«دامگستران یا انتقامخواهان مزدک» اثر عبدالحسین صنعتیزاده
در مقالههای پیش چهار رمان از پنج رمان تاریخیِ آغازگر در ادبیات فارسی معرفی و منابع و رویکرد تاریخی آنها ذکر گردید. در اینجا آخرین رمان باقیمانده که در سال پایانی قرن دوازدهم شمسی منتشر شد را معرفی خواهم کرد و در نتیجهگیری این بخش به تبارهای پنجگانه رمان تاریخی فارسی خواهم پرداخت.
رمان دامگستران یا انتقامخواهان مزدک اثر عبدالحسین صنعتیزاده در دو جلد منتشر شد؛ جلد اول در ۱۲۹۹ شمسی و جلد دوم در ۱۳۰۴. در جلد اول، هرمزان که در این رمان شهریار ایران و پسر یزدجرد فرض شده است عاشق دختری مزدکی گشته و به این دلیل با مزدکیان که خود مظلومِ کشتارِ ناعادلانهی یزدجرد بوده و قصد انتقام از شاهنشاه ایران را دارند، همراه و همپیمان میشود. این جلد در همدلی با مزدکیان و پروژهی آنها برای توطئه علیه یزدجرد است و در اواخر دوره قاجار در مطبع شرافت در بمبئی (یکی از مراکز نشر فارسی آثار دگراندیشان مذهبی سیاسی، و صوفیان نعمتاللهی) منتشر شده است.[۱]
جلد دوم این رمان اما پس از استقرار دولت پهلوی، در تهران و در مطبعه مجلس منتشر شده است. در این جلد، هرمزان متوجه میشود مزدکیان در اقوال خود دروغپردازند و با اعراب همراه شده، قصد ویرانی ایران را دارند. در نتیجه از عشق خود به دختر مزدکی دست کشیده، به نزد یزدجرد بازگشته و به دفاع از امپراطوری ساسانی برمیخیزد. پس از دستگیری هرمزان، او که از بین مسلمانان شیفتهی رفتار علی بن ابیطالب گشته، راه پیروی از او را اتخاذ میکند. با این حال به دلیل کینهای که از اقدام عمر در سوزاندن کتابخانه و میراث فرهنگی ساسانی دارد، در بزنگاهی عمر را به قتل میرساند.
کتاب دامگستران در طول تاریخش مورد ارزیابیهای متضادی قرار گرفته است. برتلس با رویکردی مارکسیست لنینیستی سراغ آن رفته و مؤلف آن را نماینده طبقه بورژوا و علیه نهضت انقلابی ارزیابی کرده. نیکیتین ارزیابی برتلس را اشتباه دانسته و مؤلف را اتفاقا یک میهندوست که از انقلاب هراسی ندارد دانسته (نیکیتین، پیشگفتار بر نادر فاتح دهلی، ۱۳۶۸). مجتبی مینوی در مقدمهای که بر جلد دوم این رمان نوشته، آن را از جمله آثاری معرفی میکند که به «منظور زنده کردن مفاخر تاریخی یا تحریک احساسات» نوشته شدهاند. آرینپور نیز بدون آنکه به طور مجزا به بحث و بررسی این اثر بپردازد، آن را از دریچهی یادداشت مینوی و یادداشت نیکیتین توضیح داده و زیرمجموعه رمانهای تاریخی آموزشی (مثل رمان موسی نثری) دستهبندی میکند. به نظر من اما اثر صنعتیزاده برخلاف موسی نثری و بدیع صرفا ذکر حوادث نیست بلکه تحلیلی انتقادی تاریخی در خود دارد. از سوی دیگر در تحلیل انتقادی تاریخی خود برخلاف خسروی به گسترش اسلامگرایی و ایده اتحاد اسلام پناه نمیبرد، بلکه اتفاقا به نقش مخرب دستگاه زرتشتی در انحطاط ساسانی نظر دارد.
از محققین متأخر، کریستف بالایی به درستی بر تفاوت این رمان با دیگر آثار تاریخی آن دوران (غیر از جهودکشان که مورد بررسی بالایی قرار نگرفته) دست میگذارد. بالایی از منظری زیباییشناختی مینویسد: این رمان «دارای ساختار روایی پیچیده با ضمایم و یادآوریهایی از گذشته است که نه تنها تکنیک رمانی شایستهای را نشان میدهد بلکه بیانگر شناختی نسبتا عمیق از رمان اروپایی است» (بالایی، ص. ۳۷۳). او که به دلیل ادعای فریدون آدمیت، بر این فرضیه است که این رمان را نه صنعتیزاده که میرزا آقاخان کرمانی نوشته است آن را به نسبت عشق و سلطنت و شمس و طغرا متمایز میداند و مینویسد: «موضوع این رمان نه شکوفایی تاریخی ایران در دوره کورش که مسئله زوال ساسانیان است. انتخاب این موضوع تاریخی که غرور ملی ایرانیان را خدشهدار میسازد و در نتیجه تا حدودی با شرایط عقیدتی ایران در سال های ۱۳۰۰ تا ۱۳۱۰ زمانی که ملیگرایی اوج میگیرد مغایرت دارد میتواند شگفتانگیز به نظر برسد» (بالایی، ص. ۳۸۱). در نتیجهی این استدلال، بالایی نتیجه میگیرد که لذا این رمان با انگیزههای دیگری متفاوت از ملیگرایی نوشته شده است.
به نظر من بخشی از تضاد تحلیلی بین محققین فوق درباره این رمان ناشی از این واقعیت است که تحلیل تاریخی و سوگیری عاطفی این رمان در طول دو جلد آن در نوسان است و بایستی بین جلد اول و دوم آن تفاوت قائل شد. در یک توصیف مختصر میتوان اینگونه گفت که مزدکیان که در جلد اول مظلوم و ستمدیده و رهبر آنها، ماهوی، آرمانخواه و کینخواه نشان داده شده بودند، در جلد دوم خائن و دسیسهچین روایت میشوند و در نتیجه محبت شهریار ایرانی از مزدکیان به سوی شیعیان متمایل میشود. تحلیل سیّالی که در دو جلد این رمان مشاهده میشود میتواند ناشی از تفاوت زمانهی نگارش جلد اول و دوم باشد. نگارش جلد دوم در دوران ظهور نظم رضاشاهی و زوال تب و تاب انقلابی بوده است (عابدینی، ۱۳۹۲، ص. ۲۴۲). همدلی هرمزان و پیوستن او این بار به تشیع را نیز میتوان در چارچوب بازروایی تاریخ ایران در اوایل سده جدید دید. در سده جدید تشیع توسط برخی از اصحاب قلم، از جمله مینوی، به عنوان واکنشی ایرانی به حمله اعراب روایت میشد.
تبارهای پنجگانه رمان تاریخی ادبیات فارسی
از آنچه در این چند مقاله گفته شد، معلوم میشود که برخلاف تحلیل رایج در بین مورخان ادبی، رمان تاریخی در ادبیات فارسی تبار واحدی ندارد. هر یک از این پنج رمان اولیه تاریخی مشخصهها، منابع و زاویهدیدهای متفاوت خود را دارند و با اهداف متفاوت و گاه متضادی چاپ شدهاند که به نوبه خود بر پخش و بازخورد آنها تاثیر گذاشته است. در آثاری چون عشق و سلطنت، و سرگذشت باستان با تباری از تاریخنویسی آموزشی، ملیگرا و سرگرمکننده مواجه هستیم که کموبیش با کاهش وجه آموزشی، و افزایش وجه دراماتیک و تحلیلی در طول تاریخ ادبیات فارسی پایدار باقی مانده است. برخی از رمانهای صنعتیزاده پس از دامگستران و آثاری چون لازیکا اثر حیدرعلی کمالی و دلیران تنگستانی اثر محمد حسین رکنزاده آدمیت را میتوان به عنوان نمونههایی از تداوم این تبارها در دوران پهلوی ارزیابی و تحلیل کرد. بسیاری از آثار دراماتیک تاریخی در دوران پس از انقلاب ۱۳۵۷ هم که دعوت به بازگشت به اسلام و اتحاد اسلامی را به قصد مبارزه با تهاجم بیگانگان در خود مندرج دارند میتوان به تبار اثر خسروی بازگرداند.
در دو رمان جهودکشان و دامگستران اما ما با تبارهای متفاوتی از رماننویسی تاریخی انتقادی در فارسی مواجهیم که چندان امکان تداوم و توسعه نداشتهاند. در جهودکشان، آراکلیان جسورانه بر حوادثی سیاه چون اقلیتکشی در تاریخ ایران دست میگذارد و در دامگستران همزمان با نقد دستگاه روحانیت و گاه دستگاه شاهنشاهی ردپای همدلی با جریانهای دگراندیش مذهبی انقلابیِ سرکوب شده چون مزدکیان دیده میشود. اصلا نباید تعجب کرد که هیچ یک از این دو رمان روایت تاریخی خود را بر منابع متعارف تاریخنویسی سنتی ایران و یا منابع غیرانتقادی غربی متکی نکردهاند. به دلیل پیوندهای موجود بین دستگاه قدرت و تاریخنویسی رسمی، تاریخهای سنتی و غیرانتقادی به افشای کشتارهای هولناک سیاسی و مذهبی دست نمیزنند بلکه یا بر موارد متعدد چنین کشتارهایی در تاریخ سرپوش میگذارند یا اتفاقا به توجیه و تحسین آنها از طریق انسانیتزدایی از سوژههای کشتار اقدام میکنند. برای مثال در پی از بین بردن تمام متون مزدکیان، اگر اشارهای به آنها در تواریخ کهن فارسی است به قصد تحقیر، مباح کردن جان آنها و غیرانسانی کردن کلیت این جماعت است.
هنوز از منابع تاریخی آراکلیان در نوشتن رمانش اطلاع روشنی در دست نیست و نیاز به تحقیقات بیشتر آرشیوی در زندگی آراکلیان و همچنین مقایسه ترجمههای ارمنی و روسی متن و بازخوردهای موجود درباره آن دو دارد. صنعتیزاده اما ردپای واضحتری از شکلگیری شخصیت ادبی خود به دست داده است. منابع تاریخی و تحلیلی او متفاوت از رمانهای غیرانتقادی (مثل اثر نثری و بدیع) یا انتقادی اسلامگرا (مثل اثر خسروی) هستند. صنعتیزاده به طور مشخص در نوشتن رمان دامگستران متأثر از نوشتجات میرزا آقاخان کرمانی است که نامش در جلد دوم رمان نیز میآید. در عین حال فرض وجود کتابخانهای در نزد یزدجرد که کتابهای پادشاهان پیشین یک به یک در آن وجود دارد یادآور نوشتجات پارسیان هند، خاصه دساتیر و کتاب دبستان مذاهب است که یکی از منابع میرزا آقاخان کرمانی در نگارش مثنوی سالارنامه نیز بوده است. لذا بایستی گفت که صنعتیزاده در تخیل تاریخی و تحلیل خود بیش از آنکه متکی بر نوشتجات فارسی، عربی، یا آثار یونانی و مستشرقین باشد، بر تحلیلهای روشنفکران انقلابی زمان خود و بازروایی تاریخی دگراندیشان رادیکالی مثل میرزا آقاخان کرمانی متکی بوده است.
غیر از تفاوت در منابع و تحلیل تاریخی، هر دو اثر جهودکشان و جلد اول دامگستران با سایر رمانهای تاریخی در زمینه روش چاپ و پخش هم سرنوشت متفاوتی یافتند. این دو اثر برخلاف کتاب نثری یا بدیع با حمایت ماموران دولتی در چاپ و پخش مواجه نشدند. برعکس، تا همین چند سال پیش جهودکشان تنها بر روی نسخ خطی محدود محفوظ مانده بود و هنوز هم ویرایشی از آن در داخل کشور امکان انتشار نیافته است. جلد اول رمان صنعتیزاده هم صرفا در بمبئی منتشر شد. و تنها جلد دومش که در آن همدلی با مزدکیان جای خود را به احساسات میهندوستانه داد در داخل کشور منتشر شد.
باید قریب نیم قرن میگذشت تا به مدد رضا براهنی (در رمان روزگار دوزخی آقای ایاز) و هوشنگ گلشیری (در داستان بلند حدیث مرده بردار کردن آن سوار که خواهد آمد) دوباره این تبارهای انتقادی رمان تاریخی به میدان ادبی ایران بازخوانده شوند. در مقاله پنجم و پایانی این مجموعه مقالات این دو رمان را در این چارچوب معرفی کرده، و توضیح خواهم داد.
پانوشتها:
[۱] برای بررسی نقش صنعت نشر فارسی بمبئی در چاپ آثار دگراندیشان و صوفیان نعمتاللهی و دلایل رونق آن در نیمه دوم قرن نوزدهم مراجعه کنید به:
Nile Green (2011). Bomaby Islam: The Religious Economy of the West Indian Ocean, 1840-1915. Cambridge University Press.
منابع:
بالایی، کریستف (۱۳۷۷). پیدایش رمان فارسی (ترجمه مهوش قویمی و نسرین خطاط)، انتشارات معین، انجمن ایرانشناسی فرانسه در ایران.
صنعتیزاده، عبدالحسین (۱۲۹۹). دامگستران یا انتقامخواهان مزدک (جلد اول). بمبئی، مطبع شرافت.
صنعتیزاده، عبدالحسین (۱۳۰۴). دامگستران یا انتقامخواهان مزدک (جلد دوم). تهران، مطبعه مجلس.
عابدینی، حسن (۱۳۹۲). تاریخ ادبیات داستانی ایران. سخن.
نیکیتین، بازیل (۱۳۶۸). پیشگفتار بر نادر فاتح دهلی، نوشته عبدالحسین صنعتیزاده (چاپ دوم)، دنیای کتاب.
Browne, E. G. (1959, first print 1924). A Literary History of Persia, Volume IV. Cambridge University Press.
Green, N. (2011). Bomaby Islam: The Religious Economy of the West Indian Ocean, 1840-1915. Cambridge University Press
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *