۶. نگهبان شب اثر رامبراند
نگهبان شب اثر رامبراند یکی از محبوبترین تابلوهای دنیای نقاشی است. این اثر هنری در موزهی امپراطوری آمستردام نگهداری میشود و روزانه بین چهار تا پنجهزار بازدیدکننده دارد. ارزش مادی این اثر حدود یکمیلیون دلار برآورد شده است. در جنگ دوم جهانی که مردم هلند با قحطی دست و پنجه نرم میکردند، دولت آمریکا پیشنهاد داد تا در ازای این تابلو پنج کشتی آذوقه به دولت هلند بدهد.
این تابلو در ۱۶۴۲ میلادی و در اوج دوران طلایی هلند ترسیم شده است. این نقاشی ۱۸ نفر از اعضای برجستهی گارد محافظان شبانه شهر را تصویر میکند. سفارشدهندهی تصویر فرانس بانینگ کک (Frans Banninck Cocq) بود که در مرکز نقاشی تصویر شده است. هر یک از تفنگداران که در تصویر نقاشی شدهاند باید وجهی را پرداخت میکردند. مبلغ پرداختی بنا بر دور یا نزدیک بودن آنها به مرکز پرده تعیین میشد.
این نقاشی برای پوشاندن دیواری عریض و طویل در مرکز فرماندهی سفارش داده شد و رامبراند برای به تصویر کردن آن مبلغ ۱۶۰۰ گیلدر دریافت کرد که در آن زمان دستمزدی افسانهای به شمار میرفت. گفته میشود که او از شخصیتهایی که قرار بود در تابلو کشیده شوند پول بیشتری میگرفته تا آنها را در جای بهتر و یا با ساخت و ساز بیشتری نقاشی کند تا جایی که دستمزد ۱۰۰ گیلدری را به ۱۶۰۰ گیلدر رسانده است.
جالب اینجاست که نام این اثر را خود نقاش بر روی آن نگذاشته است. نام نگهبان شب را بعدها در اواخر قرن هجدهم بر روی آن گذاشتند. در واقع آنچه در نقاشی میبینیم تصویر شب نیست. بلکه نقاشی بر اثر گذر زمان و بارها شسته شدن و جذب گرد و غبار تاریک شده و ظاهری شبیه شب گرفته است. عنوان اصلی اثر کمی طولانی است: «مأمورین و همراهان کاپیتان فرانس بانینگ کک و استوان ولهم وان روتنبرگ». این نامگذاری طولانی سلیقهی باب روز آن دوران بوده است. در میانهی سده هفدهم میلادی این شکل از نقاشیها بسیار باب شده بود و هر شهری تصویر نگهبانان و محافظان شهر خود را به عنوان نشان قدرت و صلابت خود در مقرهای نظامی نصب میکردند.
در این تابلو فرمانده فرانس بانینگ کک، با لباس رسمی سیاهرنگ و یقهی اعیانی سفید دیده میشود. او شال قرمز-رنگی را به شکل ضربدری بر دوش انداخته است. شمشیری به کمر دارد و عصایی که در دست گرفته، نمایانگر نشان نظامی اوست. گامی به جلو برداشته و با حالت دستهایش گویی از معاونش چیزی درخواست میکند و یا دستوری میدهد. معاون در حالت خبردار، گوش به فرمان کنار فرمانده ایستاده است. پیکرهها در این اثر هر کدام ژست و حالتی ویژه به خود گرفتهاند و این در بیننده حسی به وجود میآورد که گویی در حال تماشای یک صحنه از فیلم است نه یک نقاشی تشریفاتی.
در سمت چپ تابلو جوانی دیده میشود که باروت مورد نیاز تفنگداران را تامین میکند. پشت سر او طبال در حال طبل زدن است و سگی دارد به سمت او پارس میکند. کمی آنطرف تر پرچمی برافراشته شده است. دیواری که در پسزمینه نقاشی شده نشانی از دروازه شهر است.
رامبراند برای جان بخشیدن به اثر تعدادی بیشتر از آن ۱۸ نفری که مبلغ دستمزد را پرداخته بودند به تصویر کشیده است. این افراد بیشتر در پسزمینه و با صورتهایی کمرنگ و محو نقاشی شدهاند. رامبراند با این کار علاوه بر جان بخشیدن بیشتر به اثر، صلابت بیشتری نیز به نیروی نظامی شهر آمستردام بخشیده. نقاش خود را نیز در این میان به تصویر کشیده. مردی که با کلاه پشمی از پشت کلاهخودهای نظامی سرک کشیده است خود رامبراند است.
سه تفنگدار که پشت سر کاپیتان و معاونش نقاشی شدهاند مراحل ابتدایی به دست گرفتن تفنگ تا شلیک گلوله را به شکل متوالی نشان میدهند. اولی که لباسی قرمز به تن دارد در حال پر کردن لوله از باروت است. دومی که کلاهخودی از برگهای بلوط به سر دارد در حال نشانه رفتن به سمت راست است و نفر سوم با هوای دهانش باقیماندهی باروت را از روی تفنگ پاک میکند. این توالی گویی زمان درونی اثر را کمی طولانیتر میکند؛ زمانی به درازای آماده کردن تفنگ تا پاک کردن باروت از روی آن.
عجیبترین پیکرهای که در این نقاشی به چشم میخورد دختری خیالی است که از پشت سر تفنگداران قرمزپوش ظاهر شده است. پیکرهی دختر با لباسی طلایی و موهایی روشن کاملا در آن میان توجه بیننده را به خود جلب میکند. البته تشابه صورت این دختر با ساسکیا، همسر رامبراند، نیز قابل توجه است.
در سال ۱۹۹۰ مردی که از تعادل روحی برخوردار نبود در طی اقدامی با اسپری روی آن اسید پاشید. بر اثر این اسیدپاشی رنگ قسمتهایی از اثر رفت و مرمتگران بعد از تلاشی چند هفتهای موفق به مرمت آن شدند.
موزهی امپراطوری هلند در تابستان ۲۰۱۹ میلادی اعلام کرد که روند مرمت این اثر آغاز شده است و علاقمندان میتوانند با رجوع به سایت موزه به طور آنلاین روند بازسازی را تماشا کنند.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *