سام بنکمن-فرید و خلاء اخلاقی در «نوعدوستی مؤثر»
سرمایهدارها مَثَلی دارند که میگوید اگر کسی بلد باشد میلیاردر شود، میداند هم که چطور آن پول را خرج کند. اما سام بنکمن-فرید، «هزارهای ژولیده» (روزنامه وال استریت) و بنیانگذار شرکت ارزهای دیجیتال FTX، نشان داد فقط بلد بوده ۲۶/۵ میلیارد دلار دربیاورد. او ثروت میلیاردیاش را از دست داده آن هم به وضعی که که اکنون تحت تعقیب و بررسی کمیسیون بورس و اوراق بهادار و وزارت دادگستری قرار دارد. اما نکتهی جالب برای من، استفادهی بنکمن-فرید از دلارهای میلیاردی خود برای نجات جهان از طریق مُد بشردوستانهی جدیدی بود که امروزه در میان سایبرنوردهای هزارهای و نسل زد (Z Gen) به نام «نوعدوستی موثر» معروف است.
نوعدوستی مؤثر (Effective Altruism) یا EA جنبشی است که ده سال پیش، ویلیام مک اسکیل، دانشیار ۳۵ ساله فلسفهی دانشگاه آکسفورد ایجاد کرد. تفاوت EA با افکار بشردوستانه معمول این است که اقداماتش را با استدلالی فایدهباورانه، آمیخته به انضباطی آکادمیک و همراه با شور و شوق جوانی توجیه میکند. این جنبش از مقاله «قحطی، رفاه و اخلاق» که آن را پیتر سینگر، استاد فلسفهی دانشگاه پرینستون، در سال ۱۹۷۲ نوشته، الهام میگیرد. سینگر این مقاله را در بحبوحهی جنگی که به تأسیس کشور مستقل بنگلادش انجامید، نوشته بود. او در این مقاله میگوید الزام اخلاقی برای نجات فردی گرسنه در بنگال شرقی، کمتر از الزام اخلاقی برای نجات کودکی که جلوی ما در حال غرق شدن است نیست.
در سال ۲۰۱۸، مک اسکیل در سخنرانیاش برای سازمان TED توضیح داد که نوعدوستی مؤثر بهدنبال حل سه مشکل اصلی است: سلامت و بهداشت جهانی، آزار حیوانات در کشاورزی صنعتی، و تهدیدات علیه بقا (نظیر تهدید جنگ هستهای). اخیراً، نوعدوست-مؤثریها خیلی دلواپس خطرات ماتریکسمانندی (اشاره به فیلم ماتریکس) هستند که هوش مصنوعی میتواند برای انسان خردمند ایجاد کند. ماه گذشته، نیکلاس کولیش در نیویورک تایمز به طعنه نوشت: «EA که زمانی گروه کوچکی از گیاهخوارها و داوطلبهای اهدای کلیه بود که یک ریال و دو ریال روی هم میگذاشتند تا بتوانند کمکهای پزشکی ارزانقیمت به کشورهای در حال توسعه بفرستند، حالا یکی از بازوهای پولدار و پرنفوذ در کارهای بشردوستانه شده است.»
ماه اوت که کتابِ تازهی مک اسکیل با عنوان آنچه به آینده مدیونیم، منتشر شد، ایلان ماسک در توییتر اعلام کرد: «این کتاب به فلسفهی من خیلی نزدیک است.» بنابراین، متمایزترین ویژگی EA مهارتی است که به کمک آن میتواند مانند یک بالرین از کنار هر انتقاد و اتهامی که میلیاردرها را هدف قرار بدهد به آرامی رد شود. دو خیّر اصلی این جنبش میلیاردر هستند. بانکمن-فرید قول داده ۱۶۰ میلیون دلار از طریق صندوق سرمایهگذاری آینده FTX به EA بدهد. داستین موسکوویتز، یکی از بنیانگذاران فیسبوک، هم بیش از ۴۴۰ میلیون دلار از طریق گروه بشردوستی باز (Open Philanthropy) که تحت حمایت مالی او قرار دارد به EA کمک کرده است.
این فایدهباوران متعصب میخواهند چندان خود را درگیر مشکل نابرابری اقتصادی نکنند. بنابراین شاید نباید تعجب کنیم که بحث چندانی دربارهی این موضوع در فضای جنبش EA نیست. در انجمن آنلاینی به میزبانی «مرکز نوعدوستی مؤثر»، که مک اسکیل همبنیانگذار آن است، فقط پنج پست مربوط به نابرابری اقتصادی پیدا کردم در حالی که همانجا ۳۹ پست دربارهی فناوری بلاکچین و ۲۰۵ پست دربارهی رفاه حیات وحش بود. عنوان یکی از این پنج پست که آن را کارتیک تادپالی، کاندیدای دکترای اقتصاد در برکلی در آگوست گذشته در فروم EA گذاشته بود این بوده: «نابرابری مشکلی برای EA و رشد اقتصادی است.» اما الکساندر برگر (کارشناس بهداشت جهانی در Open Philanthropy) به یک خطا در آمار و ارقام تادپالی اشاره میکند و در نتیجه تادپالی عنوان مقالهاش را به این شکل تغییر میدهد: «نابرابری مشکلی (کوچک) برای EA و رشد اقتصادی است.»
ماه اوت گذشته کارلا زو کرمر، محقق تحقیقاتی در مؤسسهی «آیندهی بشریتِ» کمبریج، در گفتگو با گیدئون لوئیس کراوس، عضو گروه نویسندگان نیویورکر، گفت که به بانکمن-فرید در جنبش EA قدرت زیادی داده شده است: «حالا همه در باهاما زندگی میکنند و ما ناگهان باید پادکستهای سهساعتهی مصاحبه با او را گوش کنیم. چرا؟ چون کلی پول دارد. مگر چون او در کریپتو مهارت دارد، باید در سیاستگذاری عمومی هم خوب باشد؟ یعنی چی!»
اگر بخواهیم منصف باشیم، EA تنها جنبش بشردوستانهای نیست که نابرابری اقتصادی چندان اهمیتی برایش ندارد. یک بار رهبر یکی از اتاقفکرهای لیبرال در خلوت به من گفت که برای کمک مالی به تحقیقهای دانشگاهی درباره احیای جنبش کارگری، دیگر اشتیاقِ ثروتمندان چپگرا هم بیشتر از ثروتمندان راستگرا نیست. سخت میشود فهمید چطور شعار نجاتِ فوری جهان که جنبش EA و بنکمن-فرید خیلی تبلیغش را میکنند با این واقعیت که ثروتمندان حتی مالیاتشان را هم نمیخواهند بدهند جور درمیآید.
بنکمن-فرید برای انتخابات ۲۰۲۲ حدود ۳۷ میلیون دلار به دموکراتها کمک مالی کرد که از بقیهی حامیها، بهجز جورج سوروس، بیشتر بود. با این همه او را با یک حامی توزیع ثروت اشتباه نگیرید. وقتی سال گذشته دموکراتها مالیات میلیاردرها را پیشنهاد کردند، بنکمن-فرید در نشریهی نیویورک تایمز گفت که این کار «میتواند صدمات جانبی بسیار منفی ایجاد کند و در وهلهی اول میزان نوآوری و پایهی مالیاتی را به میزان چشمگیری کاهش دهد». انصافاً نمیشود گفت که بنکمن به نفع خودش (!) صحبت کرده است چون از قضا در باهاما زندگی میکرد و FTX را هم به احتمال قریب به یقین، برای فرار از مالیات ایالات متحده به آنجا منتقل کرده بود (هرچند او برای این انتقال به دلایل دیگری اشاره میکرد از جمله مقررات شفاف باهاما برای ارزهای دیجیتال).
بنکمن-فرید در دسامبر گذشته در سیانان گفت:
بهخصوص کسانی که این بخت را داشتهاند که موقعیتی مثل من داشته باشند، وظیفه دارند به جامعه کمک کنند؛ نهتنها بهخاطر خودمان، و نهفقط بهخاطر میراث یا شهرت خودمان، بلکه مهم است که برای نجات جهان کمک مالی کنیم.
اما بنکمن-فرید نه دربارهی پرداخت مالیات —حتی در حد نظریه و حرف— بلکه دربارهی بخشیدن «تقریباً همهی درآمدش» به امور بشردوستانه صحبت میکرد. این نظرات نشان میداد که چه اخلاقیات پوچ، خام و خودنمایانهای در هستهی EA نهفته است: دیگران خیریه را در موارد نادرست هدر میدهند اما ما آن را برای نجات جهان خرج میکنیم. البته با این تفاوت که بنکمن-فرید از لفاظیهایش برای انتقاد از سایر نهادهای خصوصی بشردوستانه استفاده نمیکرد بلکه آن را برای توجیه اقامتش در سواحل دوردست برای طفرهرفتن از پرداخت مالیات ایالات متحده به کار میبرد. بههرحال مالیاتها را فقط هدر میدهند!
البته در حال حاضر، این سوال که بنکمن-فرید با پول خود چه خواهد کرد، موضوعی آکادمیک شده است. فقط خدا میداند که چقدر از ۱۶۰ میلیون دلاری که FTX قول داده به دست جنبش EA برسد (اگر چیزی اصلا برسد!). شاید هم EA مجبور شود بخشی یا تمام آن را پس دهد. روز شنبه، مک اسکیل این مطلب را در وب سایت مرکز نوعدوستی مؤثر گذاشت:
اگر سام بنکمن-فرید و سایر مدیران FTX در دروغگفتن به مشتریان، یا کلاهبرداری از آنها دست داشته باشند، طبق اصول نوعدوستی مؤثر عمل نکردهاند… کارکنان ما از آسیبی که وارد شده است ناراحت و عصبانیاند.
عواقب فروپاشی FTX باعث میشود EA حتی بیشتر شبیه پروژهی خودنمایانهی دو ثروتمند شود. مک اسکیل نوشت: «نوعدوستی مؤثر تنها مرتبط به یک فرد خاص نیست.» آدمی بدبین شاید پاسخ دهد که نه؛ EA مرتبط با دو فرد بود: بنکمن-فرید و موسکوویتز که احتمالاً یکی از آنها کنار کشیده است. شاید ایلان ماسک جایگزینی قابلقبول باشد، اما در حال حاضر او هم مشکلات خودش را دارد.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *