مهناز محمدی، سینماگری که جنبش زنان را به سینما آورد
من زن هستم و سینماگرم و هر دوی اینها در کشور ما جرم محسوب میشود. به گفته آنها جرم واقعی مهناز محمدی زن بودن و سینماگر بودنش است.[۱]
مهناز محمدی از جمله سینماگران ایرانی است که نام و آثارشان برای مخاطب خارج از مرزهای کشور آشناتر از مخاطب داخلی است. نگاه عمیق و بیپرده این هنرمندان در آثار سینماییشان به مسائل و مشکلات اجتماعی کشور موجب شده تا این فیلمها به مذاق حکومت ایران که پردهپوشی و پنهانکاری بخش جداناپذیری از حاکمیتش است، خوش نیاید و این آثار هیچگاه در ایران اجازه اکران نگیرند. حاکمیت ایران حتی در مواردی پا را فراتر از این حد هم گذاشته و برای جلوگیری از نشر آثار این هنرمندان به بهانههای مختلف اقدام به بازداشت ایشان میکند. جعفر پناهی، محمد رسولاف، مهناز محمدی، حسین رجبیان، رخساره قائممقامی و مرضیه وفامهر تنی چند از سینماگران ایرانی هستند که طعم زندان را در دوره جمهوری اسلامی چشیدهاند.
مهناز محمدی، فعال حقوق زنان و سینماگر ایرانی بیش از سایر همکارانِ سینماگرش با بازداشت و زندان مواجه بوده است. نخستین بار، او در ۱۳ اسفند ۱۳۸۵ به همراه ۳۲ تن دیگر از فعالان جنبش زنان در مقابل دادگاه انقلاب دستگیر شد و به مدت چهار روز در بند ۲۰۹ (بازداشتگاه اطلاعات) زندان اوین بازداشت بود.[۲] بار دوم، در روز هشتم مرداد سال ۱۳۸۸ هنگامی که به همراه جعفر پناهی، رخساره قائممقامی و تعدادی دیگر برای گذاشتن گل بر مزار کشتهشدگان وقایع پس از انتخابات ریاست جمهوریِ همان سال به بهشت زهرا رفته بود، بازداشت شد. او پس از ۲۴ ساعت به همراه بقیه بازداشتشدگان آزاد شد.
در پنجم تیرماه سال ۱۳۹۰ هم مهناز محمدی توسط نیروهای سپاه در خانهاش بازداشت شد. او پس از یک ماه حبس به دلیل وخامت حالش بر اثر بیماری اماس با قید وثیقه از زندان آزاد شد. در ۲۳ آبان ماه، قاضی مقیسه از شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب، مهناز محمدی را به اتهام اجتماع، تبانی و تبلیغ علیه نظام به پنج سال حبس تعزیری محکوم کرد. از جمله مصادیق حکم، پخش یکی از فیلمهای مستند او به نام کوچنامه از شبکه بیبیسی فارسی بود. در حالی مهناز محمدی بر اساس این اتهام محکوم شد که تا آن زمان، فیلم مذکور از شبکه بیبیسی پخش نشده بود.
مهناز محمدی میگوید:
بازجویم چون هیچ مدرکی نتوانسته بود بر علیه من پیدا کند در نهایت به یکی از فیلم هایم به نام کوچنامه که در سال ۱۳۸۵ از جشنواره حقیقت جایزه گرفت، استناد کرد و از آن بر علیهام استفاده کرد و این فیلم یکی از مصادیق اتهاماتم در پرونده شد. در پروندهام آمده که این فیلم سیاهنمایی از نظام جمهوری اسلامی است در حالیکه این فیلم از جشنوارهی خود همین نظام جایزه گرفته است.[۳]
ساخت مجموعه مستند زنان ما برای شبکه الجزیره از دیگر موارد اتهامی پرونده مهناز محمدی بود. او برای ساخت این فیلم به سیاهنمایی از ایران متهم شده است. فیلمساز در این فیلمها به زندگی زنان آتشنشان، راننده تاکسی، و اولین زن مربی فوتبال بعد از انقلاب پرداخته است و نشان میدهد زنان در ایران چقدر پرتلاش هستند و برای خواستههایشان میجنگند تا جایگاه خود را در جامعه بهدست آورند. این موضوع دقیقاً مغایر با اتهام سیاهنمایی است. همکاری با رخشان بنیاعتماد برای ساخت فیلم مستند ما نیمی از جمعیت ایران هستیم اتهام دیگر مهناز محمدی بود. این مستند ۴۶ دقیقهای درباره مطالبات زنان از دولت دهم ساخته شده است. ما نیمی از جمعیت ایران هستیم با مطرح کردن خواست جنبش زنان، پاسخهای کاندیداهای ریاست جمهوری را نیز بازتاب داده است.
مهناز محمدی از معدود چهرههای سینمای ایران است که فقط به دلیل ساخت فیلم و فعالیتهای هنری، بازداشت و به زندان محکوم شد. او در شانزدهم خرداد سال ۱۳۹۳ جهت اجرای حکم، خود را به زندان معرفی کرد که پس از مدتی به دلیل شدت گرفتن بیماریش بهطور موقت از زندان آزاد شد و اکنون به فعالیتهای سینمایی و زنان ادامه میدهد.
در زمان زندان، هشتصد سینماگر فرانسوی از جمله برتران تاورنیه و گوستاو گاوراس در بیانیهای خواستار آزادی مهناز محمدی شدند. در این بیانیه عنوان شد که مهناز محمدی فقط به دلایل سیاسی و به خاطر عقاید آزادیخواهانهاش به زندان محکوم شده است.
زنان بدون سایه (۱۳۸۲)، شاخصترین اثر مستند مهناز محمدی درباره زنانی است که از خیابان جمعآوری شدهاند و در یک آسایشگاه روانی به نام قدس زندگی میکنند. هر چهارشنبه، برخی از این زنان منتظر دیدار تنها مردی هستند که به آسایشگاه رفت و آمد میکند. فیلم با روایتی گیرا و دلنشین، تصویری واقعگرایانه از مهر و عاطفهی انسانی را به نمایش میگذارد. مهناز محمدی درباره داستان فیلم می گوید: «این فیلم داستان آدمهای بیپناهی است که همه چیز آنها را گرفتهاند ولی تنها چیزی که هیچکس از آنها نگرفته است عشق و دوست داشتن است.»[۴] او ادامه میدهد:
من از بچگی به سایه خیلی علاقه داشتم. سایهها اثری از ما هستند که هیچ وقت دیده نمیشوند و هیچکس به آنها اهمیتی نمیدهد. […] سایهها هنگامی که خورشید طلوع میکند زنده میشوند و با غروب خورشید میمیرند. زنهای حاضر در این آسایشگاه همانند سایهها هستند؛ سایههایی که انگار نیستند و حتی در حد همان سایهها نیز نیستند.[۵]
زنان بدون سایه به خاطر پرداخت صمیمیتها و نیازهای عاطفی ساکنان يک آسایشگاه از جشنواره فیلم کوتاه تهران جایزه گرفت و نامزد دریافت بهترین کارگردانی مستند از جشن خانه سینما شد. این فیلم مستند در فستیوالهای فیلم خارج از کشور هم درخشید از جمله موفق به دریافت بهترین فیلم از فستیوال فیلمسازان زن برلین شد. زنان بدون سایه در نگاه بسیاری از کارشناسان و علاقهمندان سینما، بهترین اثر مهناز محمدی در مقام کارگردان است.
کوچنامه (۱۳۸۵) قصه ایرانیان مهاجر است که با قطاری عازم ترکیه شدهاند تا از آن کشور به عنوان سکوی پرتاب به کشور دیگری بروند و زندگی جدیدی را شروع کنند. با آنکه بعضی از اقلیتهای دینی و قومی یا منتقدین حکومت با مشکلات مختلفی در زندگی در ایران مانند زندان، ممنوعیت کاری، محرومیت از تحصیل و … مواجه هستند و در مقطعی سرانجام مجبور به ترک وطن میشوند ولی به جز اینان، بسیاری از ایرانیان هم هستند که به هوای زندگی بهتر −یا آزادی و آرامش بیشتر− سختیهای مهاجرت و دوری از خانواده و زادگاه را به جان میخرند و به کشور دیگر مهاجرت میکنند. از نگاه فیلم، این یک انسان و هموطن صرفنظر از هر نوع عقیده و مرامی است که مجبور شده خاک وطنش را با همه دلبستگیهایش −شاید− برای همیشه ترک کند. برای هیچکدام از مسافران، آینده روشنی متصور نیست ولی همه امیدوارند و آینده مبهم را بر زندگی در وطنی که به نظر برخی اصلاً آیندهای در آن دیده نمیشود، ترجیح میدهند. کوچنامه برنده جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره فیلم پروین اعتصامی در ایران شد با اینحال دادگاه انقلاب تهران، کارگردان فیلم را به دلیل سیاهنمایی در اثرش، متهم به تبلیغ علیه نظام کرد.
بچههای خاک (۱۳۸۶) مستند دیگری از مهناز محمدی با موضوع کودکان بیشناسنامه در ایران است؛ داستان دردآور کودکانی که با نادیده گرفتهشدن به عمد یا غیر عمد مسئولان و حتی جامعه هر روز بر تعدادشان افزوده میشود؛ پسران و دخترانی که مردان و زنان فردای کشور خواهند بود. مهناز محمدی فیلم را به جای جشنوارههای فیلم به مجلس شورای اسلامی فرستاد تا شاید توجه نمایندگان به این معضل اجتماعی جلب شود و در صدد چارهجویی و رفع مشکل از طریق قانونگذاری برآیند.
پسر-مادر (۱۳۹۷) نخستین اثر سینمایی داستانی مهناز محمدی است که آن را پس از آزادی از زندان ساخت. فیلم روایت مادر جوان و سرپرست دو کودک خردسال است که به طور خستگیناپذیر در کارخانهای رو به ورشکستگی کار میکند اما درآمدش کفاف زندگی او و فرزندانش را نمیدهد تا آنکه از راننده سرویس کارخانه پیشنهاد ازدواج دریافت میکند. او در یک دو راهی قرار می گیرد از یک طرف قادر نیست هزینه زندگی خانوادهاش را تامین کند و مجبور به ازدواج است؛ از سوی دیگر، ازدواج موجب جدایی او از فرزندش میشود و خانوادهاش از هم پاشیده میشود. با اینکه پسر-مادر از جمله فیلمهای موفق ایرانی در فستیوالهای فیلم خارج از کشور در سالهای اخیر است ولی فیلم در ایران مجوز اکران نیافت و همچنان در محاق توقیف باقی مانده است.
تصویربرداری دو فیلم مستند نینجای ایرانی کار مرجان ریاحی و یوما یعنی مادر کار آزاده آریامنش از جمله فعالیتهای دیگر سینمایی مهناز محمدی است. این دو فیلم، نگاهی به زنان کمتر دیدهشده در جامعه مردسالار ایرانی دارند. نینجای ایرانی روایتی است از زنان ورزشکار در این رشته. طبق آمار ارائهشده در فیلم، سه هزار زن در رشته نینجا در ایران فعالیت میکنند. یوما داستان زندگی دو زن جنگزده خرمشهری پس از پایان جنگ است.
بازیگری در فیلم توقیفشده ازدواج موقت ساخته رضا سرکانیان از دیگر فعالیتهای مهناز محمدی در یک دهه گذشته بوده است. فیلم مزبور از طرف اسید (موسسه برای پخش سینمای مستقل) در فستیوال کن به نمایش آمد ولی مهناز محمدی به دلیل بازداشت در ایران نتوانست در نمایش فیلم در فرانسه شرکت کند. بیحجابی او در نمای کوتاهی از فیلم و دستدادن با یک روزنامهنگار فرانسوی از جمله مواردی بود که فیلم مورد هجوم رسانههای حکومتی قرار گرفت.
امروزه مهناز محمدی همچنان در دو عرصه حقوق زنان و سینما، توأمان فعال است. او سینماگری است که جنبش زنان را به عرصه سینمای ایران آورد.
پینوشتها:
[۱] «۸۰۰ سینماگر فرانسوی: مهناز محمدی را آزاد کنید!»، خبرگزاری هرانا، ۱ تیر ۱۳۹۳.
[۲] این تجمع در حمایت از پنج تن از فعالان حقوق زنان برگزار شد که به اتهام دعوت به تجمع زنان در خرداد ماه همان سال در میدان هفت تیر به شرکت در جلسه دادرسی در دادگاه انقلاب فراخوانده شده بودند.
[۳] «مهناز محمدی، مستند ساز برای اجرای حکم ۵ سال حبسش فراخوانده شد»، کمپین حقوق بشر ایران، ۱۶ خرداد ۱۳۹۳
[۴] «کارگردان مستند زنان بدون سایه: سایهها اثری از ما هستند»، ایسنا، ۱ مرداد ۱۳۸۲.
[۵] همان.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *