۸. تداوم خاطره اثر سالوادور دالی
سالوادور دالی یکی از مشهورترین نقاشان سبک سورئالیسم یا فراواقعیتگرایی است و تابلوی تداوم خاطره مشهورترین اثر اوست. این نقاشی در ۱۹۳۱ میلادی در پاریس به تصویر در آمد.
در این نقاشی چهار عدد ساعت که کمی برجسته به نظر میرسند در زمینهی بیابان ترسیم شدهاند. ساعتها آنطور که انتظار میرود تخت و صُلب نیستند بلکه کاملا انعطافپذیرند؛ گویی در حال ذوبشدن هستند. وضوح زیاد نقاشی که آن را به عکاسی نزدیک میکند در همان نگاه اول توجه را جلب میکند. این وضوح همانطور که خود دالی گفته است برای دستیابی به حالت رؤیاگونهای است که مختص کارهای این نقاش و سبک سورئالیسم است.
سورئالیستها به بازنمایی رؤیا به عنوان یک پدیدهی فراواقعی علاقهی بسیار داشتند. آنها با مطالعهی نظریات فروید و پیگیری منطق رؤیا به این نتیجه رسیدند که رؤیا مجموعهای از افراد، مکانها و اشیاء بیربط به هم است که به طرز عجیبی با هم مخلوط شدهاند. از این رو رؤیاها توضیحدادنی نیستند اما کاملا قابل درک هستند.
ذوبشدن ساعتها در اثر دالی گذر نامنظم و نامفهوم زمان در تجربهی رؤیا را نشان میدهد. از سویی تابلوی تداوم خاطره تجسم بصری نسبیبودن زمان است که توسط انیشتین مطرح شده بود. انیشتین مفهوم جدیدی از زمان را مطرح کرد که زمان را ثابت و قطعی نمیدانست. به نوعی ترجمه حرف او این بود که ساعتها تنها قراردادهایی برای اندازهگیری زمان هستند اما زمان همیشه متغیر و در نتیجه غیرقابل اندازهگیری ست. از این رو ساعتهای ذوبشدهی دالی در این اثر کنایهای از ناکارآمدی نیز در خود دارند.
محلِ نامعمولِ قرار گرفتن ساعتها در اثر دالی نیز گذرا بودن و عدم اطمینان خاطر را نمایان میکند. یکی از ساعتها بر روی شاخهای خشکیده گویی در حال خشکشدن است. ساعتی دیگر بر لبهی تیغ و دیگری بر روی موجودی نیمهجان و لاشهمانند که گویی از دریا به بیرون پرتاب شده است.
در این اثر سه تصویر به کار رفته که به مرگ و میرایی اشاره دارد: مورچههایی که بر روی ساعت جیبی هستند، درخت خشکیده و لاشهی حیوان. همنشینی ساعتها با اینها بیانگر ارتباطی است که میان زمان و میرایی وجود دارد. همانطور که از نام اثر بر میآید زمانِ حال دائما در حالِ تبدیل به گذشته یا خاطره است و این خاطره است که با بازسازیشدن در اکنون تداوم مییابد و به آینده راه پیدا میکند.
تابلوی تداوم خاطره با استفاده از پسزمینهی ناکجاآبادی خود و دگرگونکردن شکل معمول ساعتها تصویری آخرالزمانی ترسیم میکند که با احوالات پیچیدهی بشر قرن بیستم کاملا همخوانی دارد. گذشته از ساعتها که مفهوم اندازه و معیار را به چالش میکشند، بیابانی که در پسزمینه نقاشی شده و گویی هیچ نشانی از زندگی در خود ندارد، بیانگر ترس نقاش از دنیای پس از کشف بمب اتم است؛ جهانی خالی از سکنه.
شاید با این نگاه بتوان این تابلو را تجسم کابوس نقاش دانست نه رؤیایی دلنشین.
دالی با قرار دادن ساعتها در اندازههای مختلف به منظرهی فراواقعیای که ساخته عمق بخشیده است به طوری که هر ساعت چشم را به ساعت دیگر هدایت میکند و ساعت آخر با کمک شکل شاخهی درخت چشم را به منظرهی پسزمینه میکشاند. ساعتها از زوایای مختلف کشیده شدهاند تا به ابعاد متنوع زمان از این طریق اشاره شود. حتی یکی از ساعتها به پشت روی سکو قرار داده شده است. با این تفاسیر در واقع زمان به وسیله ساعتها در اثر دالی عامل ایجاد پرسپکتیواند؛ چیزی که در زندگی انسان نیز حضور دارد.
با وجود اینکه دالی از گروه سورئالیستها اخراج شد اما تمامی عمر هنری خود را در این شیوه به کار پرداخت. به جرأت میتوان کارهای او را نمود بصری عقاید فروید بنیانگذار روانکاوی و آندره برتون بنیانگذار سورئالیسم دانست.
تابلوی تداوم خاطره یکی از محبوبترین آثار هنری قرن بیستم است که در موزهی هنر مدرن نیویورک نگهداری میشود.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *