۱۲. پسر و درخت
روزی پسر کوچولویی از اینکه از بزرگتران خودش نصیحت بشنوه خسته شده بود بنابراین تصمیم میگیره که یک درخت بشه تا کسی نتونه به اون چیزی بگه ولی کم کم نظرش عوض میشه... اما چرا؟
روزی پسر کوچولویی از اینکه از بزرگتران خودش نصیحت بشنوه خسته شده بود بنابراین تصمیم میگیره که یک درخت بشه تا کسی نتونه به اون چیزی بگه ولی کم کم نظرش عوض میشه... اما چرا؟
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *