کودا، آوازی در دنیای سکوت
کودا (Coda)، عنوان فیلمِ شان هِدر، در انگلیسی مخفف عبارت «فرزند والدین ناشنوا» (Children of Deaf Adults) است. فیلم درباره دختر ۱۷ سالهای به نام رابی است که تنها عضو شنوای یک خانواده ناشنواست. بیشتر وقت او صرف ترجمه و توضیح حرفهای دیگران برای پدر و مادر میشود. صبحها پیش از مدرسه به همراه پدر و برادر بزرگترش روی قایق ماهیگیریشان کار میکند. وقتی رابی به گروه کر مدرسه ملحق میشود، متوجه میشود که در خوانندگی استعداد خوبی دارد و استاد موسیقیاش او را تشویق میکند تا در یک کالج معتبر موسیقی در نیویورک ثبتنام کند. رابی بر سر دو راهی سختی در زندگیاش قرار میگیرد: بماند و مراقب خانوادهاش باشد یا دنبال علاقه و رؤیاهایش برود.
* * *
طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی (WHO)، بیش از پنج درصد از جمعیت جهان از کمشنوایی رنج میبرند. شاید پنج درصد تعداد کمی به نظر برسد اما جمعیتی حدود ۴۳۰ میلیون نفر در سراسر جهان را در بر میگیرد. در ایران تخمین زده میشود که حدود چهار درصد از جمعیت کشور را ناشنوایان و کمشنوایان تشکیل میدهند.
از زمان صنعتیشدن سینما، بسیاری از اقشار تشکیلدهنده جامعه به دلیل عدم جذابیت زندگیشان در تولیدات انبوه سالانه سینمایی دنیا جایی نداشتهاند. جامعه ناشنوایان نمونهای از این گروهها هستند که تاکنون کمتر به آنها توجه شده است.
غلبهی وجه اقتصادی و درآمدزایی سینما گریبان سینمای ایران را هم گرفته است. سینماگران ایرانی هم بیشتر تمایل دارند به موضوعاتی بپردازند که برای غالب تماشاگران جذابیت دارد. به همین خاطر در سینمای ایران که هر ساله بیش از ظرفیت سالنهای کشور تولیدات سینمایی دارد، ناشنوایان دیده نمیشوند. رابطه اثر پوران درخشنده (۱۳۶۵)، سوگ اثر مرتضی فرشباف (۱۳۸۹) و بیصدا حلزون اثر بهرنگ دزفولی (۱۳۹۸) تنها نمونههایی در سینمای ایران است که نیمنگاهی به جامعه ناشنوایان دارند. البته نباید تلاشهایی را که در چند سال اخیر برای نمایشدادن اختصاصی فیلم برای ناشنوایان شده، نادیده گرفت.
سینمای جهان از وضعیت مطلوبتری نسبت به سینمای ایران برخوردار است. از معدود فیلمهایی که در زمینه ناشنوایان ساخته شده، برخی به موفقیتهایی هم در عرصه جهانی دست یافتهاند. صدای متال[۱]، مندی[۲] (۱۹۵۲)، قلب یک شکارچی تنهاست[۳] (۱۹۶۸)، فرزندان خدای کوچکتر[۴] (۱۹۸۶)، بخوان لبانم را[۵] (۲۰۰۱) و قبیله[۶] (۲۰۱۴) از جمله فیلمهای مطرح جهانی درباره یا در رابطه با ناشنوایان است. در زمینه فیلم کوتاه، کودک خاموش[۷] برنده جایزه بهترین فیلم کوتاه از نودمین دوره جایزه اسکار از آثار قابل اشاره در زمینه ناشنوایان است. همچنین مستند میا ماکزیما کولپا: سکوت در خانه خدا[۸] (۲۰۱۲) که داستان اعتراض چهار مرد ناشنوا به رسواییهای جنسی کلیسای کاتولیک را روایت میکند، از آثار ماندگار در زمینه ناشنوایان است.
* * *
نخستین اکرانِ کودا در جشنواره فیلم ساندنس ۲۰۲۱ بود. فیلم با استقبال فراوان مواجه شد و چهار جایزه از جمله جایزه منتخب تماشاگران و جایزه بزرگ هیئت داوران را دریافت کرد. همچنین رکورد خرید جشنواره را به خود اختصاص داد و کمپانی اپل با مبلغ فوقالعاده ۲۵ میلیون دلار فیلم را خرید.
کودا دومین فیلم بلند سینمایی هدر، فیلمنامهنویس و کارگردان آمریکایی است. فیلم اول او به نام تالولا[۹]داستان مادری غیرمسئول در منهتن نیویورک است که دختر جوانی را برای نگهداری فرزند نوپای خود استخدام میکند. دختر وانمود میکند بچه از آن خودش است و بدون اینکه جایی برای نگهداری بچه داشته باشد به مادر دوست پسر سابقش میگوید بچه نوهاش است. نخستین اکران این فیلم هم در جشنواره ساندنس ۲۰۱۶ بود که نامزد جایزه بهترین فیلم جشنواره شد. تجربه فیلم اولِ شان هدر، نوید فیلمسازی با دغدغههای انسانی را میداد و کودا تأییدی بر صحت این انتظار بود: فیلمسازی که تصویرگر انسانهای کمتردیدهشدهی جامعه است. فیلم بعدی هدر که با همکاری کمپانی اپل در حال آمادهسازی است بر همین سیاق ساخته خواهد شد و درباره جودی هیومن فعال معروف حقوق معلولین آمریکا است.
هِدر کودا را بر اساس فیلمی فرانسوی به نام خانواده برج حمل[۱۰] (۲۰۱۴) ساخته است. فیلم فرانسوی داستان دختر نوجوان شنوایی است که به عنوان مترجم، والدین ناشنوا و برادر ناشنوای خود را همراهی میکند. هدر میگوید:
در فیلم فرانسوی، تمرکز بیشتر روی روبی، یعنی شخصیت شنواست اما در فیلم من، فرصتی فراهم شد تا بقیه اعضای خانواده را پررنگ کنیم. شخصیتها سهبعدی شدند و اینگونه نبود که با ناشنواییشان تعریف شوند.
نقشهای ناشنوایان فیلم توسط بازیگران ناشنوا بازی میشود. از جمله بازیگران فیلم، مارلی متلین تنها بازیگر ناشنوای برنده اسکار است که نقش مادر خانواده را بازی میکند.[۱۱] شان هدر میگوید:
هنگامی که ما شروع به تست گرفتن کردیم، فهمیدیم که چقدر افراد با استعداد در جامعه ناشنوایان وجود دارند. میخواهم به مدیران و تهیهکنندگان استودیو بگویم ببینید این بازیگران چقدر خوب هستند. چقدر احمق خواهید بود اگر از این استعدادها استفاده نکنید.
نخستین نکته غافلگیرکننده فیلم، شکستن باورهای کلیشهای در مورد ناشنوایان است. شخصیتپردازی خانواده رُسی طوری انجام شده که بیش از آنکه ناشنوا بودن خانواده به چشم بیاید موضوع فیلم و مشکلی که برای رابی، دختر شنوای خانواده پیش آمده مورد توجه و پیگیری مخاطب قرار میگیرد. فیلمساز هر مانع یا برداشت اشتباهی را که موجب دوری یا جدایی جامعه ناشنوایان از سایر مردم میگردد، در فیلم برداشته است و همین موجب احساس همذاتپنداری مخاطب با خانواده رُسی شده است. جذابیت فیلم برای تماشاچی ناشی از همین ترفند کارگردان برای ساخت فیلم است.
خانواده رُسی مانند هر خانواده دیگری مشکلات خودشان را دارند. بین اعضای خانواده قهر و آشتی میشود. روابط زناشویی پدر و مادر برقرار است و بچهها هر کدام برای خودشان دوست دختر و پسر دارند. اعضای خانواده با همدیگر غذا میخورند و در مورد اموراتشان مشورت میکنند. احترام به پدر و مادر سر جایش است و شنوایی یا ناشنوایی یکی از اعضای خانواده دلیلی برای فرار او از زیر بار مسئولیت یا ادب در برابر سایر اعضای خانواده نیست. حوادث میتواند این خانواده را مانند همه خانوادههای دنیا گاهی شاد و زمانی ناشاد کند.
همهی مردم شهر خانواده رُسی را بهخاطر ناشنواییشان میشناسند. این خانواده از دور به نظر مردم آدمهایی عجیب و متفاوتند اما وقتی یکی از همین اهالی به این خانواده نزدیک میشود و به خانهشان راه پیدا میکند، تازه میفهمد که آنها هم مثل همه خانوادههای دیگر شهرند؛ و شاید حتی تنها خانوادهای که واقعا واژه خانواده در موردشان صدق میکند.
میلز، پسری که قرار است با رابی دوئت اجرا کند یکی از همین مردم است که ابتدا از اینکه با رابی همنواز شده ناراحت است. میلز به ظاهر پسر خوشبختی به نظر میرسد اما بعدتر به رابی میگوید خانوادهی شادی ندارد. والدینش همیشه با هم دعوا میکنند و سازگار نیستند. پدرش مخالف نوازندگی او است و این کار را علافی میداند. در نقطهی مقابل، پدر و مادر رابی او را تشویق به این کار میکنند. در سکانسی از فیلم، مایلز صدای معاشقهی پدر و مادر رابی را در اتاق بغل میشنود. وقتی آنها در اتاق نشیمن مینشینند و از اینکه سر و صدایشان موجب قطع تمرین موسیقی شده، عذرخواهی میکنند میلز برای اولین بار عشق دو نفر را به همدیگر حس میکند. دوست دختر برادر ناشنوا هم شرایط مشابهی دارد. مادر و پدرش از هم جدا شدهاند و او برای تأمین هزینه مدرسه در یک بار کار میکند.
در یک کلام، کودا تلاش دختر شنوای یک خانوادهی ناشنوا برای ایجاد پیوند بین دنیای سکوت ناشنوایان با جامعه پرهیاهوی افراد شنواست؛ تلاشی که در سایه موضوع فیلم یعنی دو راهی انتخابِ کمک به خانواده یا رسیدن به آرزو به خوبی پرداخت شده است.
پینوشتها:
[۱] صدای متال (Sound of Metal) فیلمی درباره یک خواننده متال است که دچار ناشنوایی میشود. این فیلم یکی از نامزدهای بهترین فیلم سال در مراسم اسکار ۲۰۲۱ بود.
[2] Mandy
[3] The Heart Is a Lonely Hunter
[4] Children of a Lesser God
[5] Read my Lips
[6] The Tribe
[7] The Silent Child
[8] Mea Maxima Culpa: Silence in The House of God
[9] Tallulah
[10] La Famille Bélier
[۱۱] مارلی متلین برای بازی در نقش سارا در فیلم فرزندان خدای کوچکتر برنده اسکار بهترین بازیگر زن اسکار ۱۹۸۷ شد. این فیلم عاشقانهای آرام بین معلم یک مدرسه ناشنوایان با سرایدار زن ناشنوای مدرسه است.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *