پدیدهی کودک-سرباز و نقض حقوق کودکان در ایران
با کشتهشدن قاسم سلیمانی فرماندهی سپاه قدس در فرودگاه بینالمللی بغداد و حملهی موشکی سپاه به دو پایگاه که محل استقرار نیروهای آمریکایی در عراق بود، خطر تشدید مناقشهی مسلحانه بین ایران و آمریکا بالا گرفت. تصاویر کودکان با لباسهای نظامی، معرفی آنها به عنوان «سلیمانیهای آینده» و تأکید بر حضور کودکان در مناقشهی احتمالی بعدی در رسانههای رسمی[۱] خطر نقض حقوق کودکان در مناقشات مسلحانه را به صورت جدیتری مطرح کرد. البته کودکان در ایران سالهاست که در معرض آسیبهای روانی خطر بالقوهی جنگ بودهاند. آنها همچنین به صورت سیستماتیک به عنوان کودک-سرباز آموزش میبینند و بسیج دانشآموزی به عنوان شاخهای از نیروی مسلح سپاه از میان دانشآموزان عضوگیری میکند.
پروتکل «منع حضور کودکان در مناقشات مسلحانه»
در بهمن ۱۳۸۰، بعد از گذشت ۱۲ سال از تدوین و تصویب پیماننامهی حقوق کودکان، محافظت از کودکان در مناقشات مسلحانه به صورت جدیتر مورد توجه کشورها قرار گرفت و ضمیمهی اختیاری «منع حضور کودکان در مناقشات مسلحانه» در سازمان ملل تهیه و توسط تعدادی از اعضای این سازمان امضاء و اجرایی شد. طبق این ضمیمه، هر گونه استفاده از کودکان یعنی افراد زیر ۱۸ سال در مناقشات مسلحانه ممنوع است و کشورهای متعهد سربازان زیر ۱۸ سال را به استخدام در نخواهند آورد. در حال حاضر ۱۷۰ کشور خود را موظف میدانند این الحاقیه را اجرا کنند.
ایران در سال ۱۳۸۹ این ضمیمهی اختیاری را امضاء کرد اما هنوز آن را اجرایی نکرده است. کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی در مرداد ۱۳۹۵ لایحهی مرتبط با پیوستن ایران به این پروتکل الحاقی را که از سوی دولت به مجلس ارائه شده بود، تأیید کرد. اما بررسی نهایی آن به دلیل مخالفت برخی نمایندگان و نهادهای ذینفع مانند سازمان بسیج دانشآموزی از دستور کار مجلس خارج شد و در نتیجه ایران تعهدی به اجرای این پیماننامه ندارد.[۲]
گرچه جمهوری اسلامی متعهد به اجرای این ضمیمهی اختیاری نشده است، رفتارهای فعلیاش با مفاد خود پیماننامهی حقوق کودک مغایر است. مادهی ۳۸ پیماننامهی حقوق کودک از یک طرف حضور کودکان زیر ۱۵ سال در مناقشات مسلحانه را ممنوع کرده است و از طرف دیگر در زمانی که نیاز به حضور کودکان بین ۱۵ تا ۱۸ سال در مناقشات وجود دارد، اولویت را به بزرگسالان داده است. این موضوع در کنار مواد دیگری است که به حقوق کودک از برخورداری از امنیت و سلامت تا اولویت داشتن منافع عالیه او اشاره و تأکید میکند.
از طرف دیگر طبق تعریف سازمان یونیسف، حضور مستقیم کودکان در مناقشات مسلحانه تنها جایی نیست که حقوق کودکان در معرض خطر قرار میگیرد. سه دهه بعد از پایان جنگ ایران و عراق هنوز کودکان قربانی مینها و تسلیحات نظامی عملنکرده در مناطق مرزی میشوند.[۳] این مینها نه در مناطق محافظتشده که در محلهای مسکونی قرار دارند و حق حیات، سلامت و امنیت کودکان زیادی را در معرض خطر جدی قرار داده است. جمهوری اسلامی ایران نه تنها به کنوانسیون منع به کارگیری مینهای زمینی (پیمان اتاوا) نپیوسته است، خود نیز تلاش منسجم و هدفمندی برای پاکسازی مناطق مرزی از آثار باقیمانده از جنگ نمیکند.
ایران همچنین بدون توجه به مادهی ۳۸ پیماننامهی حقوق کودک سازمان بسیج دانشآموزی را که زیرشاخهای از سپاه محسوب میشود، با عضوگیری از کودکان، از جمله کودکان زیر ۱۵ سال، فعال نگاه داشته است. طبق تعریف، اولویت بسیج دانشآموزی به جای مراقبت از کودکان در برابر آسیبهای ناشی از جنگها و مناقشات مسلحانه احتمالی، آماده کردن آنها برای حضور در مناقشات چه در بخش پشتیبانی و چه در خط مقدم است.[۴]
اظهارنظر مقامات رسمی نیز در مقاطع مختلف نشان از تفکری دارد که با شروع مخاطرات میتواند کودکان را در معرض آسیبهای جدی قرار دهد. اردیبهشت امسال، مدتی پس از آنکه آمریکا سپاه را به عنوان نیروی تروریستی معرفی کرد، وزیر آموزش و پرورش از آمادگی کودکان دانشآموز برای حضور در جنگ صحبت کرد.[۵] او تأکید کرد این کودکان مانند دوران جنگ آمادهی حضور در جبههها هستند. در آن زمان بیش از نیم میلیون کودک به خط مقدم جنگ ایران و عراق راه پیدا کردند و از این میان حدود ۴۰ هزار نفر از آنها کشته، مفقود یا اسیر شدند.[۶]
همچنین ارزشها و مفاهیمی که این کودکان آموزش میبینند با مفاد پیماننامهی حقوق کودک که به آموزش انساندوستی و مفاهیم مرتبط با صلح و همدلی اشاره دارد در تضاد است.
حفاظت کودکان در برابر مردسالاری و پدرسالاری
نگرانی از حضور کودکان در مناقشهی مسلحانهی احتمالی ایران با کشورهای دیگر تنها به دلیل تبلیغات و پروپاگاندای رسمی حکومت نیست. گرچه دیدن تصاویر کودکان خردسال با لباسهای نظامی در مراسم تشییع قاسم سلیمانی یا در افتتاح شهربازی در یک شهر[۷] از نقض سیستماتیک حقوق کودکان و بیتوجهی مقامات ایران به بروز آسیبهای روانی به کودکان حکایت دارد، گزارش روزنامه گاردین[۸] در سال ۲۰۱۱ مبنی بر استفادهی ایران از کودکان در سرکوب تظاهرات بعد از انتخابات سال ۱۳۸۸ –که احتمالا اشاره به استفاده از اعضای مسلح بسیج مساجد و مدارس بوده است– و همچنین گزارش سال ۱۳۹۶ سازمان دیدهبان حقوق بشر دربارهی حضور کودکان افغانستانی[۹] در جنگ سوریه به عنوان اعضای سپاه فاطمیون نشان از آن دارد که حضور کودکان در مناقشات نزدیکتر از آن چیزی است که ما گمان میکنیم.
ریشهی اصلی پدیدهی کودک-سرباز تنها در نگاه متفاوت حکومت ایران به تعریف جهانی سن کودکی و مفاهیم حقوق بشری در حوزهی مراقبت از کودکان قرار ندارد بلکه در تفکر مردسالارانه-پدرسالارانهای است که به صورت جهانی به نقض حقوق کودکان منجر میشود. حکومتهایی که در ارکان آنها تفکر مردسالاری-پدرسالاری غالب است با سوءاستفاده از آسیبپذیری کودکان، بالا بودن سطح احساس و هیجان آنها در دوران نوجوانی، و امکان واداشتن آنها به رفتارهایی که ممکن است بزرگسالان به دلیل توانایی بیشتر در تحلیل منطقی از انجام آن پرهیز کنند، با وارد کردن کودکان به مناقشات مسلحانه حقوق آنها را نقض میکنند.
البته برخلاف تبلیغات مقامات ایرانی، رعایت حقوق کودکان در مناقشات مسلحانه به معنای نادیدهگرفتن لزوم آموزش ارزشهای مرتبط با «وطندوستی» یا آمادگی برای مقابله با شرایط اضطراری مثل شرایط جنگی نیست.[۱۰] شروع جنگ یا برقراری صلح تا حدود زیادی در اختیار دولتهاست اما بروز سیل و زلزله چندان در اختیار انسانها نیست. بنابراین، با توجه به اینکه ایران از نظر طبیعی و محیطی حادثهخیز است، بیشتر از آموزش کودکان ایرانی برای آمادگی در شرایط جنگی، آموزش رفتار در زمان وقوع حوادث طبیعی و بعد از آن اهمیت دارد. از سوی دیگر وطندوستی و احترام به سربازان و مدافعان امنیت کشور نسبتی با آموزش فنون نظامی و تبلیغ حضور در جنگ و بدتر از آن دخالتدادن مستقیم کودکان در جنگها و مناقشات مسلحانه ندارد.
طبق قوانین بینالمللی و بر اساس پیماننامهی حقوق کودک که ایران از سال ۱۳۷۲ خود را موظف به اجرای آن کرده است، ایران وظیفه دارد تا به فعالیت سازمان بسیج دانشآموزی پایان دهد، از تبلیغ پدیدهی کودک-سرباز در قالب برنامههای نوشتاری، گفتاری و تصویری پرهیز کند و از اعزام کودکان به جنگها و مناقشات منطقهای به شدت خودداری کند. گرچه فعالان حقوق کودک همچنان در تلاشند تا ایران را برای پیوستن به پروتکل الحاقی «منع حضور کودکان در مناقشات مسلحانه» از یک طرف و نهایی کردن قانون حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان از سوی دیگر ترغیب کنند، اما بدون امضای پیماننامهی جدید هم ایران موظف است بخش مهمی از فعالیتهای خود را در ارتباط با کودک-سربازان متوقف کند چرا که با منافع عالیه کودکان در تضاد جدی است و طبق تعهدات ایران به اجرای مفاد پیماننامهی حقوق کودک، به نقض حقوق آنها منجر میشود.
پانوشتها
[۱] «راه سرخ سردار سلیمانی توسط دانشآموزان ادامه دارد»، تسنیم، ۱۴ دی ۱۳۹۸
[۲] مصاحبه با کبری خزعلی نماینده مجلس: «پیوستن به پروتکل منع مداخله کودکان در منازعات مسلحانه به صلاح نیست»، مهر، ۲۴ آبان ۱۳۹۵
[۳] «مینهای جنگ ۸ ساله، کابوس کودکان مرزنشین ایران»، العربیه فارسی، ۳ آذر ۱۳۹۷
[۴] «درباره بسیج دانشآموزی، کانونی برای تربیت جوانان انقلابی»، ایرنا، ۸ آبان ۱۳۹۸
[۵] «لغو ابلاغ دو فرهنگی به دنبال اتفاقات اخیر در برخی مدارس»، ایسنا، ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۸
[۶] «درباره بسیج دانشآموزی، کانونی برای تربیت جوانان انقلابی»، ایرنا، ۸ آبان ۱۳۹۸
[۷] «افتتاح شهربازی بچههای انقلاب در کوهسنگی مشهد»، رجا نیوز، ۳ مهر ۱۳۹۵
[۸] “Iran ‘using child soldiers’ to suppress Tehran protests”, The Guardian, 13 Mar 2011
[۹] «ایران: کودکان افغان برای جنگ در سوریه به کار گرفته شدند»، سازمان دیدهبان حقوق بشر، ۹ مهر ۱۳۹۶
[۱۰] مصاحبه با کبری خزعلی نماینده مجلس: «پیوستن به پروتکل منع مداخله کودکان در منازعات مسلحانه به صلاح نیست»، مهر، ۲۴ آبان ۱۳۹۵
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *