شکست سیاست ویترینی کردن ورزش زنان ایران در خیزش «زن، زندگی، آزادی»
قرار است تهران در اواسط اسفند که تقریبا همزمان است با فعالیتهای حول و حوش هشتم مارس —روز بینالمللی زن— جشنوارهای ورزشی ویژهی زنان به نام «نوروزگان» برگزار کند و در آن میزبان مسابقاتی در ۱۳ رشته ورزشی باشد. جمیله علمالهدی، همسر ابراهیم رئیسی، متولی برگزاری این مسابقات است. او قصد دارد با دریافت بیش از ۲۶ میلیارد تومان نمایشی از حضور ورزشکاران زن ایرانی و ورزشکاران زن کشورهای همسایه در ایران اجرا کند. گفته میشود جمهوری اسلامی میخواهد با میزبانی این مسابقات، همچون برگزاری «کنگره بینالمللی زنان تاثیرگذار» که ماه گذشته توسط جمیله علمالهدی تشکیل شد، نشان دهد که زنان ایرانی در شرایطی عادی و آزادانه فعالیت میکنند.[۱] اما استفاده از مسابقات ورزشی زنان برای عادیسازی و تبلیغ ساختار اسلامی کشور ایران سابقهای دارد که فائزه هاشمی رفسنجانی در زمان ریاست جمهوری پدرش طراح و مجری اصلی آن بود. مروری بر تاریخ تلاش فائزه هاشمی برای برگزاری مسابقات اسلامی زنان در ایران و برشمردن دلایل توقف آن مسابقات کمک میکند تا تحلیل و چشمانداز و پیشبینی بهتری از کارکرد و اجرای این مسابقات داشته باشیم.
زمینه تاریخی-سیاسی مسابقات اسلامی زنان
فکر برگزاری مسابقاتی ویژه زنان مسلمان در دوران سازندگی مطرح شد. حدود ده سال از انقلاب اسلامی گذشته و جنگ هشت ساله با عراق نیز به پایان رسیده بود. فائزه هاشمی رفسنجانی به عنوان نائب رئیس کمیته ملی المپیک ایران و به پشتیبانی پدرش —هاشمی رفسنجانی که رئیس جمهور بود— تصمیم گرفت این فکر را عملی کند.
جمهوری اسلامی پس از پشت سر گذاشتن سالهای اول انقلاب و اتمام جنگ میخواست با برگزاری مسابقات ویژه زنان مسلمان در ایران نشان دهد که در جامعه اسلامیای که به عنوان الگو به دنیا عرضه میکند زنان نه تنها در عرصههای اجتماعی ملی بلکه در میدانهای رقابتی جهانی نیز حضور دارند و قوانین اسلامی مانعی برای فعالیتهای ورزشی آنان و حضورشان در فضای عمومی نیست. از طرف دیگر، در آن زمان شرکت در اغلب مسابقات المپیک با پوشش اسلامی مقدور نبود و جمهوری اسلامی میخواست آلترناتیوی برای المپیک بسازد که در آن زنان با حجاب در مسابقات شرکت میکنند.
ابتدا کشورهای اسلامی نگران این بودند که مبادا هدف از برگزاری مسابقات زنان مسلمان در ایران نوعی صدور انقلاب باشد. فائزه هاشمی در مصاحبهای در سال ۲۰۰۷ میگوید:
به همین دلیل است که ما نخواستیم اول چنین انجمی درست کنیم و بعد به سراغ کشورهای اسلامی برویم و از آنها دعوت کنیم به آن بپیوندند. خواستیم از همان اول با همکاری خودشان آن را بسازیم.[۲]
فائزه هاشمی برای مذاکره با کشورهای اسلامی و جلب همکاری آنها برای تشکیل شورای همبستگی ورزش زنان به چند کشور منطقه از جمله کویت، امارات، ترکمنستان، تاجیکستان، مالدیو، بنگلادش، پاکستان و سودان سفر کرد. در سال ۱۳۶۹ فدراسیون اسلامی ورزش بانوان با موافقت ریاست کمیته بینالمللی المپیک، ریاست شورای المپیک آسیا (OCA) و حمایت ریاست جمهور ایران تشکیل شد. فدراسیون اسلامی ورزش زنان با حفظ موازین اسلامی شروع به برگزاری مسابقات ورزشی زنان کرد. در این مسابقات مردان در هیچ نقشی حضور نداشتند. با این وجود زنان در فضایی کاملا جداسازیشده باید با رعایت تمام موازین پوشش اسلامی در مسابقات شرکت میکردند. در دور اول هدف فقط حضور زنان مسلمان بود ولی در دورههای بعد از زنان غیر مسلمان هم با شرط رعایت پوشش اسلامی دعوت شد. این مسابقات چند بار تغییر نام داد و در مجموع چهار بار برگزار و بار پنجم برای همیشه متوقف شد.
دورههای بازیهای اسلامی بانوان
اولین دوره «بازیهای اسلامی بانوان» در سال ۱۹۹۳ در تهران برگزار شد. کشورهای جمهوری اسلامی ایران، قرقیزستان، آذربایجان، ترکمنستان، پاکستان، تاجیکستان، سوریه، بنگلادش، عمان، مالزی در هفت رشته ورزشی بدمینتون، شنا، والیبال، تیراندازی، هندبال، جودو، و دومیدانی در این مسابقات شرکت کردند. سه مقام اول را به ترتیب قرقیزستان، ایران، آذربایجان کسب کردند.
دومین دوره مسابقات در سال ۱۹۹۷ مجددا در تهران در ۱۲ رشته ورزشی و با شرکت ۱۶ کشور برگزار شد. این بار ایران مقام اول را کسب کرد و قزاقستان و اندونزی به مقام دوم و سوم رسیدند.
سومین دوره مسابقات در سال ۲۰۰۱ در دو شهر تهران و رشت در ۱۵ رشته ورزشی برگزار شد. ایران، سوریه و آذربایجان به ترتیب به سه مقام اول تا سوم رسیدند. در آن زمان با توجه به واقعه ۱۱ سپتامبر و جنگ افغانستان و بحرانهای منطقه خاورمیانه تعداد کشورهایی که قرار بود در مسابقات شرکت کنند از ۳۴ به ۲۳ کشور کاهش یافت. حضور زنان ورزشکار افغانستان در این مسابقات مشهود بود. اکنون که بعد از بیست سال طالبان باز علیه زنان افغانستان یکهتازی میکند یادآوری سخنان نسرین اربابزاده میتواند هشداردهنده باشد. او از طرف تیم زنان افغانستان اعلام کرد:
ما اینجا هستیم تا بگوییم زنان افغانستان زنده هستند و میخواهند در زندگی اجتماعی فعال باشند. ما رفتار غیرمتمدنانه و غیراسلامی طالبان را که به اسم اسلام علیه زنان روا میدارند محکوم میکنیم.[۳]
چهارمین دوره مسابقات نیز در تهران در سال ۲۰۰۵ در ۱۸ رشته ورزشی برگزار شد. ایران مقام اول و سنگال و قزاقستان به ترتیب مقامهای دوم و سوم را کسب کردند.
پنجمین دوره این مسابقات قرار بود در سال ۲۰۱۰ باز در ایران برگزار شود. ولی به دلایل نه چندان مشخص و شفاف مسابقات کنسل شد. شرایط بحرانی سالهای بعد از جنبش سبز و ریاست جمهوری محمود احمدینژاد میتواند یکی از دلایل باشد. علاوه بر آن ادامه این مسابقات در چارچوبهای قابل قبول جمهوری اسلامی با موانع و مشکلاتی روبرو بود.
موانع و مشکلات
جداسازی مسلمان و غیرمسلمان: یکی از مشکلات این مسابقات بهویژه در دور اول و تا حدی برای دورهای بعدی این بود که با تقسیم زنان ورزشکار جهان به دو دسته مسلمان و غیرمسلمان، زنان ورزشکار مسلمان را از همه زنان ورزشکار دیگر جهان جدا میکرد.
شرط حجاب برای زن غیر مسلمان: در دورههای اول، زنان غیرمسلمان در کشورهای اسلامی در این مسابقات نادیده گرفته شدند اما در دورههای بعد اجازه حضور یافتند به شرط رعایت موازین اسلامی. به این ترتیب زنان غیرمسلمان نه تنها از زنان غیرمسلمان دنیا جدا شدند بلکه مجبور بودند یا در قالب زنان مسلمان دربیایند یا به کل از عرصه مسابقات حذف شوند.
عدم رتبهبندی معتبر: این مسابقات ضعف دیگری داشت که در ورزش قهرمانی اهمیت زیادی دارد: عدم رتبهبندی قابل تأیید توسط کمیته بینالمللی المپیک و فدراسیونهای ورزشی جهانی. از آنجایی که اغلب داوران این مسابقات از خود کشورهای شرکتکننده بهویژه ایران بودند و اغلب ناظران المپیک حضور نداشتند مبنای رتبهبندیها بر اساس جداول المپیک نبودند.
جزیرهای شدن محدوده مسابقات: علاوه بر عدم حضور داوران و ناظران بینالمللی، رقابتها در دایره محدود شرکتکنندگان انجام میشد. بنابراین مبنایی برای مقایسه بین عملکرد زنان ورزشکار در این مسابقات با زنان ورزشکار در مسابقات المپیک یا جهانی وجود نداشت. به این ترتیب مسابقات مثل جزیرهای دور از زمین دیگر مسابقات جهان بود و زنان ورزشکاری که میخواستند پلههای مسابقات حرفهای را با استانداردهای جهانی طی کنند انگیزه زیادی برای حضور در این مسابقات نداشتند.
منزوی شدن زنان ورزشکار ایرانی: به تدریج برای زنان ورزشکار ایرانی مهمتر شد که در شرایط و میدانهایی مثل بقیه زنان ورزشکار دنیا ورزش حرفهای خود را ادامه دهند. در این مسابقات متوجه میشدند که کسانی که با آنها مسابقه میدهند آزادانه در میدانهای دیگر جهان نیز جایگاهی دارند. به این ترتیب این مسابقات وجود نابرابری و تبعیض را برای ورزشکاران مشهودتر و برجستهتر میکرد.
حذف دوربین و تصویر از ورزش حرفهای: در این مسابقات با وجود اینکه همه با پوشش اسلامی بودند حضور دوربین ممنوع بود. یکی از ویژگیهای هر ورزش قهرمانی حرفهای وجه تصویری آن است. عدم ثبت تصویری مسابقات نقطه ضعف بزرگی در مسابقات بود.
جشنواره ورزشی نوروزگان در فراز و نشیبهای خیزش «زن، زندگی، آزادی»
اکنون سوال این است که آیا مشکلاتی که باعث شکست برگزاری بازیهای اسلامی بانوان در جمهوری اسلامی ایران شد حل شده است که جمیله علمالهدی قصد دارد بعد از بیش از بیست سال جا پای فائزه هاشمی بگذارد؟ پنج ماه پیش در روزهای آغازین خیزش «زن، زندگی، آزادی»، الناز رکابی، ملیپوش صخرهنوردی ایران، در مسابقات صخرهنوردی قهرمانی آسیا در کرهجنوبی بدون «حجاب اجباری» حاضر شد. بعد از او چندین ورزشکار زن دیگر در کنار دیگر اقشار زنان مثل هنرپیشهها و دانشجویان و دانشآموزان حجابهای خود را در اعتراض به قتل مهسا امینی و همراهی با خیزش سراسری «زن، زندگی، آزادی» برداشتند. نارضایتی از تحمیل موازین اسلامی به زنان ورزشکار در سالهای اخیر افزایش یافته و تعداد قابل ملاحظهای از ورزشکاران زن ایرانی، از جمله کیمیا علیزاده، ایران را به دلیل مخالفت خود با حجاب اجباری ترک کردند و در کشورهای دیگر به فعالیت ورزشی قهرمانی خود ادامه دادند.
میدان ورزشی که قرار بود ویترین جمهوری اسلامی برای نمایش زن باحجاب فعال و راضی و موفق باشد توسط خود زنان ورزشکار تبدیل به میدانی شد برای اعتراض و مبارزه با تبعیض و سرکوب. بازسازی چنین ویترینی با عاریه گرفتن روش فائزه هاشمی به معنی تقلیل اهمیت شکستهای گذشته و تشدید سیاست ویترین چیدن و ظاهرنمایی است. غافل از این که اگر ورزش آینه جامعه است، این آینه قبلا نشان داده که از پذیرش نقشهای اجباری عبور کرده است. دختران و زنان جوان ایرانی در خیزش «زن، زندگی، آزادی» ویترین جمهوری اسلامی را شکستند و در صحنههای ورزش و دانشگاه و مدرسه و سینما و خیابان با برداشتن روسریها چنان از شجاعت و حقطلبی و شایستگی و اراده خود رونمایی کردند که در بالاترین سکوهای قهرمانی جهان جا گرفتند.
پینوشتها:
[۱] پیام یونسیپور، «مهمانی دوم بانو جمیله با حضور ورزشکاران، هزینه: ۲۶ میلیارد تومان»، ایرانوایر، ۸ اسفند ۱۴۰۱.
[2] Hoodfar, Homa, 2015. “Sport as a Political Arena: Muslim Women’s Olympics and Its Aftermath” in Women’s Sport as Politics in Muslim Contexts. London: Women Living Under Muslim Laws. p. 83.
[3] Pfister, Gertrud, 2015. “Women and sport in Iran: Keeping goal in the hijab?” in Sport and Women : Social Issues in International Perspective. Routledge/ISCPES 2003. pp. 7-9.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *