اگر ...، فصل ۲
افسانه حبیبی
افسانه حبیبی، فرزند میانی خانواده، در زمان اعدام پدرش در همدان به دلیل اعتقاد به آیین بهایی ۱۸ ساله بود. تاثیر طرز وحشیانه شکنجه و اعدام پدرش تا به امروز با او مانده است.
شرح مجموعه:
«اگر» گزیدهی کوتاهی است از گپی طولانی با کسانی که یکی از والدین یا هر دوی آنها را در زندانهای جمهوری اسلامی و یا به دست مأمورینش از دست دادهاند و یا مدتی به دلیل زندانی بودن آنها از داشتنشان محروم بودهاند.
فارغ از هر نوع باور، اعتقاد، عقیده و یا هدفی که آنها برایش جانشان را از دست دادهاند و یا متحمل سختیهایی شدهاند، فرزندان آنها نکات و دردهای مشترکی را به اشتراک میگذارند و از حس و حال آن روزها و تأثیرات این اتفاق در زندگیشان درد دل میکنند.
یک نظر
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *
مایه تاسف است که یک کشور و ملت چند هزار ساله
تقسیم قدرت را نتوانسته ایجاد کند و شکنجه و زندانی
سیاسی و اعدام سیاسی در ان در حال وقوع است.