برخوردهای قهری مسئولان با کودکان کار
بر اساس پیماننامه جهانی حقوق کودک که ایران هم آن را امضا کرده و متعهد به اجرای آن است، کشورهای عضو متعهدند از کودکان در برابر هر نوع کاری که به بهداشت جسمی، روحی، معنوی، اخلاقی، آموزش و پیشرفت اجتماعی آنها آسیب بزند، محافظت کنند. اما هنوز در ایران حتی آمار رسمی دقیقی از تعداد کودکان کار در دست نیست. بعضی از پژوهشگران اجتماعی تعداد کودکان کار در ایران را بین دو تا پنج میلیون تخمین زدهاند اما آماری که از منابع رسمی اعلام میشود با تخمینهای پژوهشگران تفاوت آشکار دارد. بخشی از این تفاوت آماری را میتوان ناشی از تفاوت دریافت و تعریفی دانست که اغلب مسئولان دولتی از کودک و کار کودک دارند. به دلیل همین درک و تعریف متفاوت، معدود اقدامات دولتی نه تنها بخش محدودی از کودکان کار را در بر میگیرد بلکه گاه به جای مقابله با کار کودکان، خود کودکان کار را هدف قرار میدهد.
* * *
در سال ۱۹۷۳، نگرانیها درباره بهرهکشی از کودکان و استثمار آنها سازمان جهانی کار را بر آن داشت که کنوانسیون حداقل سن استخدام را تصویب کند. همچنین ماده ۳۲ پیماننامه جهانی حقوق کودک که در سال ۱۹۸۹ تصویب شد کشورهای عضو را متعهد کرد که از کودکان در برابر هر نوع استثمار اقتصادی حفاظت کنند. در سال ۱۹۹۹ نیز سازمان جهانی کار کنوانسیون بدترین شکلهای کار کودکان را به تصویب رساند. کشورهای امضاءکننده این کنوانسیون متعهد میشدند که برای حذف بدترین اشکال کار کودکان اقدامات فوری به انجام برسانند. اما با وجود تصویب این پیماننامهها و تلاشهای مستمر فعالان مدنی نه تنها بهرهکشی و استثمار کودکان پایان نیافت که هر روز ابعاد تازهای نیز پیدا کرد.
در ایران در قانون حمایت از کودکان و نوجوانان که پس از ۱۰ سال تعلیق با تلاش و پیگیری فعالان مدنی در سال ۱۳۹۹ به تصویب شورای نگهبان رسید، نهادهای مختلفی از جمله وزارت کشور، بهزیستی، وزارت بهداشت، صدا و سیما و آموزش و پرورش موظف هستند از کودکان در معرض خطر حمایت کنند. وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز مکلف شده اقدامات موثر را برای پیشگیری و مقابله با آزار یا بهرهکشی اقتصادی از کودکان به انجام برساند. در این میان، بهزیستی به عنوان زیرمجموعهی این وزارتخانه متولی اصلی حمایت از آسیبدیدگان اجتماعی از جمله کودکان کار است اما نه تنها کارنامه درخشانی در زمینه حمایت از کودکان کار ندارد بلکه با مشارکت و همکاری در اقدامات ضربتی همچون طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان به آنها آسیب نیز زده است.
به گفته پژوهشگران اجتماعی بین دو تا پنج میلیون کودک کار در ایران وجود دارد که برخی آمار آنها را با احتساب کودکان کار خانگی تا هفت میلیون هم برآورد کردهاند[۱] اما بر اساس اعلام مرکز آمار و اطلاعات راهبردی وزارت رفاه تعداد کودکان کار از نیممیلیون فراتر نمیرود. تفاوت آشکار میان آمار ارائهشده توسط پژوهشگران و نهادهای دولتی از آنجا ناشی میشود که معیار کارشناسان برای شناسایی کودکان کار هر فرد زیر ۱۸ سال است که در یکی از مشاغل زیانآور حضور دارد. کار زیانآور بر اساس تعریف کنوانسیون جهانی حقوق کودک، هر نوع کاری است که به بهداشت جسمی، روحی، معنوی، اخلاقی، آموزش و پیشرفت اجتماعی کودک آسیب بزند. کودکان کار در کارگاهها، زمینهای کشاورزی، کورههای آجرپزی، کف خیابان و دیگر محیطهای کاری پراکندهاند و حتی به دلیل داشتن ماهیت پنهان در آمار رسمی نیز جای نمیگیرند. از طرف دیگر، آماری که اغلب مسئولان ایران از کودکان کار ارائه میدهند فقط آن گروه از کودکانی را شامل میشود که کف خیابان هستند و «کودکان کار و خیابان» نامیده میشوند.
اما مسئولان ایران درباره آمار «کودکان کار و خیابان» نیز آمار متناقضی را اعلام میکنند. به عنوان مثال در تیرماه سال ۱۳۹۸ شکرالله حسنبیگی معاون سیاسی اجتماعی استاندار تهران گفت: «حدود ۱۰ هزار کودک خیابانی در کل کشور وجود دارد»[۲]، در دیماه همان سال محمد علیگو مدیرکل دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی بهزیستی از وجود هشت هزار کودک کار و خیابان در کشور خبر داد[۳] و حبیبالله مسعودی فرید معاون اجتماعی بهزیستی در شهریور ۱۳۹۹ گفت: «حدود ۷۰ هزار کودک خیابانی در کشور داریم.»[۴] این رقم به گفته او شامل همه کودکان کار، متکدی و بیخانمانهایی میشد که ساعاتی از روز را در خیابان هستند.
بهزیستی که متولی اصلی حمایت از آسیبدیدگان اجتماعی از جمله کودکان کار است، نه آماری از کودکانی دارد که ساعات طولانی کارهای مشقتزا را تحمل میکنند، و نه هیچ برنامهای برای توانمندسازی و حمایت از آنها که قربانیان پنهان کار در کودکی شدهاند. تنها گروهی که در آمار و برنامهریزیهای این سازمان جای دارد «کودکان کار و خیابان» هستند که البته درباره آنها نیز از طرح و برنامه هدفمند و حمایتمحور خبری نیست. آنچه اهمیت دارد این است که این کودکان باید به هر قیمتی از کف خیابان حذف شوند. معاون اجتماعی بهزیستی دراینباره به صراحت اعلام کرده بود که هدف از طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان، پاکسازی معابر شهری از وجود این کودکان است.[۵] ساماندهی کودکان کار و خیابان طرحی ناکارآمد و بدون پشتوانه کارشناسی بود که پس از ۳۰ بار اجرا در ۱۵ سال، نه تنها از شمار کودکان کار کم نکرد بلکه با اجرای ضربتی و همراه با خشونت و ایجاد دلهره به کودکان کار آسیبهای روحی، روانی و حتی جسمی زد.
طرح ساماندهی کودکان کار و خیابان که مسئولان ادعا میکردند در صدد مبارزه با «کارِ کودک» است با راه انداختن عملیات تعقیب و گریز کودکان در خیابان و دستگیری آنها به مبارزه علیه «کودکانِ کار» تبدیل شد. کودکان دستگیرشده پس از ۲۱ روز ماندن اجباری در اقامتگاههای بهزیستی تنها به شرطی امکان رهایی مییافتند که تعهد دهند دیگر در سطح خیابان ظاهر نخواهند شد. با هر بار اجرای این طرح تعدادی از کودکان که ناگزیر بودند کار کنند و امکان حضور در خیابان نیز از آنها سلب شده بود، منطقه خود را تغییر میدادند یا از کارگاههای زیرزمینی سر درمیآوردند که آزارهای روحی، روانی، فیزیکی و جنسی مضاعفی را نسبت به کار در خیابان برای آنها به همراه داشت.
مسئولان ایران که حتی در ادبیات خود نیز کرامت انسانی کودکان کار را رعایت نکرده و از وزیر کشور گرفته تا استاندار و فرماندار درباره آنها همواره از عبارت «جمعآوری» استفاده میکنند،[۶] در سال ۹۹ با شیوع ویروس کرونا هجمه شدیدتری را نسبت به کودکان کار آغاز کردند. برای نمونه، معاون اجتماعی بهزیستی در نشستی خبری از مردم خواست به کودکان کار کمک نکنند، چون ایرانی نیستند[۷] و رئیس اورژانس اجتماعی در گفتوگو با تلویزیون دولتی ایران مدعی شد کودکان کار درآمد میلیونی دارند و صاحب ویلا و خودروهای لوکس هستند و کمک کردن به آنها اشتباه است.[۸] او و معاون اجتماعی بهزیستی، در حالی چنین ادعاهایی را درباره کودکان کار مطرح میکنند که یکسال پیشتر گفته بودند فقر باعث افزایش کودکان کار شده و ۹۵ درصد کودکان کار و خیابان با خانوادههایشان زندگی میکنند و کمکخرج خانواده هستند.[۹]
نمونه دیگری که در آن حقوق کودکان نادیده گرفته شده و به خصوص در یک سال اخیر نگرانی مضاعف فعالان حقوق کودک را در پی داشته، برخورد با کودکان مهاجر است. این مساله پس از شیوع ویروس کرونا ابعاد وسیعتری نیز پیدا کرد. در روزهای پایانی اسفند ۹۸ همایون هاشمی رئیس کارگروه آسیبهای اجتماعی مجلس، کودکان کار و خیابان را مهمترین منبع انتشار ویروس کرونا دانست[۱۰] و استاندار تهران گفت: «کودکان کار درصورتیکه مهاجر باشند رد مرز خواهند شد.»[۱۱] گفتههای انوشیروان بندپی واکنش جدی فعالان مدنی را در پی داشت بهطوریکه هفتصد فعال مدنی در نامهای خطاب به وزیر کشور خواهان پایان دادن به اقدامات قهری و دستگیری کودکان کار به بهانه جلوگیری از شیوع بیماری کرونا شدند.[۱۲]
کار کودک نتیجه فقر، نابرابری، ساختارهای غلط و مدیریت ناکارآمد است و برای مبارزه با آن باید بسترهای ایجادکنندهی فقر را مسدود و رفاه اجتماعی را تقویت کرد. اما مسئولان ایران به جای اصلاح ساختاری که فقر را در جامعه به وجود آورده با کودکان کار و خیابان همچون مجرمانی برخورد میکنند که با حضور خود، جلوه نامناسبی به شهر دادهاند و جامعه را نیز روبروی آنها قرار میدهند. در حالی که قانونِ حمایت از کودکان و نوجوانان به صراحت دولت، شهرداری، کمیته امداد و نهادهای مسئول را موظف کرده با نظارت موثر بر وضعیت کودکان در معرض خطر از آنها در برابر هر نوع خشونت، بهرهکشی اقتصادی و کار اجباری حمایت کنند، در عمل اتفاق دیگری میافتد: نه تنها نظارتی بر وضعیت نگرانکننده کودکان قربانی کار وجود ندارد، حتی از شمارش آنها در آمار کودکان کار هم دریغ میشود. در مورد کودکان کار و خیابان نیز که امکان انکار آنها وجود ندارد با اقدامات شتابزده فقط در صدد حذفشان از کف خیابان هستند. در چنین آشفتهبازاری معلوم نیست سرنوشت کودکانی که از طبیعیترین حقوق خود محروم شده و در کف خیابان انواع آزارها و تحقیرها را تحمل میکنند چه خواهد شد.
پانوشتها:
[۱] «حقایقی تلخ از زندگی کودکان کار در بحران کرونا»، رویداد۲۴، ۱۵ فروردين ۱۳۹۹.
[۲] «وجود ۱۰ هزار کودک خیابانی در کشور»، شبستان، ۲۴ تیر ۱۳۹۸.
[۳] «هشت هزار کودک کار و خیابانی در کشور شناسایی شد»، ایرنا، ۲۵ دی ۱۳۹۸.
[۴] «وجود بیش از ۷۰ هزار کودک کار در کشور»، اعتماد آنلاین، ۲۱ شهریور ۱۳۹۹.
[۵] «۸۰ درصد «کودکان جمعآوریشده خیابانی» در تهران خارجی هستند»، دویچهوله، ۲۸ ژوئیه ۲۰۱۹.
[۶] برای نمونه نگاه کنید به: «فرماندار تهران: سازمان بهزیستی در جمعآوری کودکان خیابانی کوتاهی کرده است»، فارس، ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۹.
[۷] «به کودکان خیابانی پول ندهید ۵۵ درصد آنها ایرانی نیستند»، موج، ۱۷ تیر ۱۳۹۹.
[۸] «رئیس اورژانس اجتماعی: کودکان کار پولدارند!»، گفتوگو با شبکه دو تلویزیون ایران
[۹] «آمار کودکان کار حدسی است اما زیاد شده است»، همشهری آنلاین، ۱۰ مهر ۱۳۹۸.
[۱۰] «کودکان کار مهمترین منبع انتشار ویروس کرونا محسوب میشوند»، خانه ملت، ۲۱ اسفند ۱۳۹۸.
[۱۱] «بازگشت اجباری ۳۸۰ کودک کار مهاجر به افغانستان به دلیل شیوع کرونا»، خبرآنلاین، ۲۵ اسفند ۱۳۹۸.
[۱۲] «بیانیه بیش از ۷۰۰ فعال اجتماعی در اعتراض به طرح جمع آوری کودکان کار»، هرانا، ۲۶ اسفند ۱۳۹۸.
سلام خانوم سایه
ببخشید مزاحمتون شدم
لطفاً آدرسی از این دختر بچه که سرش را روی ساختمان ها گذاشته است دارید؟
بخدا هنوز انسانهای خیرخواه و نیکوکار هستند
نیاز به آدرس
لطفاً
باتشکر
خانوم سایه رحیمی
سلام
خواهش میکنم یکی بمن بگه این دختر بچه که توی عکسش سرشو گذاشته روی ساختمانها از کجا میتونم پیداش کنم
بخدا روز و شبمو خراب کرده
خیلی معصومه میترسم
بخدا شبها سرمو روی بالش نمیتونم بزارم
کمکم کنید لطفاً
[email protected]
لطفاً پیامتون رو بفرستید