بازنمایی غیبت اجباری نیلوفر اردلان در مسابقات فوتسال جام ملتهای آسیا در فیلم عرق سرد
توجه: در این مقاله بخشهای اصلی داستان فیلم بازگو میشود!
عرق سرد از ماجرای واقعی و جنجالی ممنوعالخروج شدن نیلوفر اردلان، کاپیتان تیم ملی فوتسال زنان ایران و متعاقبا غیبت اجباری او در مسابقات جام ملتهای آسیا ۲۰۱۶ الهام گرفته است. سهیل بیرقی تنها یک سال بعد از این واقعه فیلم عرق سرد را میسازد و فیلم در سی و ششمین دورهی جشنوارهی فیلم فجر به نمایش در میآید. از آنجایی که این فیلم برای بسیاری از بینندگان منبع کسب اطلاع در مورد این واقعه محسوب شده و همچنین در حاشیه تماشای این فیلم اطلاعاتی ناقص یا اشتباه تکرار میشود، این مطلب به چگونگی بازنمایی واقعه در فیلم میپردازد. داستان فیلم از این قرار است که کاپیتان تیم ملی فوتسال زنان ایران که افروز اردستانی نام دارد در اوج دوران قهرمانی خود، درست وقتی که تیم برای شرکت در فینال بازیهای آسیایی عازم مالزی است، میفهمد که توسط شوهرش ممنوعالخروج شدهاست. او حالا فقط چهار روز وقت دارد تا راهی برای پیوستن به تیم بیابد. در این چند روز افروز برای عبور از مانعی که قانون پیش پای او گذاشته در رابطهای چالشی با چند شخصیت محوری فیلم قرار میگیرد. در خلال رابطهی او با این شخصیتها است که مشکل فردی افروز به مسئلهی اجتماعی و سیاسی پیوند میخورد و گرههایی که برونرفت از این مشکلات را برای افروز دشوار میکند قابل رؤیت میشوند.
اولین بار در فرودگاه در هنگام اعزام است که افروز با قانونی که به ارادهی همسرش او را ممنوعالخروج کرده مواجه میشود. این مواجهه مثل وقتی که اتومبیل سیاه همسر در تاریکی همان شب ناگهان به اتومبیل افروز میکوبد شوکآور است. سماجت اتومبیل همسر به تعقیب تهدیدآمیز افروز خبر از کشدار شدن مشکلی که همسر برای افروز به وجود آورده است میدهد. افروز به تدریج در خلال صحبتهایش با وکیل، همسر، سرپرست تیم، و سرانجام در دادگاه پی میبرد که طبق قانون گذرنامه صدور گذرنامه برای یک زن منوط به اجازه و موافقت کتبی شوهرش است. در موارد اضطراری دادستان میتواند اجازهی صدور گذرنامه را صادر کند. ولی این روند دادگاهی نیاز به زمان و پشتیبانی فدراسیون دارد که همه از افروز دریغ میشود.
همسر افروز، یاسر شاه حسینی، یادآور بسیاری از مجریان برنامههای صدا و سیما در این سالها و به ویژه شخص مهدی توتونچی، همسر نیلوفر اردلان، است. مجری یک برنامهی ورزشی که با لبخندی بر چهرهای رتوششده و صدایی ملایم جملات قصار مهرآمیز نثار ببینندگان میکند و حتی از قهرمان ورزشی زن در برنامهاش دعوت میکند ولی در پشت دوربین با استناد به قانون مردسالارانه مانع پیشرفت همسر قهرمان خود میشود. در جلسهی دادگاه بررسی درخواست افروز برای کسب اجازهی سفر به مالزی برای شرکت در مسابقات، قاضی از یاسر میپرسد چرا نمیگذاری همسرت به مسابقه برود. او جواب میدهد: «دلیل نمیخواد. نمیخوام زنم بره. قانون رو بلدم. همه چی موجهه. خودم هم مورد تأیید همه جام. دلم نمیخواد بره. قانون این اجازه رو به من میده که نخوام.»
یک دیگر از شخصیتهای مهم فیلم سرپرست تیم است. او زنی است که به شدت روابط و فعالیتهای اعضای تیم را کنترل میکند. او بیشتر از اینکه از افروز در این بحران دفاع کند در فکر «آبروداری» است. به افروز هشدار میدهد که مبادا این جریان بهخصوص در رسانههای خارج از کشور مطرح شود یا فعالین حقوق زن در این مورد حرفی بزنند. وقتی که میفهمد افروز با یک زن وکیل فعال حقوق زنان در ارتباط است با نفوذی که در فدراسیون دارد پشت او را خالی میکند و از مرد حمایت میکند. او به دوست افروز، مصی، هم توصیه میکند که به فکر خودش باشد و افروز را رها کند. مصی یکی از هم تیمیهای افروز است. فیلم به رابطه بین افروز و مصی به روشنی نپرداخته ولی او همخانهی افروز است که در جریان جدا شدن از همسرش است. مصی تنها هم تیمی او است که برای ماندن در کنارش به سفر نمیرود. سرپرست تیم برای از بین بردن حمایت او از افروز به او یادآوری میکند که او فقط یک نیمکتنشین است و حذف افروز به نفع اوست. عدم تمایل او به اتحاد بین زنان در این هشدار او به مصی نمود پیدا میکند: «رفاقت کدوم زن با کدوم زن مونده که تو دومیش باشی».
زن دیگری که در این ماجرا نقش بازی میکند وکیل و فعال حقوق زنان، پانتهآ آلداوود است. او سعی میکند از طرفی در روند دادگاه به افروز برای گرفتن مجوز سفر کمک کند و از طرفی دیگر در نقد قانون با رسانههای خارج از کشور مصاحبه کند. ولی وقتی که افروز در دادگاه شکست میخورد به او اعتراض میکند و روش او را زیر سؤال میبرد. وکیل که در متن اجتماعی-سیاسی فعلی تداعیگر اشخاصی مثل نسرین ستوده است، در پاسخ اظهار میکند که غیر از اطلاعرسانی راه دیگری ندارند و میگوید: «اگر کاری نکنی که حقت رو میخورند، میگذارنت کنار. کاری هم بکنی، باهات دشمن میشن، باز میذارنت کنار. غیر از دو تا مصاحبه و چهار تا پست چه امکانی داریم ما اینجا. بالاخره باید این چیزها رو بگیم، مردم بفهمند، شاید بالاخره یه روزی یه اتفاقی بیفته.»
داستان عرق سرد گرچه با یک رویداد واقعی تطابق دارد ولی این این تطابق کامل نیست و قرار هم نبوده که باشد. اصل ماجرا و اطلاعات تکمیلی که در حاشیه تماشای فیلم گاه به اشتباه تکرار میشود از این قرار است که نیلوفر اردلان چند روز قبل از اعزام تیم ملی فوتسال زنان ایران به مالزی برای شرکت در جام ملتهای آسیا در صفحهی اینستاگرام خود نوشت که همسرش، مهدی توتونچی مجری برنامه شبهای فوتبالی، او را ممنوعالخروج کرده است. خبر ممانعت همسر نیلوفر اردلان از حضور او در مسابقات آسیایی به سرعت در خبرگزاریهای ورزشی و شبکههای اجتماعی پخش شد. بسیاری از فعالین حقوق زنان نیز در داخل و خارج از کشور به این خبر واکنش نشان دادند و از قانون انتقاد کردند. نیلوفر اردلان یک مادر است. همسر نیلوفر اردلان دلیل مخالفت خود با اعزام او به مسابقات را اینگونه توجیه کرد که همان روزها مدرسه پسر آنها شروع میشده و ایشان اصرار داشتهاند که نیلوفر اردلان به عنوان مادر باید پسرشان را همراهی کند. نیلوفر اردلان نتوانست همسرش را راضی کند و نتوانست از دادستانی نیز اجازه خروج از کشور بگیرد و به این ترتیب از شرکت در مسابقات باز ماند. این مسابقات که به قهرمانی تیم ایران انجامید و اعضای تیم ایران که از غیبت اردلانی ناراحت بودند در هنگام بازگشت به ایران در فرودگاه جام قهرمانی را به نیلوفر اردلان تقدیم کردند. بعد از این مسابقات تیم اردلان به مسابقات قهرمانی فوتسال در گواتمالا دعوت شد. در ابتدا فدراسیون فوتبال اعلام کرد که نمیتواند برای اعضای تیم ویزا بگیرد و اردلان نیز همچنان مشکل مخالفت همسر را داشت. ولی این بار بود که در متن حمایت بیسابقهی مردمی و انتقاد شدید فعالین حقوق زنان و ورزش دوستان، سرانجام با دستور رئیسجمهور کار تقاضای ویزای اعضای تیم در دستور کار فدراسیون فوتبال قرار گرفت و همچنین اردلان توانست با اجازهی دادستانی راهی گواتمالا شود.
فیلم عرق سرد با نشان دادن چالشهای یک قهرمان زن موانع قانونی و اجتماعی و سیاسی را به نقد میگذارد. این فیلم دومین کار سهیل بیرقی است. او در سال ۱۳۹۴ فیلم من را ساخته بود. من نیز یک درام اجتماعی با محوریت یک شخصیت زن جسور نامتعارف به نام آذر است. آذر زنی تنها و رازآلود و سرکش است که از راه انجام کارهای غیرقانونی درآمد کسب میکند. بیرقی خود کارگردانی جسور است که دوست دارد از خطوط قرمز فراتر رود. او به مسائل زنان توجه دارد و میخواهد شخصیتهای قهرمان زن غیر کلیشهای را در سینما به نمایش درآورد. بیرقی در مصاحبه با برنامهی مولن روژ جشنوارهای در پاسخ به این سؤال که کدام قسمت از فیلمسازی برای او سختتر است میگوید که بیشترین وقتش را دور زدن سانسور و پرهیز از کلیشهها در نوشتن فیلمنامه میگیرد.۱
با این همه، یکی از انتظاراتی که از فیلم عرق سرد برای به نمایش درآوردن شخصیت یک فوتبالیست حرفهای میرود برآورده نشده است. زنان ورزشکار در میدان ورزشی کمتر دیده میشوند و رسانهها نیز به ندرت آنها را در حال فعالیت ورزشی نشان میدهند. از عرق سرد انتظار میرفت برای شکستن تصویر کلیشهای و سانسورشدهی ورزشکار زنی که چندین مدال قهرمانی دارد مهارتهای فوتبالی افروز را بیشتر به تصویر بکشد. خود نیلوفر اردلان نیز در سال ۱۳۹۵ در مصاحبه با برنامهی تلویزیونی آبان گفت که دوست دارد مردم او را به دلیل مقام و مهارتهای ورزشیاش بشناسند تا اتفاقی که برای او رخ داده است.۲ از طرف دیگر فیلم افروز را بیشتر یک قربانی نشان میدهد تا زنی که عاملیت دارد. این تصویر بهخصوص در اعتراض او به وکیل بعد از شکست در دادگاه به چشم میخورد. این در حالی است که نیلوفر اردلان در همان مصاحبه تأکید میکند که این ماجرای تلخ گرچه برای او بسیار گران تمام شده ولی او را نسبت به مسائل حقوق زنان آگاهتر کرده و حالا میداند که این نوع آگاهی برای تمام زنان امری ضروری است.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *