ارامنه ایران در آثار زویا پیرزاد: هویت دیاسپورایی فراملی
زویا پیرزاد در نوشتههایش نشان میدهد که با وجود جابجایی اجباری و هویت ترکیبی ارامنه در ایران، ارمنیهای نسل قدیم به طور کلی مفهوم یکپارچهای از هویت خود دارند. اما نسل جدید شخصیتهای ارمنی پیرزاد را میتوان اشخاصی با هویت دیاسپورایی فراملی دانست. دیاسپورای فراملی به کسانی اطلاق میشود که در کشوری جز سرزمین آباء و اجدادیشان زندگی میکنند اما همزمان ارتباط خود با وطن مادری را گاه به صورت فیزیکی و گاه نمادین حفظ میکنند.[۱] از آنجا که هویتها از طریق تعامل با قدرتهای خاص انحصاری ساخته میشوند، نوشتههای پیرزاد اهمیت ساختار هویت ارمنی-ایرانی را به عنوان «دیگری» در روابط بین ارامنه با ایرانیها به طور کلی و با جامعه مسلمان شیعه به طور خاص برجسته میکند. در این مقاله به تفاوتهای هویتی نسلهای مختلف ارمنیان در مجموعه داستان زویا پیرزاد با عنوان یک روز مانده به عید پاک اشاره میکنم.
یک روز مانده به عید پاک مجموعه سه داستان درهمتنیده با یک راوی مشترک به نام ادموند است که در هر فصل بخشی از زندگی خود را شرح میدهد. در داستان اول او پسری دوازده ساله است؛ در داستان دوم، در میانسالی با همسر و دختر دانشگاهیاش زندگی میکند؛ و در داستان سوم، بعد از درگذشت همسرش و مهاجرت دخترش به خارج در تنهایی به سر میبرد. به جز راوی، نقطه مشترک دیگر این داستانها زمان آنهاست: ماجرای هر سه در یک روز مانده به عید پاک میگذرد. در هر سه داستان رابطه ارامنه ایران با جامعه شیعه موضوع محوری است.
در این مجموعه، پیرزاد برای ایجاد حس هویت دیاسپورایی و نشان دادن رنج ناشی از جابجایی محیطی را توصیف میکند که شخصیتهای ارامنه داستان ساکن آن هستند. ادموند و خانوادهاش در شهری ساحلی زندگی میکنند که اولین مهاجران ارمنی به ایران در آنجا اقامت کردند.[۲] در ابتدای داستان اول، ادموند درباره خانه کودکیاش حرف میزند که دیوار به دیوار کلیسا و مدرسه است. این اشاره به کلیسا و مدرسه نشانگر نقش مهم این دو نهاد در زندگی شخصیتهای ارمنی و تلاش آنها برای حفظ میراث و ریشههای خود در کشور میزبان است. مدرسه ارامنه نقش بسزایی در آموختن تاریخ و فرهنگ ارمنی به کودکان ارامنه دارد. ادموند توضیح میدهد که چگونه هر روز صبح، قبل از رفتن به کلاس، همه دانشآموزان ارمنی دعای مسیحی میخواندند و یا اینکه هر سال باید انشائی مینوشتند و در آن وظایف خود را نسبت به میهنشان ارمنستان توصیف میکردند.[۳]
علاوه بر تمام این اشارات سمبولیک برای نشان دادن آگاهی دیاسپورایی شخصیتها، پیرزاد به اهمیت صحیح صحبت کردن زبان ارمنی نیز میپردازد. تأکید بر زبان ارمنی یک از راههایی است که با آن شخصیتها سرمایهگذاری شناختی خود را برای ترویج و حفظ فرهنگ مادری به تصویر میکشند. به طور طبیعی شخصیتهای پیرزاد دو زبانه هستند. میزان دو زبانه بودن البته به میزان تماس بستگی دارد و این در مورد زبانهای ارمنی و فارسی تماسی بدون وقفه بوده است. عامل مهمی که باید به آن توجه کنیم این است که هر دو زبان زیرمجموعه زبانهای هندو-اروپایی هستند و بنابراین ویژگیهای زبانی مشترک بسیاری دارند که خود باعث مبادلات روانتر بین دو زبان میشود.
در مجموعه یک روز مانده به عید پاک، مادربزرگ مرتب ادموند را برای استفاده از کلمات ارمنی محاورهای یا واژگان فارسی توبیخ میکند و یک بار هم خانم گریگوریان، دوست مادربزرگ، از ادموند میخواهد که به جای استفاده از کلمه لاله، واژه ارمنی کاکاچ را جایگزین کند.[۴] اما برای نسل جدید مثل ادموند این کاری سخت است. تضاد بین کاربرد دو زبان روی گفتار ادموند تأثیر میگذارد و باعث میشود که دستور زبان را نادرست به کار ببرد، و یا از کلمات فارسی یا واژگان محاورهای استفاده کند.[۵] دو زبانه بودن باعث میشود که زبان از شکل همگون به حالتی دو رگه تغییر شکل دهد که این یکی از مؤلفههای اصلی هویت ترکیبی است. شخصیتهای پیرزاد از یک سو تاکید بر حفظ زبان مادری دارند و از سویی دیگر واقعیت زندگیشان نشان میدهد چگونه زندگی برای یک شخصیت ترکیبی در دیاسپورا در فضایی فراملی بسیار متفاوت از ایدهآلها است.
اما اعضای جامعه ارمنی در نوشتههای پیرزاد کسانی هستند که ارمنستان را فقط روی نقشه یا توی کتابها دیدهاند. مادربزرگ ادموند یکی از این نقشههای بزرگ ارمنستان را روی دیوار اتاق نشیمن خود دارد که هدیه خانم گریگوریان است؛ تنها کسی که واقعاً ارمنستان را دیده است.[۶] این ارتباط عاطفی با وطن برای شخصیتهای داستان که بین نگاه کردن به گذشته و فکر کردن به آینده گیر افتادهاند معضلاتی مانند تردید در حفظ هویت فردیشان را به وجود میآورد. خانم گریگوریان داستانهایی از میهن مادری برای همه روایت میکند که هر بار جزئیات آن تغییر میکند. پراکندگی ذهنی یکی از خصوصیات اصلی فرد دیاسپورایی است که در دو دیار با دو تاریخ زندگی میکند و همواره سعی در کنار آمدن با هر دو دارد. نسل قدیم پیرزاد آگاهانه هویت جمعی خود را حفظ میکنند و در تجربه تاریخی و مکان جغرافیایی مشترکی (یعنی ارمنستان) آرامش مییابند. مجموع موارد بالا نشانگر تلاشهای نسل قدیم برای حفظ هویت ارمنی خود از طریق مذهب، زبان، و فرهنگ است.
اما نسل جدید پیرزاد که شخصیتهای دیاسپورایی فراملی هستند بین بحران هویتی و ارتباطات بین فرهنگها گرفتارند. آنها با وجود نهی قدیمیها، در گفتگوهایشان از کلمات محاورهای ارمنی یا واژههای فارسی استفاده میکنند. این البته نشانگر دگردیسی نسل جدید به نسلی دیاسپورایی فراملی است. نسل جدید در عین حال که در شهر ساحلی ایران مستقر شده، هویتی روان و انعطافپذیر دارد و با میهن مادری نیز در ارتباط است. ادموند که در تمام طول داستان با هویت ارمنی-ایرانی خود درگیر است، در آخر به درک خوبی از میهن مادری و هویتش میرسد که ترکیبی از مجموعه ایدهها و شیوههای جدید برای پذیرش تعدد هویتی است.
* * *
با رواج سرمایهداری جهانی و نئولیبرالیسم، و تشدید بحرانهایی که مستقیم یا غیر مستقیم از جابجاییهای گسترده –مانند پناهندگی یا مهاجرت– ناشی میشود، مسئله هویت دیاسپورایی نه تنها از نظر سیاسی بلکه از نظر اجتماعی، فرهنگی و ادبی نیز اهمیت یافته است. وضعیت ارامنه ایرانی به عنوان اقلیتی مذهبی-قومی آنها را ملزم به ادغام و امتزاج در جامعه اکثریت کرده و در مقاطع مختلف تاریخی در معرض تبعیض مذهبی-قومی قرار داده است. ارامنه جزو اقلیتهاییاند که سهم آنها در تحولات ادبی، سینمایی و جریانات روشنفکری ایران هنوز چندان در قالب پژوهشی جداگانه مورد کاوش قرار نگرفته است. بررسی تحولات هویتی ارامنه در ایران به درک موضوع گستردهتر ناسیونالیسم ایرانی و عوامل حاشیهنشینی تاریخی اقلیتها در ایران نیز کمک میکند.
پانوشتها:
[1] Dahinden, J., (2010). The dynamics of migrants’ transnational formations: Between mobility and locality. In Bauböck, R., & Faist, T. Diaspora and transnationalism: Concepts, theories and methods. Amsterdam: Amsterdam University Press.
[۲] زویا پیرزاد، یک روز مانده به عید پاک، در سه کتاب. (تهران: نشر مرکز، ۲۰۱۱)، ۲۲۶.
[۳] پیرزاد، یک روز مانده به عید پاک، ۲۳۶.
[4] پیرزاد، یک روز مانده به عید پاک، ۲۳۸، ۲۴۳.
[5] Roberts, Murat H. 1939. “The problem of the hybrid language.” Journal of English and Germanic Philology 38: 23–41.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *