قصه روزهای کرونایی‌ام

کاری از رضا علامه‌زاده

من در ماه فوريه در اورلاندو و آتلانتا نمايش داشتم و وقتى اواخر فوريه به هلند برگشتم تنها يك بار توانستم نوه‌هايم را ببينم چون به دليل ماجراى كرونا مجاز نبودم −و همچنان نيستم− كه با آنها تماس نزديك بگيرم.  وقتى طرح اين فيلم به ذهنم رسيد آن را با دخترم، نسيم، در ميان گذاشتم و فيلمنامه نمابندى‌شده را برايش ايميل كردم و تلفنى توضيحات لازمه را دادم. بخش اصلى فيلم را دخترم با تلفن موبايلش گرفت و يكى دو نما را هم شوهر و دخترانش گرفتند. دخترم نماهاى فيلمبردارى‌شده را از طريق واتساپ برايم فرستاد و من كار تدوينش را انجام دادم (تدوين اكثر فيلم‌هاى قبلى‌ام هم توسط خودم انجام شده). و بالاخره موسيقى فيلم را هم از قبل داشتم به اين معنا كه سال پيش از كنسرت دخترم كه با همراهى يك پيانيست هلندى ويلن مى‌زد فيلمبردارى كرده بودم و آن را مناسب براى اين فيلم ديدم. و بدين گونه −يعنى از سر دلتنگى براى نوه هايم، ليليان و شارلوت− اين كار شكل گرفت.

نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Persian Media Production | رسانه‌ی پارسی
Privacy Overview

This website uses cookies so that we can provide you with the best user experience possible. Cookie information is stored in your browser and performs functions such as recognising you when you return to our website and helping our team to understand which sections of the website you find most interesting and useful.