۴. رستم در خواب اثر سلطان محمد تبریزی
نگارهی رستم در خواب یکی از آثار شاخص تاریخ نگارگری ایران است که سلطانمحمد تبریزی یکی از نوادر تاریخ نقاشی ایران آن را در حدود سال ۹۲۵ هجری قمری رقم زده است. این نگاره که خوان اول رستم را تصویر میکند با مرکب، آبرنگ، آب طلا و نقره روی کاغذ خلق شده است.
در این اثر، رخش، اسب افسانهای رستم در حال جنگیدن با یک شیر درنده به تصویر در آمده است. داستان خوان اول رستم که درونمایهی این نگاره قرار گرفته به این شرح است: رستم برای نجات کیکاووس، شاه ایران، که اسیر دیو سفید شده بود، سوار بر رخش راه درازی را در پیش میگیرد. مسافتی را که دو روز به طول میانجامد بیوقفه در طول یک روز میپیماید. در مازندران به بیشهزاری میرسد. رستم که بسیار گرسنه است گوری را شکار و آن را کباب میکند. وی پس از صرف غذا فرشی در بیشهزار پهن میکند و به خواب سنگینی فرو میرود. غافل از اینکه بیشهزار خانهی شیری درنده است. اما رخش که هوشیار است جان رستم را از این مهلکه به در میبرد و با استفاده از دندانهای خود، شیر را از پای در میآورد. داستان خوان اول در واقع بهانهای است برای شخصیتپردازی رخش، این همراهِ قهرمانِ افسانهای ایرانزمین.
رستم در این نگاره با لباس مخصوص رزم ترسیم شده است. او زرهای از پوست ببر بر تن دارد و کلاهخودی از پوست پلنگ بر سر گذاشته است. با نگاه به جنگلی که در این نگاره تصویر شده، جزئیات بسیاری دیده میشود که سبک مجردگونهی نگارگری را به مرزهای طبیعتگرایی نزدیک میکند. حضور متراکم درختان، نشاندهندهی بهار است. شیوهی پرداخت برگهای درختان و گیاهان جنگل، عمقِ نگاه و چیرهدستی نقاش را به رخ میکشد. صخرههای رنگارنگ با شمایل زنده، بوتهها و علفزارهای انبوه و شکوفههایی بزرگتر از اندازهی طبیعی در کنار ابرهای آبی آشفتهای که به سبک چینی با رگههای سفید در آسمان طلایی کار شدهاند شاهکاری بیبدیل را به وجود آورده است. نهر آبی که با نقره ترسیم شده و از میانهی اثر میگذرد به مرور زمان اکسید شده و همین موجب تیرگی و کدر شدن رنگ آن شده است. اما تصور اینکه روزی این تیرگیها درخشان بوده است به نگاره درخشش و جذابیتی ویژه میبخشد.
ترکیببندی عناصر در این نگاره بر خلاف سنت رایج نگارگری که بر تقارن تأکید دارد غیرمتمرکز است. عناصر گوناگون داستان مانند رستم، رخش، شیر، پرندگان و درختان در نقاط پراکندهای از اثر جاگذاری شدهاند. این نشان میدهد که نگارگر ایرانی برای رسیدن به ترکیببندی مطلوب احتمالاً از قاعدهای مشخص پیروی نمیکرده و وزن عناصر بصری را با حس درونی خود میسنجیده است.
در ترکیببندی رنگهای این اثر، دو منطقه نسبت به دیگر نقاط با رنگهای گرم و درخشانتر نقاشی شدهاند تا مرکز توجه بیننده قرار گیرند. قسمتی که رستم در آن به خواب رفته و صحنهی نبرد رخش با شیر درنده. نقاش این دو منطقه را با نهر آب از یکدیگر جدا کرده است. با این کار نگارگر سعی داشته با القاء بُعد مسافت مانع از آن شود که صدای نبرد رخش و شیر، رستم را از خواب بیدار کند. با این تمهید، نقاش منطق داستان فردوسی را بازآفرینی کرده است. درخت تنومند آبیرنگی که رستم زیر سایهی شاخههایش خوابیده پیونددهندهی این دو قسمت است. نقاش منطقهی اول را که بخش کمتحرک است با تونالیتهی نارنجی درخشان فرشی که رستم روی آن به خوابی آسوده فرو رفته، متمایز کرده است. رنگهای شاداب بهکاررفته در زیرانداز رستم، کنایهای است از خواب خوش و بیخبری او از ستیزی که میان رخش و شیر در جریان است. بخش پرتحرک نگاره که نزاع شیر و رخش را در خود دارد با رنگ درخشندهی بدن رخش تمایز یافته است. در واقع نگارگر به دلیل نقشی محوری که رخش در خوان اول رستم ایفا میکند به او ارزشی همپایهی رستم بخشیده است. به همین دلیل رخش را با همان تونالیتهی رنگی که جایگاه رستم را کار کرده، رنگآمیزی کرده است. نگارگر با محصور کردن شیر زرد رنگ در پسزمینهی سبز جنگل بر روی حیوان درنده تأکید کرده تا بیننده حضور او را کاملاً احساس کند.
در سمت چپ قاب تصویر، نگارگر فضایی را با ترسیم بوتهها و درختچهها باز گذاشته است. این کادربندی به همراه درخت آبیرنگی که صحنهی نبرد را به رستم بر روی زیرانداز متصل میکند باعث میشود تا نگاه بیننده مدت زیادی درگیر صحنهی رزم باقی نماند.
در پسزمینه، نقاش با تصویر کردن مار بزرگی که به آشیانهی پرندهها یورش برده و در حال خوردن جوجهها است قصد داشته تصویر کاملی از جنگلی انبوه و پرخطر ارائه دهد.
سلطانمحمد در این نگاره، آگاهانه از بهتصویرکشیدن فضایی که در آن خط افق به کار رفته باشد اجتناب کرده است. این تمهید موجب شده تا تصویر نگاره برای بیننده نزدیکتر و قابل دسترستر باشد.
ابرهای پیچان سبک چینی، صخرههای جاندار به شکل صورت انسان و موج حرکت برگهای درختان همگی به تصویر حالتی پویا بخشیده و موجب حرکت در ترکیببندی تصویر شدهاند.
میگویند تصویرگری این اثر به خاطر سبک بارز تبریزیاش نزد شاه تهماسب مقبول نیفتاد. به همین دلیل سلطانمحمد از کار بر روی این نگاره دست کشید و کار بر روی نگارهی جدیدی را آغاز کرد. شاید به همین دلیل است که این نگاره امروزه به شکل تکبرگی جدا به دست ما رسیده است.
با نگاه به جای خالی قاب، دور اشعار نوشتهشده در متن و حاشیهی نگاره که بدون تذهیب و دستنخورده باقی مانده میتوان حدس زد که این نگاره، ناتمام رها شده و تنها سلطانمحمدِ نقاش، کار خود را بر روی آن به اتمام رسانده است.
نگارهی رستم در خواب که احتمالاً قدیمیترین اثر بهجامانده از سلطانمحمد تبریزی است هماکنون در موزهی بریتانیا در لندن نگهداری میشود.
یک نظر
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
وااااقعا مجموعه عالی ای هست. خیلی دنبال همچین چیزی بودم و ناامید شده بودم ولی خوشحالم با این مجموعه شما اشنا شدم و خوشحال تر شدم که همچین تولید محتوای نابی انجام شده