«رهایی» اثر ناصر تقوایی
رهایی نخستین فیلم کوتاه داستانی است که ناصر تقوایی حدود یک سال پس از ساخت و توقیف فیلم سینمایی آرامش در حضور دیگران در سال ۱۳۵۰ و به تهیهکنندگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان جلوی دوربین برد. این فیلم با موفقیتی چشمگیر در جشنوارههای داخلی و خارجی روبرو و برندهی جوایز بسیاری شد. در ادامهی سلسله یادداشتهایم در مورد آثار ناصر تقوایی، در این مطلب نگاهی خواهم انداخت به این فیلم کوتاه که با موضوع آزادی و برای کودکان و نوجوانان ساخته شده و اهمیت آن نیز در همین انتخاب موضوع نهفته است.
تقوایی چه به عنوان یک فیلمساز و چه به عنوان نویسنده و عکاس همواره و از آغاز فعالیت خود در نوجوانی، حساسیتهای جدی اجتماعی و سیاسی داشته و با وجود عدم عضویت در گروهها یا احزاب سیاسی، همواره با حفظ استقلال شخصی پیگیر این دغدغهها و بیان هنریشان بوده، به شکلی که حضور پررنگ آنها را میتوان در تمامی آثارش به وضوح مشاهده و ردیابی کرد. او بیوقفه در دورههای مختلف کوشیده با کمترین فاصله نسبت به جامعه زندگی کند و از آن تأثیر بگیرد و این تأثیر را با زبانی هنرمندانه در آثارش بازتولید نماید. برکشیدن این دغدغهها در اواسط دههی چهل و با نوشتن نخستین داستانهایش برای مجلات و انتشار مجموعه داستان تابستان همان سال آغاز میشود و حتی در فیلمهای مستندی که در آنها به آیینهای مذهبی و سنتی نقاط مختلف ایران پرداخته نیز به وضوح قابل مشاهده هستند. از اواخر دههی چهل و با پختگی و کسب تجربیات بیشتر در عرصهی ادبیات و سینما، طرح این دغدغهها در آثار تقوایی شکل بیپرواتری به خود میگیرند و به عنوان عناصری ناگسستنی در آنها نهادینه میشوند، به شکلی که در شش فیلم بلند سینمایی او که در طول بیش از سی سال ساخته شدهاند، در سریال داییجان ناپلئون و همچنین در مستندها و عکسهایی که در تمام سالهای پیش و پس از انقلاب ساخته و گرفته شدهاند، بازتابی جدی و همیشگی مییابند. البته همین اصرار در بیان موضوعاتی اینچنینی، در طول سالیان عواقب ناخوشایندی مانند سانسور، حذف و سرانجام عدم امکان ادامهی فیلمسازی را نیز برای او به ارمغان میآورند.
اما طرح این نکته در مورد نگاه ویژهی تقوایی به موضوعات اجتماعی و سیاسی از این جهت اهمیت دارد که او در تنها فیلمی که برای کودکان و نوجوانان ساخته نیز دست از بیان این دغدغههای اساسی برنداشته و دقیقا پنجاه سال پیش با نوشتن داستانی ساده اما عمیق، به سراغ طرح مفهوم مهم رهایی برای بچهها میرود. کوششی منحصربهفرد که بیشک آسان نبوده اما تقوایی به گواه ماندگاری و اهمیت فیلم کوتاه رهایی از آن سربلند بیرون آمده است.
کودکان در بندری در جنوب ایران، به تقلید از بزرگترها قایقهای حلبیای ساختهاند که هر روز با آن به دریا میروند و بازی میکنند و ماهی میگیرند. در یکی از روزها، دادا، شخصیت اصلی فیلم، ماهی قرمزی در دریا صید میکند و حسادت دیگر بچهها را برمیانگیزد. همهی بچهها دوست دارند صاحب ماهی سرخی باشند که معلوم نیست چطور سر از دریا در آورده است. در این میان کشمکش و بحثهایی سر همین موضوع بین آنها در میگیرد ولی دادا بیشتر از هر چیز نگران زنده نگه داشتن ماهی است. به همین دلیل یک کیسه نایلونی را پر از آب دریا میکند و ماهی را توی آن میاندازد. همینطور که بگومگو برای تصاحب ماهی بین بچهها ادامه دارد، با گذشتن یک قایق موتوری، کیسهی نایلونی حاوی ماهی در دریا گم، و جستوجوی جمعی برای پیدا کردن آن آغاز میشود. سرانجام یکی از همبازیهای دادا زودتر از دیگران ماهی گمشده را پیدا میکند و به ساحل میگریزد. دادا و بچهها هم او را تعقیب میکنند و در کوچهای گیرش میاندازند و در نتیجه زد و خورد بین آنها، دادا سر پسرک را میشکند.
پس از مجروح شدن پسر، دادا ماهی را از او میقاپد و به خانه میبرد و آن را توی تنگی میاندازد. در همین حین پدر و مادر پسر زخمیشده به شکایت نزد پدر و مادر دادا میآیند. پدر دادا هم او را در زیرزمین زندانی میکند. تشنگی و گرسنگی و کلافگی دادا در سرداب، ذهنش را به طرف ماهی میکشاند که مدام خود را به دیوارهای شیشهای تنگ میکوبد و از آن بیرون میپرد. در این هنگام پسر سرشکسته که موجب زندانی شدن دادا شده برای او آب و غذا میآورد و انگار میخواهد با این شگرد او را از زندانش بیرون بکشد. دادا پس از اجرای نقشهی مشترکشان بلافاصله با ماهی اسیر از خانه میگریزد و سوار قایق میشود و ماهی را در دریا آزاد میکند.
تقوایی در این اثر که بر اساس ایدهای از برادرش محسن تقوایی نوشته و کارگردانی کرده است، میکوشد با نگاهی انسانی و ظریف روشنکنندهی مفهوم آزادی برای کودکانی باشد که به تماشای این فیلم مینشینند. او به خوبی میداند که برای قدم گذاشتن در راه پیچ و خم و صعب مبارزه برای آزادی، نخست باید مفهوم بند و گرفتاری و همچنین آزادی و رهایی را به خوبی درک کرد. او با همین نکتهسنجی و تیزبینی نسبت به این موضوع، تمام تمرکز خود را در این اثر روی پیشبرد درک بهتر کودک از این مفهوم میگذارد. او در این داستان با طرح یک روایت ساده از زندگی روزمرهی بچههای خطهی جنوب، دادا را در موقعیتی قرار میدهد که از زندانی شدن خودش در سرداب و درک دشواریهای گرسنگی و تشنگی و قطع ارتباط با دنیای خارج، و همچنین با مشاهدهی ماهی سرخ اسیر در تنگ که مدام تقلا میکند و برای آزادیاش میجنگد، به همذاتپنداری و حس همدردی و همبستگی مشترکی با ماهی میرسد. این درک تا جایی عمیق میشود که او در تلاشی جدی هم خودش و هم ماهی سرخ را از زندانشان رها میکند.
نکته مهم دیگر در رهایی انتخاب یک جغرافیای بومی برای روایت یک قصهی غیر بومی و بدون مرز است. تقوایی این فیلم را در دو بندر گناوه و بوشهر فیلمبرداری کرده که خودش بخشی از کودکیاش را در آنها گذرانده و شناخت کافی از محل و همچنین شیوه زندگی و روابط کودکان آن مناطق دارد. او همین شناخت بومی را دستمایهی روایت یک موضوع بدون مرز و غیربومی کرده است. فیلمی کمدیالوگ که تصویربرداری چشمگیر، تدوین دقیق، موسیقی جاندار و روایت منسجم و بدون لکنتش، موضوع را آنقدر خوب منتقل میکنند که این فیلم نه تنها در ایران بلکه در جشنوارههای معتبر بینالمللی از جمله ونیز و سانفرانسیسکو هم به خوبی فهمیده و در نتیجه برندهی جایزه میشود.
فیلم اما در عین سادگی در روایت، اگر به دقت دیده شود، نمادها و نشانههای سیاسی پنهانی هم دارد که انگار امضای تقوایی در روایتگری، حتی برای بچهها است. به عنوان مثال در سکانس صید ماهی و انداختنش در کیسه نایلونی، دادا ماهی را لحظهای با کیسهی دربسته در سطح دریا رها میکند و دوربین در نمایی بسته ماهی سرخ را در سطحی آبیرنگ نشان میدهد که با وجود در دریا بودن، در پس پلاستیک نایلونی گرفتار است. در همین لحظه ناگهان یک قایق موتوری که حامل چند نظامی است، به سرعت از میان قایقهای بچهها میگذرند و موجهای ایجاد شده از حرکت این قایق، باعث گم شدن ماهی سرخ و بهانهای برای ادامهی داستان میشود. یا در انتهای فیلم وقتی دادا ماهی را در دریا رها میکند، ما در نمای باز پایانی شاهد قایقهای بزرگ ماهیگیری در چشماندازیم و انگار فیلمساز میخواهد با این پلان، رهایی اکنون این ماهی را آغاز گرفتار شدن در زندانی سختتر نشان بدهد. حتی در فیلمی که مخاطبان اصلی آن کودکان و نوجوانان بودهاند و هستند، تقوایی کوشیده در لایهی عمیقتری از روایت، نگاه خود را نیز به عنوان یک فیلمساز صاحب سبک و اندیشه در اثرش بگنجاند.
فیلم رهایی به صورت رنگی فیلمبرداری شده و کیفیت بالای آن حاصل همکاری چند تن از نامآوران سینمای موج نوی ایران مانند نعمت حقیقی به عنوان فیلمبردار، عباس گنجوی به عنوان تدوینگر، اسفندیار منفردزاده به عنوان آهنگساز و ناصر تقوایی به عنوان نویسنده و کارگردان است. این اثر هنوز هم با گذشت پنجاه سال، دارای جذابیتهای موضوعی و بصری زیادی است و میتواند برای فهم عمیقتر کودکان و نوجوانان از مفهوم آزادی برای آنان نمایش داده شود.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *