۷. حق آزادی فکر، عقیده و مذهب
طبق ماده ۱۸ اعلامیه جهانی حقوق بشر هر انسانی از حق آزادی فکر، عقیده و مذهب برخوردار است و بنابراین در هر زمانی هم که اراده کند میتواند عقیده و مذهبش را تغییر بدهد. اما این آزادی فقط در حیطه ذهن نمیماند؛ میتواند به عمل هم دربیاید. هر کس آزاد است لباس دینیاش را بپوشد، عقیدهاش را ابراز کند، و در مناسک مذهبیاش شرکت کند. حکومت نمیتواند بدون دلیلی قانعکننده مانع دینورزی شما شود.
از همه مهمتر، این آزادی شامل حال کسانی که به دین باور ندارند، مانند خداناباوران و ندانمانگاران هم میشود.
حکومت نمیتواند کسی را مجبور به قبول یا ترک عقیدهای کند اما در شرایطی خاص مقامهای دولتی میتوانند حق افراد را برای اظهار یا ابراز فکر، عقیده، یا مذهبشان محدود یا سلب کنند. اما چنین دخالتی تنها وقتی مجاز است که دولت بتواند نشان دهد اقدامش برای حفظ امنیت عمومی، نظم عمومی، بهداشت و اخلاقیات جامعه، و حقوق و آزادی دیگر شهروندان قانونی، ضروری و متناسب است.
برای نمونهای از کاربرد این حق میتوان به رأی دادگاه حقوق بشر اروپا اشاره کرد. طبق این رأی کسی را نباید مجبور به ابراز عقیده یا انجام عملی کرد که مختص به دین یا عقیدهای دیگر باشد. به این ترتیب، مثلا نباید کسی را در دادگاه مجبور به قسمخوردن به کتاب دینیای کرد که پیرو آن نیست و حکومت موظف است جایگزینی برای این شکل از تصدیق فراهم کند.
در دفاع از حق آزادی فکر، عقیده و مذهب به سه برهان میتوان اشاره کرد. یکی برهان ناکارآمدی یا دورویی است که میتوان آن را در آثار متألهین قرون وسطی و دو نوشته جان لاک در باب مدارا یافت. بر اساس این برهان، امکان ندارد که کسی را مجبور به قبول یا ترک عقیده، فکر یا مذهبی کرد. تنها میتوان او را مجبور کرد به نوعی رفتار کند که گویی به آن عقیده، فکر یا مذهب باور دارد. به عبارت دیگر، تنها میشود او را مجبور به دورویی یا ریاکاری کرد. بنابراین اگر حکومتی قصد به تغییر دین یا عقیده مردم دارد با سلب آزادی عقیده، فکر یا مذهب به هدفش نمیرسد.
دوم برهان ناآگاهی یا تواضع که در آثار پییر بل و جان لاک، و اَشکالی از آن را در دفاعیات فیلسوفان معاصر از تکثرگرایی میتوان یافت. برهان ناآگاهی میگوید برای ما ممکن نیست که بدانیم افکار و معتقداتمان صحیح است و افکار و معتقدات دیگران غلط. این دلیل کافی است تا کسی را مجبور به پذیرش عقیدهای نکنیم که ممکن است غلط از آب در بیاید.
جان استوارت میل برهان سوم، مشهور به مشروعسازی را در دفاع از آزادی عقیده، فکر و مذهب به کار برده است. او میگوید مشروعیت دادن به ابراز فکر و عقیده، بهخصوص افکار و عقاید نادرست، به ارزیابی افکار و کشف حقیقت میانجامد و به دنبال آن، مبانی عقلی برای عمل به عقاید را فراهم میکند.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *