کرونا، قرنطینه و چالشهای پیش روی کودکان
در پایان اولین ماه بهار ۱۳۹۹ دیگر کمتر کشوری در جهان است که با بحران کرونا روبرو نشده باشد، شاهد مرگ شهروندانش نباشد و به اجرای برنامههای سختگیرانه از جمله قرنطینه اجباری که به تعطیلی بسیاری از مشاغل منجر شده، روی نیاورده باشد. با وجود کم بودن دانستههای فعلی ما از ویروس کرونا، نظر غالب این است که کودکان کم و بیش از آسیب کرونا در امانند. اما آیا از عوارض جانبی آن هم هیچ آسیبی نمیبینند؟ آیا قرنطینه شدن میلیونها انسان در سراسر جهان هیچ تأثیری بر کودکان نگذاشته است؟ آیا با سپری شدن دوران فراگیری ویروس کرونا آثار جانبی احتمالی آن از زندگی کودکان رخت خواهد بست؟ اینها سؤالاتی است که این روزها فعالان حقوق کودکان و متخصصان حوزههای مختلف را به خود مشغول کرده است.
در این یادداشت به بخشی از چالشهای پیشروی کودکان در دوران فراگیری ویروس کرونا و پس از آن خواهم پرداخت و به راهکارهای ساختاری یا ساده حمایت از کودکان اشاره کوتاهی خواهم کرد.
کودکان و آسیبهای روانی
یکی از اولین چالشهایی که با شیوع ویروس کرونا شناسایی شد، آسیبهای روانی فراگیر شدن این ویروس بود. نگرانی شدید خانوادهها و آماده نبودن جامعه به طور عام برای مراقبت روانی از کودکان در این شرایط، به چالش جدی و سراسری کودکان تبدیل شد. با اجرای سیاستهای اختیاری یا اجباری قرنطینه، این فشارهای روانی شکل متفاوتی به خود گرفت. تعطیلی مدارس و اغلب فعالیتهای تفریحی و اجتماعی، و به دنبال آن محدود شدن تحرک کودکان مجموعهای از فشارهای روانی را بر آنها تحمیل کرد. کودکان خانوادههای کمدرآمد با چالشهای بیشتری روبرو بودند. محدودیت منابع حمایتی، آموزشی و تفریحی کودکان خانوادههای کمدرآمد، ابزارهای این کودکان برای مقابله با فشارهای روانی را کمتر کرده است.
کودکان و اختلال در روند آموزشی
مدارس از جمله اولین مراکز عمومی بودند که به دنبال فراگیر شدن ویروس کرونا تعطیل شدند. برخی کشورها با تأخیر نظام آموزش غیرحضوری را اجرایی کردند. اما همچنان میلیونها کودک در سراسر جهان از این امکانات برخوردار نیستند. حتی امکانات در یک کشور نیز لزوما به صورت عادلانه توزیع نشده است. در ایران به گفته مقامات رسمی حدود ۷ درصد از کودکان به اینترنت دسترسی ندارند.[۱] با اینحال اینترنت تنها یکی از محدودیتهای این کودکان است. بسیاری از کودکان حتی در مناطقی با دسترسی به اینترنت، ابزارها و مهارت استفاده از ابزارهای ارتباط با شبکه جهانی اینترنت را دارا نیستند. آنها پیش از بحران کرونا نیز با محدودیتهای جدی در امکانات آموزشی روبرو بودند.
کمبود امکانات آموزشی به افت تحصیلی و احتمالا خارج شدن دانشآموز از چرخه تحصیل میانجامد. بنا بر آنچه سازمان آموزشی، اجتماعی و فرهنگی سازمان ملل (یونسکو) درباره تجربه پیشین این سازمان از انتشار ویروس ابولا در قاره آفریقا منتشر کرده است، این موضوع به خصوص در مورد کودکان دختر میتواند به ازدواج در سنین کودکی منجر شود.[۲]
کودکان و بحرانهای اقتصادی
تعطیلی یا کم شدن ساعت کار رستورانها، بانکها و سایر مراکز خدماتی و تفریحی، کاهش حمل و نقل شهری و توقف بسیاری از سفرهای داخلی و بینالمللی آسیب جدی و بلندمدت به اقتصاد بینالمللی زده است. گرچه بخشهایی از اقتصاد امکان فعالیت غیرحضوری کارمندانشان را داشتهاند یا آن را فراهم کردهاند، اما این فرصت برای بسیاری از مشاغل هنوز فراهم نیست. خانوادههای کم درآمد معمولا جزو دسته افرادی محسوب میشوند که دسترسی محدودتری به مشاغل با امکان کار از راه دور دارند. آنها همچنین پساندازی برای گذراندن روزهای بیکاری و امکانی برای کاهش هزینههایشان ندارند. آسیبهایی مانند سوءتغذیه، واداشته شدن کودکان به خصوص کودکان پسر به کار و یا ازدواج در سنین کودکی به خصوص در مورد کودکان دختر، در کنار فشارهای روانی خانواده که میتواند منجر به پرخاشگری یا بدرفتاری با کودکان شود، از اثرات قابل لمس کوتاه، میان و بلند مدت اقتصادی بحران کرونا بر زندگی کودکان است.
قرنطینه و کودکآزاری
کودکآزاری طیف وسیعی دارد و از تنبیه بدنی تا پرخاشگری و از تحقیر تا آزار جسمی و جنسی را شامل میشود. طبق شواهد موجود بیشترین کودکآزاریها در محیط خانه و از سوی افراد نزدیک و به خصوص پدران صورت میگیرد. این حرف به این معناست که محیط خانه میتواند به صورت بالقوه برای کودک آسیبزا باشد. در شرایط عادی، آموزش به والدین، کمک به آنها در کنترل خشم و آموزش راههای تربیت کودک بدون تنبیه در کنار آموزش کودک برای شناخت حقوق خود و انواع آزار، و همچنین وجود نهادهای مدنی و حکومتی برای حمایت از کودک دست به دست هم میدهند تا حداکثر حمایت از کودک را در برابر کودکآزاری به خصوص در محیط خانهها به عمل آورند. امکان مداخله شاهدان احتمالی به دلیل جرم عمومی بودن کودکآزاری در قوانین مدنی برخی از کشورها، امکان دیگری است که کودک برای حمایت شدن در اختیار دارد. در شرایطی که خانوادهها به اجبار یا اختیار در قرنطینه خانگی به سر میبرند، کودک از حداقل فضای خصوصی و امکان دور بودن از محیطی که ممکن است به دلیل تنشهای پیش از کرونا یا شرایط پس از فراگیری ویروس کرونا محیط آسیبزایی باشد، برخوردار است. او همچنین حداقل دسترسی را به مراکز حمایتی در اختیار دارد و کمتر کسی نیز شاهد آزار احتمالی او است.
دولتها و جامعه مدنی، حامیان کودکان و خانوادهها
گرچه آسیبهای ناشی از فراگیری ویروس کرونا و نامشخص بودن زمان غلبه بر این ویروس کشنده نگرانکننده به نظر میرسد، اما همیشه راههایی هست تا میزان آسیب را به حداقل رساند و برای گذار از بحران برنامه داشت. در زیر به برخی راهها که توسط شهروندان یا حکومتها میتواند انجام شود میپردازم:
آموزش حقوق کودک
در حالی که دنیا از نظر امکانات و شرایط آماده مقابله با بحرانی فراگیر نبود، خانوادهها و جامعه نیز آمادگی حمایت از کودکان در این شرایط را نداشتند. تجربه نشان داده است که در بسیاری از موارد آسیبهای جانبی وارد شده به کودکان به دلیل نبود آگاهی نسبت به تعریف کودکی، حقوق او و نیازهایش رخ میدهد. این موضوع در سطح کلان با برنامههای مدون آموزشی و قوانین حامیانه گره خورده است. اما در نبود چنین حمایتهایی همچنان میتوان از نهادهای مدنی و رسانههای مستقل انتظار داشت تا از ابزارهای موجود از رسانههای مجازی تا وسایل ارتباطی سنتی مانند تلویزیون و رادیو استفاده کنند و این آموزشها را در اختیار خانوادهها و کودکان قرار دهند.
پر کردن خلاء آموزش رسمی
داوطلبان و نهادهای مدنی همواره نقش پررنگی در ارائه بستههای آموزشی جانبی یا جایگزین برای کودکان محروم از تحصیل داشتهاند. در شرایط فعلی که تعداد زیادی از کودکان از تحصیل بازماندهاند و زیرساختها و امکانات آموزش مجازی نیز در اختیار آنها قرار ندارد، تلاش گستردهتری لازم است تا از روشهای دیگری زمینه آموزش آنها فراهم شود. بنا به پیشنهاد سازمان یونسکو رسانهها، در قالبهای تصویری یا صوتی، میتوانند نقش مهمی به عنوان ابزار آموزشی جایگزین ایفا کنند. این روش با ایراداتی در بخشی از سالهای جنگ هشت ساله ایران و عراق در صدا و سیمای ایران اجرایی شد.
حمایتهای اقتصادی
حمایت اقتصادی به صورت مستقیم یا ایجاد شرایط فعالیت خانگی برای خانوادههای کمدرآمد نه تنها میتواند نیازهای مادی این خانوادهها را از جمله تغذیه مناسب برای کودکانشان تأمین کند، بلکه میتواند به کاهش تنشهای ناشی از نگرانیهای مالی و در نتیجه کاهش رفتارهای پرخاشگرانه با کودک منجر شود. همچنین از طریق نهادهای مدنی محلی که پیش از بحران کرونا با خانوادهها و کودکان هر منطقه سر و کار داشتهاند، میتوان نیازهای خاص این خانوادهها را شناسایی و نسبت به تأمین آنها اقدام کرد. به گفته روانشناسان، فعالیتهای خیرخواهانه و همدلی اجتماعی یکی از راههایی است که جامعه در شرایط بحران کنونی در اختیار دارد تا از آسیبهای روانی بیشتر به خود نیز جلوگیری کند.
ایجاد شبکه مشاوره و تداوم فعالیت خانههای امن
بخشی از انواع کودکآزاری با آموزش یا کاهش فشارهای اقتصادی قابل رفع نیست. داشتن شبکه مجازی مشاوره به صورت پیام نوشتاری، تلفنی یا اینترنتی، یکی از اقدامات لازم برای حمایت از کودکانی است که در معرض خشونت خانگی قرار میگیرند. در عین حال باید شرایطی را فراهم کرد تا خانههای امن برای شرایط حاد قابل استفاده باقی بمانند. متخصصان باید راهی بیابند تا امکان حضور بدون خطر این کودکان در این خانهها و حمایت اجتماعی و قانونی از آنها فراهم شود تا از آسیبهای بلندمدت و گاه جبرانناپذیر خشونت و آزار بر جسم و روانشان جلوگیری شود.
درسهایی برای آینده
همانطور که تأمین زیرساختهای فنی و بالابردن مهارتهای فردی برای مقابله با بحرانها و استفاده از ابزارهای جایگزین مانند تکنولوژی جزو وظایف نهادی دولتها و حکومتهاست، جامعه مدنی، شهروندان با تخصصهای مختلف و رسانهها نیز موظفاند تا خود و جامعه اطراف خود را برای مقابله با بحرانها آماده کنند. بحران کرونا بیشتر به ما یادآوری کرد که به عنوان ساکنان یک کشتی تا چه اندازه نسبت به تأمین امنیت و سلامت سایر سرنشینان این کشتی مسئولیت داریم.
پانوشتها
[۱] «تکذیب شد: ۳۰ درصد دانشآموزان به اینترنت دسترسی ندارند»، ایرنا، ۱۲ فروردین ۱۳۹۹.
[۲] «بسته شدن مدارس در اثر ویروس کوید ۱۹ به دختران بیشتر آسیب خواهد زد»، یونسکو، ۱۲ فروردین ۱۳۹۹.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *