«درسهای فارسی» و چند فیلم دیگر
درسهای فارسی (Persian Lessons)
جوانی یهودی به نام جیلز برای نجات از اعدام در اردوگاه نازیها وانمود میکند که ایرانی است. او برای اثبات ادعایش مجبور است به یکی از فرماندهان اردوگاه، فارسی درس بدهد در حالیکه خودش اصلا فارسی بلد نیست. در این بین، یک ایرانی هم وارد اردوگاه میشود.
شاید طرح داستان در خواننده این تصور را ایجاد کند که با یک فیلم کمدی مواجه است اما درسهای فارسی (۲۰۲۰) تصویری از یک تراژدی دردناک تاریخ بشریت است. هیچ موجود زندهای به همنوع خود آسیب نمیرساند اما انسانهایی با داعیه نژاد برتر چندین میلیون باورمند یهودی را به قتل رساندند. جیلز دوست ندارد بمیرد. او با پنهانکاری و دروغ سعی میکند خود را از مرگ رهایی دهد. اما مرز این پنهانکاری تا کجاست؟ او که هر روز میبیند همکیشانش به جوخه اعدام سپرده یا به کورههای آتش فرستاده میشوند، در دوزخ بین مرگ و زندگی دست و پا میزند.
درسهای فارسی یک فیلم جنگی بهحساب میآید اما در این فیلم هیچ صحنه جنگی دیده نمیشود. فیلم با پایان غیر منتظرهاش در فرودگاه تهران به پایان میرسد. تقابل مرگ و زندگی، صداقت و ناراستی، اعتقاد و سستی از جمله مفاهیمی هستند که در طول فیلم در قالب یک داستان پرکششِ پوشیده از لایه نازک طنز، به نمایش درآمدهاند.
کارگردان فیلم، وادیم پرلمن اوکراینی است که قبلا با فیلم خانهای از شن و مه نگاهی به ایرانیان داشته است. نخستین حضور جهانی فیلم در برلیناله ۲۰۲۰ بود که با استقبال تماشاگران و منتقدین همراه شد. درسهای فارسی به عنوان نماینده کشور بلاروس به اسکار ۲۰۲۱ معرفی شد.
جشن رقص پایان سال (The Prom)
یک دختر نوجوان در شهری کوچک در ایالت ایندیانا تصمیم دارد با دوست دخترش در جشن رقص پایان سالِ تحصیل شرکت کند اما سرپرست مدرسه از حضور او در جشن جلوگیری میکند. پس از پخش خبر، چهار بازیگر تئاتر برادوی[۱] برای حمایت از او به آن شهر سفر میکنند.
جشن رقص پایان سال (۲۰۲۰) فیلمی درباره نابرابری جنسی و تبعیضی است که از آن حاصل میشود. در ذهن محافظه کار سرپرست مدرسه تنها دو جنسیت زن و مرد قابل تصور است و دانش آموزی با جنسیتی غیر از این دو جنس، محروم از امتیازات سایر دانشآموزان است مگر یکی از آن دو جنسیت را بپذیرد.
«امیدواری» و «پا پس نکشیدن»، دو سلاح معمول برای همه آنهایی است که بر اثر افکار متعصبانه دچار پیشداوری و تبعیض شدهاند اما در این فیلم دو موتور محرکه دیگر هم به کمک دختر نوجوان داستان میآیند: «خنده و شادی» و «فراموش نکردن خود واقعی».
جشن رقص پایان سال یک فیلم نوجوانمحورِ شاد و موزیکال است که حضور دو ستاره هالیوود به نامهای نیکول کیدمن و مریل استریپ بر جذابیت آن افزوده است.
میناری (Minari)
یک خانواده کرهای برای رسیدن به رویای آمریکایی به مزرعهای در آرکانزاس مهاجرت میکنند؛ مزرعهای خشک و بیحاصل که حتی از داشتن آب آشامیدنی هم محروم است. تفاوتهای فرهنگی و بازار رقابتی از جمله مشکلات زندگی در این سرزمین نو است. ورود مادربزرگ کهنسال به زندگی اینان، گره دیگری در زندگی آنها بهوجود میآورد.
میناری (۲۰۲۰) یک درام خانوادگی با تِم مهاجرت است. داستان شکوفایی و رشد یک زندگی در مکانی که اصلاً ایده زندگی و کار در آن متصور نیست. خانواده برای زندگی در آن محل با دو چالش که در واقع دو روی سکه هستند، درگیر است: از یک طرف، باورهای خرافی اهالی و از سوی دیگر، سختگیریهای مذهبی.
عناصر شکلدهنده فیلم میناری چنان دقیق و با ظرافت در کنار هم چیده شدهاند که تماشاچی را تا انتهای اثر، محو خود میکند. میناری فیلمی درباره ریشههای مادری انسانها است و چگونه گروهی آن را در مهاجرت و برخورد با فرهنگی سرزمین میزبان، حفظ و گروهی دیگر فراموشش میکنند.
این فیلم سال نو میلادی را با کسب جایزه بهترین فیلم خارجی زبان گلدن گلوب آغاز کرد و یکی از نامزدهای دریافت بهترین فیلم سال از اسکار ۲۰۲۱ است.
ببر سفید (The White Tiger)
فیلم ببر سفید (۲۰۲۱) با نامهی یک کارفرمای موفق هندی به نخست وزیر کشور چین شروع میشود. او در نامهی خود طی هفت شب داستان زندگی هولناک و موفقیتآمیز خود را شرح میدهد. او که در کودکی فقیر بوده، کارش را به عنوان راننده در منزل ارباب آغاز میکند اما یک تصادف مسیر زندگیاش را تغییر میدهد.
رامین بحرانی، کارگردان ایرانی-آمریکایی، این فیلم را بر اساس رمانی به همین نام ساخته است.[۲] بحرانی، دغدغههای اجتماعی خود مانند بیعدالتی، نابرابری، فقر، و فساد سیستم را در قالب فیلمی طنز به تصویر میکشد.
فیلم روایت بسیاری از جوامع به ظاهر مدرن امروزی است که در زیر پوسته مجذوبکننده مدرنشان، هم چنان بر پایه افکار و عقاید سنتی اداره میشوند. در پایان فیلم این احساس بهوجود می آید که انگار آرزویی به واقعیت تبدیل شده است اما به چه بهایی؟
بَحرانی تنها ایرانی حاضر در مراسم اسکار امسال است که برای نوشتن فیلمنامه «ببر سفید» نامزد جایزه بهترین فیلمنامه سال شده است.
بینوایان (Les Misérables)
فیلم با نمایی از شادی، شور و هیجان مردم پاریس بعد از قهرمانی تیم ملی فوتبال فرانسه در جام جهانی فوتبال شروع میشود. در این سکانس، همه بدون توجه به رنگ پوست، مذهب یا ثروت، یک صدا سرود فرانسه را میخوانند. بینوایان (۲۰۱۹) ماجرای چند پلیس فاسد و خشن در محله فقیرنشین مونت فرمی[۳] پاریس است که با تعقیب و آزار کودکان رنگینپوست، سعی میکنند منطقه را در امنیت و آرامش نگهدارند.
فیلم بازگویی مدرن از شاهکار ادبیات جهان، بینوایان اثر ویکتور هوگو است. در این فیلم، کودکان برای تامین معاش مجبورند دست به هر کاری بزنند. هدف اینان در زندگی، نگهداشتن زندگی به هر بهانه و وسیلهای است. در دنیای این کودکان آرزو و خیال وجود ندارد. همه چیز همان است که در واقعیت میگذرد. اما همین کودکان که هر کدام برای بقاء خود در جامعه میجنگند، در برابر یک مشکل اجتماعی تبدیل به یک جمع واحد میشوند.
دوربین مستندوار به زندگی خانوادههای ساکن در این منطقه فقیرنشین پاریس رویایی وارد میشود تا این گفتار ویکتور هوگو را خاطرنشان کند: «دوستان من، هیچ چیزی به نام گیاهان بد وجود ندارد […] آنچه وجود دارد فقط کشتکاران بد است.»
از بینوایان به عنوان یکی از بهترین آثار سینمای اروپا در سال گذشته نام میبرند. فیلمی که پس از کسب جایزه هیئت داوران فستیوال کن، نامزد بهترین فیلم خارجی زبان در مراسم اسکار، گلدن گلوب و بفتا شد.
پانوشتها:
[۱] برادوی منطقهای در نیویورک است که به عنوان مهمترین مرکز تئاتر در قاره آمریکا شناخته میشود.
[۲] این رمان در سال ۲۰۰۸ برنده جایزه ادبی بوکر شد. جایزهٔ ادبی مَن بوکر یکی از مهمترین جوایز ادبی دنیا است که هر سال به بهترین رمان جدید انگلیسیزبان اعطا میشود.
[۳] داستان رمان بینوایان، اثر ویکتور هوگو هم در این محله میگذرد.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *