنرمندان نقاش ایران است و از سال ۱۳۷۷ تا ۱۳۸۰، ریاست این انجمن را به عهده داشت.آثار این هنرمند امروزه در موزهی هنرهای معاصر تهران، مجموعهی هنری دانشگاه ویسکانسینِ (Wisconcin) آمریکا و نیز موزهی شهر میلواکی (Milwaukee) در ایالات متحده نگهداری میشوند.
یک نظر
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
درود. گزارش قابل قبولی بود اما در دقیقه ۱:۴۵ به اشتباه عکس شادروان حشمت سنجری بجای زندهیاد پرویز محمود به نمایش درمیآید. در صورت امکان اصلاح بفرمایید.