روز جهانی زن
روزِ جهانیِ زن، روزی که در ابتدا برای بزرگداشتِ زنانِ شرکتکننده در اعتصابِ بزرگِ کارگران در نیویورک در سال ۱۹۰۹ به این نام خوانده شد، سالها بعد با تعیین هشتمِ ماهِ مارس به عنوانِ روزِ زن، این روز تبدیل به روزِ جهانیِ زن شد. اگرچه که بسیار پیشتر از این روز و آن اعتصاب، زنان در کشورها و مناطقِ گوناگون در پیِ تغییر یا ایجادِ قوانینی برای ایجاد برابری بین زنان و مردان بودند. حرکت زنان مانند یک منحنی بود که از فعالیتهای سیاسی-اجتماعی آغاز شد و در اوج خود به خصوص با ظهور طاهره در ایران و تأثیراتش بر زنان جهان متوجه به سویی شد که زنان جایگاه حقیقی خود را نه صرفاً در عرصههای سیاسی بلکه در تمام گسترههای انسانی بیابند.
۱۲۰۷ هجری شمسی: در ایرانِ معاصر، یکی از مشارکتهای عمده زنان در ناآرامیها، همراهی با مردان در اشغالِ سفارتِ روسیه. البته بدونِ انگیزههای صرفاً جنسیتی یا برابریطلبانه.
۱۲۲۷ هجری شمسی: طاهره قرهالعین، نخستین زنی که اقدام به برداشتنِ حجاب از سر کرد. ﺯن اﺩﯾﺏ ایرانی که تأثیر حضوﺭﺵ ﺍز قرﻥ ۱۹ ﻭ ﺩﺭ ﺩوﺭاﻥ قاجار بر جنبشهای برابریخوﺍه ﺯناﻥ تا ﺍمرﻭز ﺍدﺍمه ﺩﺍرﺩ. در سال ۱۲۳۱ هجری شمسی، او شبانه و مخفیانه به قتل رسید. او نخستین زنی بود که در فعالیتهای آزادیخواهانه خود به صراحت در عمل و کلام از برابریِ زنان و مردان سخن میگفت. از پیروان برجسته سید محمد باب بود که به دلیل تن ندادن به خواست حکومت قاجار و عدم انکار باور خود، پس از تحمل حبس، به قتل رسید . به گفته دروتی نلسن ندای آزادیطلبانه طاهره پس از وی به سراسر جهان سرایت کرد.
۱۲۷۰ هجری شمسی، جنبش تنباکو: بزرگترین مشارکتِ زنان در ناآرامیها پیش از انقلاب مشروطه. اگرچه باز هم، به انگیزههای نه جنسیتی، اما سیاسی و اجتماعی. تنها عرصهای که زنان برای ابراز وجود خویش میشناختند.
۱۲۷۸ هجری شمسی: اولین کسی که مدارس دخترانه زنان تربیت را به طور غیررسمی آغاز کرد منیره خانم ایادی بود. از جمله افراد دیگر فعال قدسیه خانم اشرف بودند. کمکم مشارکت مردان هم در احقاق حقوق زنان رنگ میگیرد.
۱۲۸۳ تا ۱۲۹۰ هجری شمسی، جنبش مشروطه و فتح تهران: از بزرگترین مشارکتهای زنان در ناآرامیها که نه تنها انگیزههای سیاسی داشت، که مطالبات برابریطلبی نیز با آن همراه بود. پس از پیروزی باز هم حقوقِ برابر برای زنان نادیده گرفته شد. البته زنان از پا ننشستند. زنان نه تنها در به ثمر رساندن جنش مشروطه فعال بودند بلکه گاهی خودشان لباس مردانه میپوشیدند و در کنار مردان مبارزه میکردند.
۱۲۸۵ هجری شمسی: نخستین مدرسه دخترانه به دستِ یک زن ایرانی مسلمان، بیبی خانم استرآبادی بنیان گذاشته شد. باز هم مخالفتِ قشرِ سنتی. البته زنان از پا ننشستند. قبل از او میسیونرهای غربی و اقلّیتهای مذهبی ایران (یعنی ارمنیان و یهودیان و زردشتیان و بهائیان) مدارس دخترانه باز کرده بودند.
۱۲۸۶ هجری شمسی: نخستین سازمانِ زنان، به نامِ انجمنِ حریتِ نسوان تشکیل شد. جالب آنکه مردان نیز در این جلسات راه داشتند اما حقِ سخنرانی نداشتند. این انجمنها حتی در دوره پهلوی نیز با مساعدتِ حکومت رو به رو نشدند و تعطیل گشتند. البته زنان از پا ننشستند.
۱۲۸۹ هجری شمسی: نخستین مجلۀ زنان به نامِ دانش به مدیریت خانم دکتر کحال چاپ میشود.
۱۳۰۴ هجری شمسی: تغییرِ سلطنت از خاندانِ قاجار به خاندانِ پهلوی. مدرنیتهخواهیِ حکومتهای پهلوی تا حدی راه را برای جنبشِ زنان هموار میسازد. کشفِ حجاب، اعطای حق رأی، تغییرِ قوانین خانواده، ازدواج، طلاق، و ارث تا حدی به نفعِ زنان، به کار گرفتنِ زنان در سمتهای دولتی در حدِ سفارت، قضاوت و وزارت، تعیینِ شهبانوی ایران به عنوانِ نائبالسلطنه و دیگر اقدامات اگرچه که جنبشِ زنانِ مخالفِ حکومت، انفرادی یا گروهی، برتابیده نمیشد. شخصِ پادشاه نیز در مصاحبههایی از عدمِ اعتقادِ خود به برابریِ زن و مرد صحبت میکند. و باز هم البته زنان از پا ننشستند.
۱۳۵۷ هجری شمسی، پیروزیِ انقلابِ اسلامی: انقلابی که با همراهی و مشارکتِ کاملِ زنانِ به ثمر نشسته بود، ولی برابری را برای ایشان به ارمغان نیاورد. تغییرِ قوانین به سالهای پیشتر از حکومتِ پهلوی. البته زنان از پا ننشستند.
پس از انقلاب، با وجودِ فشارها و تبعیضهای مضاعف بر زنان، زنان به شکل مستقل، یا زنان و مردان همراه با هم، در مبارزات برابری و عدالتطلبی مشارکت داشتهاند و با وجودِ محرومیت از اولین حقوق انسانی در عرصههای زندگیشان توانستهاند صدای خود را هر روز رساتر از روزِ پیش به گوشِ دیگر افراد برسانند و سردمداران آزادیخواهی برای کلیه ایرانیان باشند
این چکیدهای بود از چند نام که بیانگرِ گوشۀ کوچکی از جنبشهای زنان در تاریخِ نوینِ ایران بوده. چه بسیار نامهایی که در تاریخ ثبت شده، و بیشتر از آن نامها، نامهایی که ثبت نشده، اما تأثیرِ فعالیتشان بر همۀ جامعه باقی مانده.
فراموش نکنیم که روزِ جهانیِ زن، نه روزِ جهانیِ مادر، نه روزِ جهانیِ عشق، و نه روزِ دختر و همسر است. روزِ جهانیِ زن، روزی است که تاریخ به ما انسانها نهیب میزند که هنوز در میانِ ما بسیار کسانی هستند که برای رسیدن به حقوقِ برابر و مسلم، و بنای جامعهای عدالتخواه باید از جان مایه بگذارند. شاید این روز، روزی است که هویت اصلی زنان را به عنوان مادران فرهنگ و «عالمی نو» عینیت میبخشد.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *