عشق (Amour)
مدت زمان فیلم:
۱۲۷ دقیقه
کارگردان:
میشائیل هانکه فیلمساز معروف اتریشی برای همه سینمادوستان نامی آشناست. او با بیش از ۲۰۰ نامزدی و جایزه بینالمللی، یکی از شناختهشدهترین کارگردانان سینمای امروز جهان است. سینمای هانکه تصویری از تابوها و ترسهای بشر امروز است. آن چیزهایی که همه از آن آگاه هستند ولی از فکر کردن یا بازگویی آن واهمه دارند. از این دیدگاه، هانکه نماینده و سخنگوی انسان امروز است و ترسهای بشر را که در سایه مدرنیته پنهان شده، آشکارا فریاد میزند.
تماشای هر کدام از آثار سینمایی میشائیل هانکه، بهترین پیشنهاد برای دیدن فیلم به علاقمندان هنر و سینما خواهد بود. روبان سفید، پنهان، معلم پیانو و بازیهای مسخره هر کدام دریچهای به یکی از مشکلات انسان معاصر است.
بازیگران:
دو بازیگر کهنسال سینمای فرانسه به همراه ایزابل هوپر گروه اصلی بازیگران فیلم را تشکیل میدهند. ژان-لویی ترنتینیان، بازیگر نود ساله فرانسوی، بازیگر فیلمهایی هم چون زد و قرمز، و برنده جایزه بازیگری از دو فستیوال ممتاز سینمایی کن و برلین، در کنار امانوئل ریوا، بازیگر زن نود و سه ساله فرانسوی با فیلمهایی همچون آبی و نامزدی در اسکار برای فیلم عشق، نقشآفرینی میکند.
ایزابل هوپر نام آشنایی در سینمای جهان است. در کارنامه هنری ایزابل هوپر، دهها نامزدی و جایزه بینالمللی وجود دارد. او از معدود بازیگرانی است که از هر سه فستیوال ممتاز فیلم در جهان یعنی کن، ونیز، و برلین جایزه بازیگری دریافت کرده است. ایزابل هوپر برای فیلم او هم نامزد اسکار بهترین بازیگر زن شد.
داستان فیلم:
زوجی کهنسال که خاطرات خوشی با هم داشتهاند به پایان زندگی رسیدهاند. زن سکته کرده است و قدرت تکلم و حرکت ندارد و مرد از او پرستاری میکند.
درباره فیلم:
عشق را میتوان پدیده سال ۲۰۱۲ نامید. این فیلم نخستین بار در فستیوال کن ۲۰۱۲ بر پرده رفت که موفق به کسب نخل طلا شد. پس از کن، در ادامه موفقیتهایش دهها جایزه بینالمللی به دست آورد از جمله جایزه اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسیزبان، گلدن گلوب، بفتا، بهترین فیلم اروپا و جایزه سزار (اسکار فرانسه). عشق از معدود فیلمهای غیرانگلیسی زبان است که در فهرست بهترین فیلمهای سال اسکار قرار گرفته است.
اما انسان امروز چنان در مدرنیته و شکوه آن غرق شده که گمانی بر پایان زندگی برایش متصور نیست. اما زمانی که واپسین مرحله زندگی فرا میرسد ناگهان آوار تنهایی بر سرش میریزد. ارمغان مدرنیته تنهایی است. دو انسان سالها با هم زندگی کردهاند به گمان اینکه این با هم بودن، همیشگی است. ناگهان در آخرین مرحله زندگی درمییابند که آنها این همه سال با هم ولی بدون هم بودهاند. در این مرحله زندگی، انسان خود را تنها خواهد یافت. مدرنیته سالهاست که اجازه اندیشیدن بر این مرحله از زندگی را از انسان معاصر سلب کرده است.
عشق از یک ناگفته میگوید: پایان زندگی و ترس از مرگ.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *