۱. ارژنگ اثر مانی
ارژنگ یا اَردَهَنگ نام کتابیست که مانی پیامبر باستانی ایران نقاشی کرده است. ارژنگ که در زبان انگلیسی با نام کتابِ تصاویر شناخته میشود کوششی است برای به تصویر کشیدن کیهانشناسی مانوی. کلمهی اردهنگ که گویشِ پارتی ارژنگ است به معنای پیام حقیقت است. این کتاب به احتمال زیاد باید ضمیمهای جداگانه بر کتاب دیگر مانی با نام انجیل زنده بوده باشد.
مانی کتاب ارژنگ را در حالی نگاشت که به پیروان خود گفته بود به بهشت میرود. او به مدت یک سال در غاری زندگی میکرد و وقتی به میان پیروانش بازگشت کتاب ارژنگ را به همراه خود آورد.
کتاب اصلی که مانی آن را در قرن سوم میلادی به تصویر کشیده در طول سالیان از بین رفته و چیزی از آن باقی نمانده است. امروز دانستههای ما از این اثر سترگ مبنی بر اطلاعاتیست که از آثار مانویان در دورههای بعد در تورفان چین به دست آمده است. از این رو هنر مانی را باید از تأثیر آن بر زمانهی بعد از خود بازشناخت. تأثیر هنر مانی گسترهی جغرافیایی وسیعی دارد. از تصویر بودا با تکنیکهای نقاشی مانویان در چین گرفته تا تصویرسازی کتابها در نگارگری ایرانی. در یک کلام میتوان بخش عمدهای از سنت نقاشی شرق را وامدار تفکر تصویری مانی دانست. این تأثیر برخاسته از نگاه مانی به هنر است که آن را پدیدهای جدی میانگاشت. او اعتقاد داشت که نقاشی در زندگی این جهان عملیست خداگونه و آن را با خلقت هستی توسط خداوند مقایسه میکرد.
کتاب ارژنگ کتابیست که مانی در آن از آموزههای دینی خود سخنی به میان نیاورده است و تنها به توصیف چگونگی آفرینش جهان و تاریخ انسان از نگاه خود بسنده کرده است. با این حال ارژنگ دربردارنده مضامین اصلی مانویت مانند دوگانگی و تضاد نور و تاریکی، روند نجات انسان و خدایان و پیامبران آیین مانوی است.
امروزه اعتقاد بر این است که نقاشیهای کتاب ارژنگ با نظارت خود مانی در قرن سوم میلادی خلق شدند و در قرون بعد نقاشان مانوی با رجوع به نسخه اصلی آن را بازآفرینی کردهاند.
تنها بازماندهی هنر مانوی در دورهی ساسانی مهر و مومی از جنس سنگ است. بنابراین تمام آن چیزی که ما امروز از هنر مانوی میدانیم مربوط به دورهی شاهان اویغور در شمال غربی چین و قزاقستان امروزیست. پیشینهی این آثار به سالهای ۷۶۲ تا ۸۴۰ میلادی برمیگردد. یعنی زمانی که دین مانی در دربار اویغورها به عنوان دین رسمی پذیرفته شده بود. این آثار که ۸۳ نسخه خطی و پارچههای منقوش و گلدوزیشده را شامل میشود در لشگرکشی آلمانها در اوایل قرن بیستم به چین کشف شد.
در نگارهای که در این اکتشاف به دست آمده و حدود هفت قرن بعد از مانی ترسیم شده است نقاش که سعی در بازسازی ارژنگ داشته، مجلس وعظی را ترسیم کرده است. در این نگاره که امروزه ناقص به دست ما رسیده است مردی با کلاهی بلند و سفیدرنگ در بالای تصویر نشسته است. از اندازهی بزرگ کلاهی که بر سر دارد این طور استنباط میشود که او باید مقامی شامخ داشته باشد. به احتمال زیاد این فرد باید شاه یا یک روحانی مانوی و شاید حتی فردی مهم از طبقهی اشراف بوده باشد. پیکرهی او را گیاه لوتوسی احاطه کرده است. در جلوی او قسمتی از نگاره است که از بین رفته است اما متخصصین از خزههایی که در حاشیهی قسمت پارهشده مشاهده کردهاند به این نتیجه رسیدهاند که حوضچهای در مقابل پیکرهی روحانی بوده است که آن را منبع گیاه لوتوس میدانند. لوتوس گیاهیست از خانوادهی نیلوفر آبی که استعمال آن حالتی سرخوشانه ایجاد میکرده است. این گیاه در اساطیر شرقی یکی از نشانههای آفرینش به حساب میآید و در هنرهای دینی نمادیست از تجلی جهان هستی. پنج گلبرگ لوتوس نماد پنج مرتبه جهان در اندیشه مانوی است. شکل نشستن پیکرهها نیز برگرفته از شکل گیاه لوتوس است.
حالت دستهای مرد روحانی یا احتمالاً شاه شکلی مانند حالت دستهای بودائیان در حین مراقبه دارد. به این صورت که انگشت سبابه و شست با هم در تماسند و کف دستها باز نگه داشته میشوند.
در بخش پایین نگاره سه زن و سه مرد روبروی هم نشستهاند. سربندی که این افراد به سر دارند نشان میدهد که این افراد اعضای خانوادهای اشرافیاند که در حال گوش دادن به سخنان واعظ هستند.
با بررسی بقایای یافتهشده از ارژنگ این طور نتیجه گرفته میشود که تمامی تصاویر ارژنگ از سمت بیننده در سمت چپ کتاب نقاشی میشدهاند و متون در سمت راست. رسمالخطی که متن به آن نگاشته شده خط اویغوری است.
تأثیر آشکار هنر مانوی را میتوان در شیوهی ویژهی بعدنمایی نگارگری ایرانی بازشناسی کرد؛ شیوهای که تکیه بر القاء پرسپکتیو در فضایی دوبعدی دارد. استفاده از متن در حاشیهی نقاشیها نیز خصوصیت بارزی است که در نگارگری ایران نیز ادامه پیدا کرده است. از مضامین و تاکید بر نوشتهها این طور برمیآید که از دیرباز نگارگری و نقاشی در ایران فعالیتی جدی و نه از روی تفنن بوده است. در واقع نقاشی در جهانبینی مانوی و بعدها جهانبینی ایرانی ابزاری بوده در جهت انتقال مفاهیم و نوسازی جهان.
کتاب ارژنگ علاوه بر تأثیر مستقیم بر تکنیکها و اشکال نقاشی چینی بعدها در دوره تیموری و صفوی منبع و الگوی کتابهایی شد که به دستور شاهان تصویرسازی میشدهاند. ویژگی دیگری که در هنر مانی به کار هنرمندان دیگر در دورههای مختلف رسوخ کرده است درخشندگی چشمگیر رنگهاست. این ویژگی در هنر چین و ایران بهوضوح دیده میشود و حتی بعدها در آثار نقاشان قرن بیستم اروپائی نیز جلب توجه میکند. رنگهای اشباع در آثار فوویستها و استفاده از کنتراستهای زیاد رنگی در آثار آنان نمونهی بارزی از این تأثیر هستند. همچنین نقوش اسلیمی که هانری ماتیس مبدع سبک فوویسم از آن استفاده میکرد و دورگیریهای اشکال با رنگ تیره در نقاشان مکتب پستامپرسیونیسم کاملاً برگرفته از هنر شرق و به طور خاص هنر مانوی است.
در آیین مانویت که به نوعی دین نور تعبیر میشود وظیفه یک مانوی در جهانی زندانمانند و تاریک، رهاسازی نور از جهان ماده و رساندن آن به بهشت که مأوای تمامی نورهاست در نظر گرفته میشود. این تفکر شاید بنیان منطق درخشندگی خیرهکننده رنگها در نقاشی مانوی باشد.
تأثیر عمیق هنر مانی در نقاشی و معماری ایرانی انکارناشدنی است. نقوش اسلیمی که در مساجد و کاخها دیده میشود، نقوش فرشها و لباسها در دورههای مختلف تاریخ ایران همه برآمده از سنت تصویری مانیست. هر چند امروز از هنر مانی به طور خاص چیزی باقی نمانده اما تأثیر هنر و فکر او در تاریخ ایران کاملاً قابل پیگیری است، از نگارگری و معماری گرفته تا عرفان و تصوف و شعر.
رسوخ تصاویر مانی به هنر بعد از خود در تاریخِ پر از تهدید و جنگ ایران تأییدکنندهی این حقیقت است که فرهنگ و هنر همیشه در میان یک ملت زنده میماند اگر خود آنها دلشان را خانهی آن سازند.
بقایای هنر مانوی به طور عمده امروزه در موزه هنر هند واقع در برلین نگهداری میشود.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *