سریال کویینز گمبیت (گامبی وزیر)
مینیسریال کویینز گمبیت یا گامبی وزیر یکی از تازهترینترین تولیدات نتفلیکس است که در سراسر جهان از آن استقبال گرمی شده. اسکات فرانک و آلن اسکات این مجموعهی تلویزیونی را بر اساس رمانی به همین نام ساختهاند که والتر تِویس در سال ۱۹۸۹ نوشته است. ماجرای این مجموعهی تلویزیونی از دهه پنجاه میلادی با کودکی بث هارمن، نابغهی شطرنج، شروع میشود و به دهه شصت کشیده میشود. بسیاری کویینز گمبیت را سریالی فمینیستی میدانند ولی من آن را در درجهی اول اثری در ژانر جنگ سرد میبینم که البته چرخشی فمینیستی دارد.
در این مطلب ابتدا مشخصات ژانر جنگ سرد را ذکر میکنم و نشان میدهم چرا مینیسریال کویینز گمبیت در این ژانر و به طور مشخصتر درامهای مسابقهای جنگ-سردی میگنجد. سپس از عناصر فمینیستی این مینیسریال میگویم و نشان میدهم چگونه این مجموعه تلویزیونی ضمن ماندن در ژانر جنگ سرد از مفاهیم فمینیستی استفاده میکند. برای نشان دادن شباهتهای کویینز گمبیت به درامهای جنگ-سردی، این مینیسریال را با دو فیلم آمریکایی معروف در این ژانر، یعنی راکی ۴ و معجزه مقایسه میکنم. راکی ۴ در سال ۱۹۸۵ با موضوع مبارزه بین بوکسور آمریکایی، راکی و بوکسور روس، ایوان دراگو، و فیلم معجزه در سال ۲۰۰۴ بر اساس مسابقه هاکی بین تیمهای آمریکا و شوروی در المپیک ۱۹۸۰ ساخته شدهاند.
شباهتهای مینیسریال کویینز گمبیت با درامهای جنگ-سردی
تقابل قهرمان آمریکایی با قهرمان روس: وقایع درامهای جنگ-سردی در دوران تنش و رقابت آمریکا و متحدانش با شوروی و متحدان آن کشور بین سالهای ۱۹۴۷ تا ۱۹۹۱ میلادی رخ میدهد. دستهای از فیلمهای جنگ-سردی با محور مسابقه ساخته میشود. در فیلمهای مسابقهمحورِ ژانرِ جنگِ سرد همیشه قهرمان اصلی آمریکایی و حریف اصلی روس است. ممکن است در فیلم حریفهای دیگری هم باشد ولی پیروزیها فقط زمانی کامل میشود که قهرمانِ فیلم حریف روس را شکست دهد. معمولا در این فیلمها ضدقهرمانِ روس مرد است، قوی هیکل است، چهرهای سرد دارد، از امکانات و پشتیبانی علمی و فنی و مالی بالایی برخوردار است، قهرمان ملی است، و شهرت جهانی دارد. راکی (در راکی ۴) و تیم ملی هاکی (در معجزه) و بث هارمن (در کویینز گمبیت) قهرمانهایی هستند که حریف اصلیشان مردانی با مشخصات ذکر شده از کشور شوروی در دوران جنگ سرد هستند.
رؤیای آمریکایی: درونمایه رایج در فیلمهای مسابقهمحور جنگ-سردی از ایده معروف به «رؤیای آمریکایی» تاثیر میگیرد. شخصی در موقعیت خانوادگی یا اقتصادی دشوار رؤیایی در سر میپروراند، برای آن تلاش میکند، و سرانجام رؤیایش تحقق مییابد. رؤیای شخصیت اصلی فیلمهای جنگ-سردی همان پیروزی بر قهرمان روس است که خود قهرمان جهان است. رؤیای آمریکایی تنها به هوش و استعداد تکیه ندارد بلکه تلاش شخص را لازمه موفقیت او میداند. رؤیای آمریکایی نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی را قبول دارد ولی میگوید تو اگر رؤیایت را واگذار نکنی و برای آن با تمام قوا بجنگی به آن خواهی رسید.
انعکاس رؤیای آمریکایی را در راکی ۴، معجزه، و همینطور کویینز گمبیت میببینیم. در مینیسریال کویینز گمبیت، بث هارمن در کودکی تنها سرپرست خود، یعنی مادرش را در یک تصادف از دست میدهد و به پرورشگاه فرستاده میشود. سرایدار پرورشگاه متوجه استعداد او میشود و به او شطرنج میآموزد. بث در نوجوانی فرزندخواندهی خانوادهای میشود و مادر جدیدش همیشه مشوق او برای شرکت در مسابقات شطرنج است. طی این مسابقات شخصیت بث همراه با مهارتش در شطرنج رشد میکند و در نهایت به تفوق بر قهرمان شکستناپذیر روس میرسد. راکی و همینطور اعضای تیم ملی در فیلم معجزه (بهخصوص جیم، دروازهبان تیم) نیز گذشتهای سخت دارند، با مشکلات اقتصادی و عاطفی خود و خانواده درگیر هستند، با تمام قوا تلاش میکنند و سرانجام با شکست حریف روس جایزه سختکوشیهای خود را میگیرند.
شکست، مقدمهی پیروزی: پیروزی قهرمان فیلمهای مسابقهمحور بعد از چند مرحله و شکست عبرتآموز شکل میگیرد. در فیلم راکی ۴، قهرمان روس بار اول در آمریکا با آپولو، بوکسور سیاهپوست آمریکایی میجنگد. آپولو دوست نزدیک راکی است. در میان مسابقه به راکی سفارش میکند که به هیچ قیمتی مسابقه را متوقف نکنند و در رینگ بوکس عملا تا پای جان به مبارزه ادامه میدهد ولی در نهایت با ضربهی قهرمان روس از پای میافتد. گزارشگر با اشاره به سرخوشی آپولو در قبل از مسابقه اعلام میکند: «چیزی که اول شوخی به نظر میرسید تبدیل به فاجعه شد». راکی تصمیم میگیرد رقابت قهرمان آمریکا و قهرمان شوروی را خود ادامه دهد ولی این بار در خاک اتحاد جماهیر شوروی کمونیست. در مینیسریال کویینز گمبیت نیز دو بار مسابقه بین قهرمان آمریکایی و قهرمان روس رخ میدهد؛ باز بار اول در آمریکا و بار دوم در اتحاد جماهیر شوروی. اینجا هم قهرمان آمریکایی بار اول شکست میخورد و بار دوم پیروز میشود. شکست قهرمانان فیلمها عبرتی است برای تلاش مضاعف برای رسیدن به هدف.
کمونیسم مشخصه اصلی دشمن: درامهای جنگ-سردی با حس ملیگرایانهی آمریکایی در دوران جنگ سرد گره میخورند که رقیب و دشمن اصلی را کمونیسم میدانست. این فیلمها از ابزاری مثل اشاره به رقابتهای علمی و ورزشی بین آمریکا و شورویِ کمونیسم برای نشان دادن زمینه سیاسی مبارزه استفاده میکنند. در فیلم معجزه چند بار خبرهای روزِ تلویزیون یا روزنامه را در خانه مربی تیم میبینیم: یک بار صحنههایی باشکوه از فضانوردان آمریکایی که خود نماد یکی از مهمترین عرصههای رقابت آمریکا و شوروی در دوران جنگ سرد است و یک بار تیتر روزنامه مینهپولیس تریبیون که نوشته «ارتش شوروی وارد افغانستان شد». در فیلم راکی ۴، قهرمان روس از انواع حمایتهای حزب کمونیست برخوردار است و حتی در روز مسابقه اعضای حزب کمونیست شوروی شخصا برای حمایت از قهرمان روس در سالن حاضر میشوند. در سریال کویینز گمبیت یک بنیاد مسیحی مخارج مسابقهی بث با حریف روس را تأمین میکند تا به این ترتیب با کمونیسم بجنگد. در روزهای آخر این بنیاد مسیحی از بث میخواهد تا در بیانیهای اعلام کند که نمایندهی آمریکاییان مسیحی در مبارزه با کمونیسم خداناباور است. بث درخواست آنها را رد میکند، به سراغ کمکهای مالی دولتی میرود، و سرانجام با حمایت مالی دوست زمان کودکیاش جولین عازم مسابقات شوروی میشود.
دیگریسازی از حریف: در فیلمهای جنگ-سردی از حریف انسانزدایی و دیگریسازی میشود. رقیب روس در این فیلمها سرد، بدون احساس، ترسناک، و تا حدی ماشینی نشان داده میشود. این بیحسی و خشونت در تُن صدا، خطوط شکستهی عضلات چهره، چشمان بیحالت، و غیبت هر گونه اثری از شادمانی در چهره نمود پیدا میکند. قهرمان بوکس روس در فیلم راکی ۴ همه این ویژگیها را دارد و حتی یک بار علنا «ماشین» خوانده میشود. جمله معروف ایوان دراگو به خبرنگاران در فیلم راکی ۴ وقتی که آپولو در مقابل چشمان همسر و دوستان و هوادارانش روی رینگ جان میدهد این است: «مُرد که مُرد». اعضای تیم هاکیِ شوروی در فیلم معجزه نیز اینگونه به تصویر در میآیند. در صحنهای از فیلم که تیم آمریکا در حال بازبینی مسابقات تیم شوروی هستند تصویر روی چهره سرد بوریس مکیلا کاپیتان تیم حریف متوقف میشود. یکی از بازیکنهای آمریکایی میپرسد: «اینها هیچ وقت لبخند هم میزنند؟» بازیکن دیگر به طعنه جواب میدهد: «اینها روساند. اگر لبخند بزنند میکشندشان.» در مینیسریال کویینز گمبیت هم قهرمان شطرنج روس در هیبتی جدی، بدون احساس، و تا حدی ترسناک نشان داده میشود.
سفیدپوست بودن قهرمانان: در اغلب فیلمهای مسابقهمحورِ جنگ-سردی، قهرمان سفیدپوست است ولی گاه پیوندی عاطفی با دوستی سیاهپوست دارد. در فیلم معجزه همه بازیکنان و مربیها سفیدپوست هستند. تصویر ورزشکار سیاهپوست (مین جویی گرین) فقط یک بار در میان پخش مستقیم مسابقه بین آمریکا و روس در یک آگهی تبلیغاتی دیده میشود. راکی هم سفیدپوست است ولی پیوندی عمیق با آپولو دارد و مبارزه خود را به نوعی ادامه مبارزهی او محسوب میکند. قهرمان آمریکایی سریال کویینز گمبیت که حالا زن است همچنان سفیدپوست است اما دوست و حامیاش، جولین، سیاهپوست است.
وجوه امتیاز مینیسریال کویینز گمبیت به مثابه چرخشی فمینیستی در ژانر جنگ سرد
مردانگیزدایی: آنچه مینیسریال کویینز گمبیت را از فیلمهای جنگ-سردی دیگر متمایز میکند، در درجه اول، زن بودن قهرمان است. زن بودن قهرمان فیلم همراه با نقش تأثیرگذار چند شخصیت زن دیگر فیلم، از جمله هر دو مادر او و دوست زمان کودکیاش در پرورشگاه، این مجموعهی تلویزیونی را به سمت اثری فمینیستی میبرد. از طرف دیگر انتخاب شطرنج به عنوان میدان رقابت، درام را از حیطه نبردهای تن به تنِ خشن به سمت رقابت در حیطه فکر میکشاند. به این ترتیب نمایش «مردانگی» ایدهآلِ متبلور در عضلات برجستهی قهرمان فیلمهای جنگ-سردی جایش را به نمایش «زنانگی» تنیده در ظرافت اندام قهرمان زن میدهد. به عبارتی، از قهرمان کلیشهای درامهای مسابقهایِ جنگ سرد مردانگیزدایی و عضلهزدایی میشود و به این ترتیب از بار خشن قهرمان فیلم کاسته میشود و پیروزی این بار نه با زور قهرآمیز بازو بلکه با مهارت صلحآمیز فکر به دست میآید. سه صحنه ورود قهرمانان به میدان مسابقه در این سه فیلم قابل مقایسه هستند. در فیلم راکی ۴ و معجزه ورزشکاران مرد با اندامی تنومند از بین فریادهای مردان وارد میدان میشوند در حالی که در مینیسریال کویینز گمبیت، بث با اندامی ظریف و پیراهن و آرایشی طبق مد زمان وارد محل مسابقه میشود و هنگام خروج از بین زنان طرفدارش که هر روز بیشتر میشوند میگذرد. این تغییر چهرهی قهرمان آمریکایی از مرد به زن در حالی شکل میگیرد که قهرمان روس همچنان مرد و با ویژگیهای کلیشهای منتسب به مردان روس باقی میماند.
جایگاه مردان و زنان: مردان در مینیسریال کویینز گمبیت همه شخصیتهای فرعی فیلم هستند. این شخصیتهای مرد اما به دو دسته اصلی تقسیم میشوند: مردانی که با رفتار زنستیزانه نابودی زنان اطراف خود را رقم میزنند و مردانی که توانایی زن را ارج مینهند و در کنار او قرار میگیرند. هر دو پدر بث باعث دلشکستگی، تنهایی و نهایتا مرگ دو مادر او میشوند و هیچ کدام در قبال فرزند مسئولیت نمیپذیرند. سرایدار مدرسه کاشف استعداد و معلم شطرنج بث بود. دوستان مرد بث اغلب اهل شطرنج هستند. آنها هستند که گاه در نقش حریف، گاه در نقش مشاور، و گاه عشاقش به زندگی او وارد میشوند. همانها در آستانه مسابقه نهایی بث با قهرمان روس گرد هم میآیند و از راه دور با تلفن ساعتها با او تمرین میکنند و به این ترتیب با وجود اختلاف نظرهایی که داشتند از او حمایت میکنند.
بث تنها زن مسابقات شطرنج در زمان خود بود و به همین دلیل معاشرین زن زیادی نداشت. مادر و مادرخواندهاش را هم زود از دست داد اما آنها درسهایی برای بث به جا گذاشتند. در بحرانی که بعد از شکست اول از رقیب روس برای بث پیش آمد، خاطرات مادر اول، خانه مادر دوم، و حمایت جولین، دوست کودکیاش در پرورشگاه، او را نجات داد.
عنوان استعاری: مینیسریال کویینز گمبیت از همان ابتدا با عنوانش وجهی فمینیستی پیدا میکند. اسم مهرهی شطرنجی که در ایران وزیر نامیده میشود در انگلیسی ملکه است. ملکه در عنوان این سریال هم به مهره شطرنج اشاره دارد و هم به شخصیت اصلی فیلم بث هارمن که یک زن شطرنجباز آمریکایی است. اصطلاح کویینز گمبیت به گشایشی در شطرنج اشاره دارد که در فارسی به «گامبی وزیر» معروف است. هدف از گشایش گامبی وزیر ایجاد زنجیرهای از پیادهها در مرکز صحنه است که برای مدتی طولانی در جای خود باقی میمانند و به همین علت گسترش سوارها آرام و به تدریج صورت میگیرد و میتواند منجر به مانور با یا پس گرفتن وزیر (ملکه) شود. در این مینیسریال حرکت گامبی وزیر (ملکه) نه تنها به شطرنج اشاره دارد بلکه استعارهای از زندگی بث هارمن است که تسلیم سوگ، فقر، اعتیاد، شکست و تنهایی نشد، دائم در مبارزهی زندگی توانایی خود و همراهان خود را شناخت و آنقدر دوام آورد که ملکهاش را باز ستاند و پیروز میدان شد.
در سریال کویینز گمبیت بث هارمن به عنوان قهرمان زن آمریکایی جای قهرمانان مردی مثل راکی را در رقابت بین آمریکا و شوروی در زمان جنگ سرد میگیرد. نابغه آمریکایی در مسابقه شطرنج در خاک شوروی ابتدا استاد پیشکسوت شطرنج و بعد قهرمان جهانی روس را شکست میدهد و احترام هر دو را برمیانگیزد. او ابتدا مورد استقبال زنان و بعد مورد استقبال مردان اتحاد جماهیر شوروی نیز قرار میگیرد. به این ترتیب قهرمان ژانر جنگ سرد با زن شدن در عین اینکه جایگاه پیروز قهرمان آمریکایی را حفظ میکند، این بار نه تنها عنوان قهرمانی کشور رقیب بلکه دل مردمش را هم میبرد.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *