داستاننویسی ایرانی در قرنی که گذشت (۲)
در بخش پیشین با مرور اهمیت جایگاه قرن حاضر در تاریخ ادبیات ایران، به مضامین داستانی و گفتمانهای مسلط و سبک نگارش رمانهای ایرانی از آغاز سده تا دوران پیش از انقلاب پرداختم. با نگاهی به پیشینه سیاسی متلاطم و تحولات اجتماعی و فرهنگی نیمه نخستین قرن و وقوع رویدادهایی همچون کودتای ۲۰ و ۳۲، جنگ جهانی و جنبشهای مدنی، داستانسرایی و قصهپردازی بنا به ضرورت روز در گونههای ادبی جدید و قالبهایی نو آفریده شد که به تفکیک بستر محرک، مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه، به رماننویسی در سالهای پس از انقلاب ۵۷ میپردازم و به آثاری اشاره میکنم که با گذشتن از سرند زمان، همچنان حائز اهمیتاند و در محافل ادبی به عنوان مرجع با ذکر نقاط قوت و ضعف از آنها یاد میشود.
* * *
از ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۰
با وقوع انقلاب ۵۷ و جنگ ایران و عراق، میل به کتابخوانی افزایش چشمگیری یافت و نگارش رمان (و داستان کوتاه در دورههای بعدی) به عنوان قالب متداول ادبی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفت. در دهه شصت نویسندگانی پا به عرصه ظهور گذاشتند که یا پیش از آن دستی بر داستاننویسی داشتند و توفیق چاپ کتاب نصیبشان نشده بود، یا به تازگی به جرگه داستاننویسان پیوسته بودند و بخت خود را میآزمودند: رضا براهنی، رضا جولایی، عباس معروفی، جعفر مدرس صادقی، آذر نفیسی، منیرو روانیپور، فرشته مولوی، محمدرضا صفدری، ناصر زراعتی، شهریار مندنیپور، امیرحسن چهلتن، قاضی ربیحاوی، منصور کوشان، داود غفارزادگان، محمد کشاورز، رضا قاسمی، زویا پیرزاد، محمدرضا صفدری، ابراهیم یونسی، محمد کلباسی، علیاصغر شیرزادی، فرخنده حاجیزاده، و …
داستاننویسان این دهه، بیشتر به مسائل انسان و مناسباتش در درون جامعه پرداختند: تنهایی و آوارگی انسان در دنیای خشن و فضای سرد جنگ و بمباران، مهاجرت، و دلهرههایی که شخصیتهای داستانی را به کنشهای عاطفی و بروز احساسات برمیانگیخت.
انتشار هفتهنامه «کتاب جمعه» به سردبیری احمد شاملو در سال ۵۸، انتشار آخرین اثر جلال آل احمد («سنگی بر گوری»،۶۰) و بزرگ علوی («موریانه»، ۶۸)، چاپ رمان ده جلدی «کلیدر» از محمود دولت آبادی در سال ۶۳، انتشار رمانهای «بعد از عروسی چه گذشت»، «چاهبهچاه»، «آواز کشتگان» و «رازهای سرزمین من» از رضا براهنی، «داستان یک شهر» و «زمین سوخته» از احمد محمود، «سمفونی مردگان» از عباس معروفی، «طوبا و معنای شب» از شهرنوش پارسیپور، «فیل در تاریکی» از قاسم هاشمینژاد، و همچنین انتشار مجلات «آدینه» و «دنیای سخن» در سال ۶۴ و نشریات «سوره» در سال ۶۸ از دیگر رویدادهای ادبی در این سالهاست.
از ۱۳۷۱ تا ۱۳۹۰
دهه هفتاد با وجود انتشار ناپیوسته کتاب، از جایگاه مهمی در روند داستاننویسی برخوردار است. نظر به وقایع اجتماعی و سیاسی از جمله وقوع قتلهای زنجیرهای و فضای رعب و وحشت در میان صاحبان قلم، دستگیری روزنامهنگاران و تعطیلی برخی از مطبوعات، همچنین گرانی کاغذ و عدم استقبال خوانندگان از افزایش بهای کتاب، و جای خالی نویسندگان مطرحی چون بهرام صادقی، غلامحسین ساعدی، بزرگ علوی، غزاله علیزاده، محمدعلی جمالزاده، و صادق چوبک، دهه هفتاد را میتوان بستری مناسب برای تثبیت جایگاه داستاننویسان زن، و حرکت به سوی هویتیابی و خودباوری زنانه به شمار آورد. رشد و بالندگی زنان نویسنده در این دهه و دهههای بعدی، معطوف به انتشار آثار داستانی متعددی است که پس از گذشت سالها، ماندگار جلوه میکنند: رمان «خانه ادریسیها» و «شبهای تهران» از غزاله علیزاده، «کولی کنار آتش» از منیرو روانیپور، «خانه ابر و باد» از فرشته مولوی، «جزیره سرگردانی» از سیمین دانشور و «بامداد خمار» از فتانه حاجسیدجوادی. رمان پرفروشِ حاجسیدجوادی گرچه در نقد سنت مردسالارانه و نیروهای حاکم اجتماعی است، شرح حال شخصیتی غیرکنشگر، سرخورده و زیانکار را روایت میکند تا مایه عبرتی باشد و همذاتپنداری بسیاری را برانگیزد.
از دیگر آثار قابل توجه این دوره میتوان به «آزاده خانم و نویسندهاش» از رضا براهنی، «آینههای دردار» و«جننامه» از هوشنگ گلشیری، «مدار صفر درجه» و «درخت انجیر معابد» از احمد محمود، «سال بلوا» و «پیکر فرهاد» از عباس معروفی، «شاه کلید» از جعفر مدرس صادقی، «نیمه غایب» از حسین سناپور، «اسفار کاتبان» از ابوتراب خسروی، «روی ماه خداوند را ببوس» از مصطفی مستور، «همنوایی ارکستر شبانه چوبها» از رضا قاسمی و «چراغها را من خاموش میکنم» از زویا پیرزاد اشاره کرد. رمان اخیر شاید از آن نظر حائز اهمیت باشد که میان دو سر طیف هواداران «ادبیات عامه پسند» و «ادبیات اندیشمند» قرار گرفته و پس از گذشت دو دهه، بیش از صدبار تجدیدچاپ شده است. همچنین «همنوایی شبانه ارکستر چوبها» با چاشنی طنز بیان و شیوه روایی جذاب و روان، از رمانهای محبوب دو دهه اخیر به شمار میرود. این اثر نخست در آمریکا و سه سال بعد در ایران انتشار یافت و با طرح موضوع «ادبیات در تبعید» بار دیگر اذهان را متوجه آثار تالیفشده در آن سوی مرزها کرد و موجبات چاپ آثار نویسندگان مقیم خارج از کشور را در داخل فراهم آورد.
در اواسط این دهه با دخالت رئیسجمهور وقت (محمد خاتمی)، فشار سانسور برای مدت کوتاهی کاهش یافت و کتابهای زیادی مجوز انتشار گرفتند. در دوره رئیسجمهور بعدی اما قانون اخذ مجوز برای تجدید چاپ آثار نیز به تصویب رسید و برخی از نویسندگان از بازنشر آثار پیشین خود بازماندند.
استقبال از پدیده اینترنت، پیدایش شبکههای اجتماعی، وبلاگنویسی و امکان فعالیتهایی از قبیل نوشتن آنلاین (مانند رمان آنلاین «وردی که برهها میخوانند» اثر رضا قاسمی) در پایان این دهه و آغاز دهه بعدی نیز از رویدادهای شایان ذکر این سالهاست.
آغاز دهه هشتاد با ورود نامهای جدیدی به عرصه داستاننویسی ایران همراه است. داستاننویسانی که با پشتوانهای از آموزههای تکنیکی و شرکت مستمر در جلسات داستانخوانی و نقد به صحنه میآیند. برخی از آنان در یک دهه جایگاه خود را تثبیت میکنند و به نوشتن ادامه میدهند و برخی دیگر، از صحنه خارج میشوند یا بودن نامشان مدیون تنها اثر داستانی منتشرشده آنان است. در حوزه رماننویسی دهه هشتاد میتوان به این نامها و عناوین رمان اشاره کرد: فریبا وفی (پرنده من)، حسین سناپور (ویران میآیی)، محمدحسن شهسواری (پاگرد)، روحانگیز شریفیان (چه کسی باور میکند رستم)، فرشته مولوی (دو پرده فصل)، یعقوب یادعلی (آداب بیقراری)، منیرالدین بیروتی (چهاردرد، سلام مترسک)، حسین مرتضائیان آبکنار (عقرب روی پلههای راهآهن اندیمشک)، محمد حسینی (آبیتر از گناه)، محمدرضا کاتب (پستی، آفتابپرست نازنین)، علیرضا سیفالدینی (خروج)، بلقیس سلیمانی (بازی آخر بانو)، رضا امیرخانی (بیوتن)، سیده زهرا حسینی (کتاب دا)، فرهاد جعفری (کافه پیانو)، مهسا محبعلی (نگران نباش)، فرشته احمدی (جنگل پنیر)، سارا سالار (احتمالا گم شدهام)، شهرام رحیمیان (دکتر نون زنش را بیشتر از مصدق دوست دارد)، مهدی یزدانیخرم (به گزارش اداره هواشناسی)، حامد اسماعیلیون (دکتر داتیس)، شاهرخ گیوا (مونالیزای منتشر)، رضیه انصاری (شبیه عطری در نسیم، تریو تهران)، مریم حسینیان (بهار برایم کاموا بیاور)، سینا دادخواه (یوسفآباد خیابان سیوسوم)، علیاکبر حیدری (تپه خرگوش)، رضا زنگی آبادی (شکار کبک)، علی چنگیزی (پرسه زیر درختان تاغ).
از تاثیر به سزای جوایز ادبی نظیر جایزه بنیاد گلشیری، مهرگان ادب، جایزه منتقدین مطبوعات، جایزه روزیروزگاری و جایزه جلال آل احمد در معرفی آثار و حمایت از نویسندگان، و همچنین اثرات منفی سانسور، توقیف، لغو مجوز و عواملی همچون استفاده از رانت و کاهش سهمیه کاغذ ناشران غیردولتی در این دو دهه نباید غافل ماند.
فهرست نویسندگان در دهه نود نیز نامهای افزوده بسیاری را بر خود دید. نویسندگان جوانی که آثارشان لزوما به پشتوانه مطالعه و پژوهش و تکنیک مناسب و ساختار قوی مجهز نبوده و عمدتا به موضوعات تکراری و مسائل نه چندان عمیق پرداختهاند. با این حال، رمانهای متعددی با استقبال اهالی ادب مواجه شدند و علیرغم تیراژ اندکِ پانصد تا هزار نسخه، چراغ ادبیات را در این سالهای پایانی قرن روشن نگه داشتند. از این جمله میتوان به عناوین حاضر اشاره کرد: «مردگان جزیره موریس» از فرهاد کشوری، «گراف گربه» از هادی تقیزاده، «بیوهکشی» از یوسف علیخانی، «نگهبان» از پیمان اسماعیلی، «خوف» و «نینا» از شیوا ارسطویی، «کافور پوش» از عالیه عطایی، «این سگ میخواهد رکسانا را بخورد» از قاسم کشکولی، «کوچه ابرهای گمشده» از کورش اسدی، «کوچ شامار» از فرهاد حیدری گوران، «شکوفههای عناب» از رضا جولایی، «بند محکومین» از کیهان خانجانی، «آتش زَندان»از ابراهیم دمشناس، «کتاب خم» از علیرضا سیفالدینی، «پاییز فصل آخر سال» و «هرس» از نسیم مرعشی.
نویسندگانی همچون شهریار مندنیپور، امیرحسن چهلتن و محمود دولت آبادی اما پس از رد مجوز نشر آثارشان به دفعات، بر آن شدند تا از انتشار اثر مُثلهشده به کلی چشم بپوشند و رمان خود را در خارج از ایران چاپ یا ترجمه کنند. چهلتن رمانهای «تهران، خیابان انقلاب»، «آمریکاییکشی در ایران»، «خوشنویس اصفهان»، «طوطی سمج» و «محفل عاشقان ادب» را تنها به زبان آلمانی در آلمان چاپ میکند؛ محمود دولت آبادی «زوال کلنل» را به زبان انگلیسی در انگلستان، و شهریار مندنی «عقربکِشی» را به زبان فارسی در انگلستان به چاپ میرساند.
* * *
قرن حاضر در حالی به پایان میرسد که چاپ دیجیتال و انتشار الکترونیکی و صوتی کتابها به سادگی امکانپذیر شده است. استقبال گسترده از شبکههای اجتماعی و ظهور سایتهایی همچون فیدیبو، و وجود نسخههای پیدیاف کتابها، که تهیه آن به رایگان یا با بهایی کمتر از نسخه کاغذی در چشم برهم زدنی میسر مینُماید، موجب تغییر در فرهنگ کتابخوانی شده و شیوه مطالعه آثار را به گونهای فرامرزی کرده است. این تغییرات در قرن بعدی میتواند بستر دگرگونیهای قابل توجهی را در حوزه نگارش داستان، نحوه برقراری ارتباط با مخاطب، و آمار سرانه مطالعه فراهم نماید.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *