۲۲. محمدعلی بهمنی
راهنمایی که میرفتم تازه آلبوم «دهاتی» با صدای شادمهر عقیلی وارد بازار شده بود. ترانهسرای «دهاتی» که خیلی گل کرد محمدعلی بهمنی بود.
محمدعلی بهمنی، شاعر و ترانهسرا، در ۲۷ فروردین ۱۳۲۱ در نزدیکی دزفول به دنیا آمد. میگوید دو ماه به تولدش مانده، برادرش در دزفول بیمار میشود. خانواده به عیادتش میروند که در قطار نوزاد به دنیا میآید. شناسنامهاش را همان دزفول میگیرند و میشود متولد دزفول. وگرنه در اصل تهرانی است.
سوزنبانی پدر در راهآهن کفاف خرج زندگی را نمیداده. محمدعلی ناچار از هفت سالگی در چاپخانه مشغول به کار میشود. در سالهای کار در چاپخانه با فریدون مشیری که مسئول صفحه شعر و ادب مجله روشنفکر بود، آشنا میشود. این آشنایی او را جذب شعر میکند و نخستین شعرش در ۹ سالگی در همان مجله روشنفکر منتشر میشود. شعرهای وی از همان زمان تاکنون بهطور پراکنده در بسیاری از نشریات کشور و مجموعه شعرهای مختلف و جُنگها انتشار یافتهاست. برخی از مجموعه اشعار وی عبارتند از: باغ لال (١٣٥٠)، در بیوزنی (١٣٥١)، عاميانهها (١٣٥٥)، گاهی دلم برای خودم تنگ میشود (١٣٦٩)، اين خانه واژههای نسوزی دارد (١٣٨٢)، کاسه آب ديوژن، امانم بده (١٣٨٠).
محمّدعلی بهمنی در سال ۱۳۷۸ تندیس خورشید مهر را بهعنوان برترین غزلسرای ایران دریافت کرد.
به جز شادمهر عقیلی، خوانندگان بسیاری از جمله حبیب، حمیرا، رامش، ناصر عبداللهی، و همایون شجریان از سرودههای محمدعلی بهمنی در ترانهها و تصنیفهای خود بهره بردهاند. غزل زیر را همایون شجریان در یکی از تصنیفهای خود خوانده است:
تو را گم میكنم هر روز و پیدا میكنم هر شب
بدین سان خوابها را با تو زیبا میكنم هر شب
تبی این کاه را چون كوه سنگین میكند آن گاه
چه آتشها كه در این كوه برپا میكنم هر شب
تماشایی است پیچ و تاب آتشها، خوشا بر من
كه پیچ و تاب آتش را تماشا میكنم هر شب
مرا یك شب تحمل كن كه تا باور كنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا میكنم هر شب
چنان دستم تهی گردیده از گرمای دست تو
كه این یخكرده را از بیكسی، ها میكنم هر شب
تمام سایهها را میكشم بر روزن مهتاب
حضورم را ز چشم شهر حاشا میكنم هر شب
دلم فریاد میخواهد ولی در انزوای خویش
چه بیآزار با دیوار نجوا میكنم هر شب
كجا دنبال مفهومی برای عشق می گردی؟
كه من این واژه را تا صبح معنا می كنم هر شب
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *