۹. شبزندهداران اثر ادوارد هاپر
تابلوی شبزندهداران اثر نقاش امریکایی ادوارد هاپر در سال ۱۹۴۲ میلادی اندکی پس از حملهی ژاپن به پرل هاربر به تصویر درآمد. پرل هاربر مجمعالجزایری واقع در هاوایی بود که نزدیکترین نقطه مرزی ایالات متحده با ژاپن به شمار میرفت.
این اثر از نظر شهرت در آمریکا، بعد از نقاشی گوتیک آمریکایی اثر گرنت وود مقام دوم را داراست.
خود هاپر در مورد اثرش میگوید که این صحنه را از رستورانی واقع در گرینویچ ویلج گرفته است. او پنجاه سال در منطقهای نزدیک به همان رستوران زندگی میکرده. هاپر تأکید میکند تنها کاری که در این نقاشی کرده است این بوده که صحنه را بسیار ساده و رستوران را کمی بزرگتر ترسیم کرده چرا که هدفش نقاشی کردن تنهایی یک شهر بزرگ بوده است.
در نگاه به نقاشی شبزندهداران این احساس دست میدهد که گویی فقط این چهار نفر در شهر حضور دارند؛ چهار نفر که ساکت و جدا-افتاده به تنها مکان روشن پناه بردهاند. ویترینها خالی است و انتهای خیابان تاریک است و از باقی مردم خبری نیست. حتی ارتباط این چهار نفر با یکدیگر، به عنوان جمعی همسان، مخدوش و ناقص مانده است. زوجی که پشت پیشخوان ایستادهاند میتوانستند مکالمهای که از سمت پیشخدمت آغاز شده را ادامه دهند اما مشخص است که چنین کاری نخواهند کرد و مکالمه در حد سفارش پایان خواهد یافت. این زوج میتوانستند دست هم را بگیرند اما لااقل در این لحظه این صمیمیت را بروز ندادهاند.
نکتهی دیگر اینکه هیچ کدام از این چهار نفر ارتباط چشمی با یکدیگر ندارند. در آخر مردی که پشت به بیننده نشسته است این جداافتادگی سوژهها را به حد اعلی میرساند. ورودی سالن غذاخوری که در تصویر دیده نمیشود و ردیف صندلیهای خالی، اضطراب موجود در صحنه را بیشتر میکند. گویا قرارگرفتن آنها در این فضای روشن و پرنور بر خلاف تاریکی محیط آنها را آسیبپذیر کرده است. لباسهای مردها و تابلوی تبلیغ فیلیپس بر سر در فروشگاه عناصر نوستالژیکی هستند که به دوران طلایی گذشتهی آمریکا اشاره میکنند.
علاقهی هاپر به سینما در نوع صحنهآرایی رستوران و نوع لباس شخصیتهای نقاشیاش کاملا مشهود است. لباس قرمز زن و نوع آرایش او بیننده را ناگزیر به یاد فیلمهای نوار (noir) میاندازد. فیلم شاهین مالت که یک سال پیش از به تصویر کشیدن این تابلو در سینما به نمایش درآمد، یکی از نمونههای شاخص فیلم نوار کلاسیک است. عنوان فیلم برگرفته از نام پرندهی نادری است که با صبوری در کمین شکار مینشیند. این عنوان کاملا با شخصیتهای ترسیمشده در نقاشیهای هاپر همخوانی دارد. آدمهای نقاشیهای هاپر همانطور که خود او کمحرف و درونگرا بود، تنها و جدا-افتاده هستند. موقعیتهای آثار هاپر همانطور که در نقاشی شبزندهداران هم به تصویر درآمده، موقعیتهایی بسیار ساده هستند: آدمهایی که در کافه نشستهاند؛ زوجی در خانهی خود و زن یا مردی تنها در اتاق. در تمام این آثار احساسی مشترک وجود دارد: احساس جدا-افتادگی بین آدمها.
ادوارد هاپر با توجه به جنبههای زندگی روزمره با نگاهی بیواسطه، به نوعی واقعگرایی دست پیدا میکند. معمولا آثار هاپر صحنههایی از مکانهای عمومی بزرگ و مشهور هستند که بر خلاف گنجایش زیادشان بیشتر از چند نفر در آنها حضور ندارند. این واژگونگی موقعیت احساس غریبی در بیننده ایجاد میکند. گویا مکانها از تعداد آدمها بسیار بیشترند و این حسی از بیسکنهبودن را به بیننده انتقال میدهد؛ احساسی شبیه تنهایی و انتظار؛ احساس فراگیر همهی انسانها از تشویش وقوع جنگی که بقای بشر را تهدید میکند.
این نقاشی تقریبا بلافاصله پس از کشیده شدنش توسط موسسهی هنر شیکاگو به مبلغ سه هزار دلار خریداری شد و هنوز هم در همین مکان نگهداری میشود.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *