در اواخر دههی چهل و اوایل دههی پنجاه شمسی، بر اساس نیازهای جامعه و همگام با بسیاری از شاخههای هنری دیگر، جریانی نوگرا در ترانهی ایران آرام آرام پوست انداخت و تازه شد و اعتباری وسیع در میان مردم پیدا کرد. موج نوی ترانه با تکیه بر دانش، بینش و توانمندی عدهی معدودی از کارورزان این عرصه، مسیر خود را از موسیقی سنتی ایران و تصنیفهایی که از اواخر دوران قاجار تا همان سالها ساخته میشد و طرفداران بسیار داشت، و همچنین از موسیقی پاپ بابشده و بیکیفیت روز، جدا کرد و کوشید تا با تولیدات ارزشمند، صدای واقعی مردمی باشد که در جامعهای رو به توسعه و امروزی زندگی میکردند و بهتبع آن دغدغهها و سلیقهشان در ترانه نیز نیازمند تغییرات بنیادی بود.