چه چیزی را ملامت کنیم: عادات غذایی مردم چین یا خودمان؟
ابولا، آنفولانزای پرندگان، آنفولانزای خوکی، سارس، مرس، اچآیوی، و کرونا بیماریهای زئونوتیک هستند که از حیوانات به انسانها منتقل میشوند. حیوانات ناقل این ویروسها در اکثر موارد سالم به نظر میرسند اما وقتی ویروس به گونه دیگری مانند ما انسانها منتقل میشود میتواند بیماری شدید و حتی منتهی به مرگ ایجاد کند. امروزه، سه چهارم بیماریهای عفونی نوظهور در تمام دنیا، بیماریهای زئونوز هستند که ۵۶ نوع از این بیماریها سالانه مسبب بیمار شدن ۲.۵ میلیارد انسان و مرگ ۲.۷ میلیون نفر میشود! دامداریهای فشرده و بازارهای فروش حیوانات زنده فضای ایدهآلی برای شیوع این بیماریها و انتقالشان به انسان فراهم میکنند.
ویروس کووید-۱۹ هم که زندگی همه ما را در سال ۲۰۲۰ تحتالشعاع قرار داده، داستان مشابهی دارد. در این چند ماه گذشته، پس از شروع گسترش این ویروس، نوشتهها و مطالب بسیاری منتشر شده که انگشت اتهام را به سمت بازارهای فروش حیوانات زنده در چین و رواج تولید غذا از گوشت حیوانات وحشی در میان مردم چین نشانه بردهاند. در بسیاری از این مطالب استدلال شده که انسان سالهاست گونههای خاصی از حیوانات را اهلی کرده و بنابراین تولید و خوردن تنها این حیوانات جایز و بیخطر است. از این رو فرهنگ چینی با رفتن به سوی بازار حیوانات وحشی و ترویح غذاهایی با گوشت این حیوانات مسبب اصلی در شیوع ویروس کووید-۱۹ شناخته میشود.
با وجود اینکه چین، بدون شک، مرکز شروع دو نوع از ویروسهای زئونوتیک در دو دهه گذشته بوده، اما مسئولیت پیدایش ویروس کووید-۱۹ تنها به عهده عادات غذایی مردم چین نیست. اگر سلسله عللی را که به ایجاد بازارهای فروش حیوانات زنده و عادت خوردن گوشت حیوانات وحشی در چین منجر شد دنبال کنیم، خواهیم دید که عادات غذایی ما غیر چینیها هم در پیدایش این ویروس تأثیر داشته است. تقاضای بالای جهانی برای دام و طیور اهلی، سرمایه شرکتهای چند ملیتی را روانه برنامههای گسترش دامپروری صنعتی در چین کرد. این برنامهها با خارج کردن خردهدامپروران چینی از چرخه تولید حیوانات اهلی، آنها را مجبور به پرورش حیوانات وحشی کرد که خود زمینه بیماریهای زئونوتیک را فراهم کرده است.
* * *
در دهه ۹۰ میلادی، چین به عنوان بخشی از برنامه اصلاحات اقتصادی، سیستم تولید مواد غذایی خود را در ابعاد صنعتی گسترش داد. یکی از عارضههای این تصمیم این بود که خردهاملاک دامپروران سنتی به بهای زیر قیمت خریداری شده و این دامپروران از صنعت تولید دام و طیور کنار گذاشته شدند. بعضی از این افراد که به دنبال راه جدیدی برای امرار معاش بودند، به پرورش حیوانات وحشیای روی آوردند که تا قبل از این تنها در حالت ضرورت و برای ادامه حیات ممکن بود مصرف شوند. به این ترتیب، تولید غذاهای وحشی به بخشی رسمی در اقتصاد چین درآمد و کمکم به کالایی لوکس بدل شد.
اما سیستم غذایی صنعتی، روز به روز زمینهای بیشتری را به خود اختصاص میداد و در نتیجه خرده دامپروانی که زمینهای خود را از دست داده بودند، مجبور شدند برای تولید و پرورش حیوانات وحشی به مکانهایی منتقل شوند که قابل کشت و زرع نبود و تا پیش از این قلمروی انسانها محسوب نمیشد. تولید و نگهداری از حیوانات در اکوسیستمِ دستنخورده موجب شد که ارتباط بین انبوهی از خفاشهای وحشی که بیشتر از هر حیوان دیگری حامل ویروسهای بیماریزا برای انسان هستند، و حیواناتی که به قصد خوردن تولید میشدند، بسیار آسان شده و احتمال انتقال ویروسها بالا رود.
سیستم غذایی صنعتی چین تنها به دلیل رشد جمعیت در این کشور به وجود نیامده است. چین یکی از بزرگترین صادرکنندگان طیور در دنیا است و صنعت مرغداری چین به هیچ وجه تنها متعلق به چین نیست. بعد از رکود اقتصادی سال ۲۰۰۸ در آمریکا، بسیاری از ابرشرکتها همچون گولدمن سَکس شروع به خرید سهام در مرغداریهای چین کردند.
اما این نوع سرمایهگذاریها محدود به صنعت مرغداری چین نمیشود. تولید انبوه و صنعتی دام و طیور در سراسر جهان تجارتی است که هر روز با سرعتی باور نکردنی جنگلها و اکوسیستمهای بیشتری را ویران میکند، و این هجوم به اکوسیستم، در نهایت به این ختم میشود که ویروسها از جایگاه طبیعیشان جدا شوند و به ما انسانها انتقال پیدا کنند.
شاید بپرسید چه ارتباطی بین این داستان و بشقاب غذای من و شما در خارج از کشور چین وجود دارد. ولع سیریناپذیر جهان برای گوشت و محصولات حیوانی به گسترش دامداری و سیستم غذایی صنعتی انجامیده و موجب شده که سهچهارم سطح کره زمین تحت تسلط انسان در بیاید و گوشه بسیار کوچکی برای حیات وحش باقی بماند. در حال حاضر۹۰٪ از دام و طیور در تمام دنیا به شکل صنعتی و کارخانهای و به صورت فشرده و متمرکز، تولید و نگهداری میشود. شرایط مهیبی که این حیوانات با آن روبرو هستند، بدن آنها را تحت استرس فراوانی قرار میدهد و سیستم ایمنیشان را پایین میآورد. نگهداری دام و طیور در فضاهای بسیار بسته، تلنبار شده بر روی بدن و فضولات همدیگر، و بدون دسترسی به نور خورشید، بستر مناسبی را برای انتقال و شیوع بیماریها فراهم میکند.
* * *
بستن بازارهای فروش حیوانات زنده و پایان دادن به تجارت حیاتوحش، هر چند ضروری است اما به هیچ وجه کافی نیست. کووید-۱۹ یا همان ویروس کرونای نوین شدیدترین تاثیر را بر روی زندگی انسان داشته اما بدون شک آخرین نیز نخواهد بود. حتی بسیاری از محققین تصور میکنند که این ویروس تنها هشداری است برای فجایع خطرناکتری در آینده. مقاومت آنتیبیوتیکی و ظهور بیماریهای جدید همچون بمب ساعتی است که بنظر میرسد هر لحظه به انفجار آن نزدیکتر میشویم. برای جلوگیری از خطر بیماریهای فراگیر در آینده، باید به دامداری فشرده پایان دهیم و جنگلزدایی را متوقف کنیم. برای رسیدن به این هدف چارهای نداریم جز اینکه به بشقاب غذای خودمان نگاهی بیندازیم و ببینیم در پشت اقلامی که میخریم چه حقیقتی پنهان شده است.
وقتی اپیدمیهایی همچون کووید-۱۹ به وجود میآیند، دولتها، رسانهها و حتی مؤسسات پزشکی و تحقیقاتی تمام توجه و نیروی خود را روی پیدا کردن راهکارهای کوتاهمدت میگذارند و فراموش میکنند دلایل بنیادین و سیستماتیک آن واقعه را بررسی کنند. این وظیفه همگانی ما است که از دولتها بخواهیم تا با وضع قوانین سفت و سخت از حیات وحش حفاظت، و مصرف این حیوانات را منع کنند و همزمان به دامپروری فشرده و نظام غذایی صنعتی پایان دهند.
بنابراین، تنها یک راه باقی میماند: بازنگری در عادات و رفتارهایی که به ظاهر عادی و هنجار میرسند و عبور از ذهنیت سرمایهدارانه. اگر قصد این را نداریم که به این زودی گونه خود را منقرض کنیم باید ذهنیتی را پرورش دهیم که در آن سود و منفعت، به هر قیمتی، حرف اول را نزند؛ ذهنیتی که ما را اشرف مخلوقات و در مرکز جهان هستی نمیداند تا به خود اجازه دهیم هرچه را طلب میکنیم به نام توسعه و پیشرفت نابود کنیم!
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *