شرح مجموعه:
«تا حالا شده شعری را بخونی یا بشنوی، بعد حس کنی شاعر دقیقا دست گذاشته روی حرف دلت؟‌» با شاداب و پادکستش «حس مشترک»، همراه می‌شویم تا ضمن آشنایی با شاعرهای معاصر و خواندن شعرهای‌شان، از حس‌های مشترکی که با آنها داریم لذت ببریم.
حس مشترک

۱۴. نادر نادرپور

نادر نادرپور ۱۶ خرداد ۱۳۰۸ در خانواده‌ای تحصیل‌کرده و فرهنگی در تهران متولد شد. پدرش تقی میرزا از نواده رضاقلی میرزا، پسر ارشد نادر شاه افشار بود. تقی میرزا که نقاشی زبردست و آشنا به ادبیات فارسی و فرانسه بود، نادر را از کودکی با شعر فارسی و زبان فرانسه مأنوس کرد. اولین اشعار و مقالات او در دوران دبیرستان و در نشریات رهبر و مردم منتشر شد. 

در فوریه ۱۹۵۰ نادرپور به فرانسه رفت تا در رشته زبان و ادبیات فرانسه تحصیل کند. مراجعتش به ایران مصادف شد با سقوط دولت محمد مصدق. نومید از آینده دموکراسی در ایران، از آن پس یکسره به شعر پناه برد. 

نادر نادرپور
نادر نادرپور

اشعار اولیه نادرپور بیشتر در قالب چهارپاره است با لحن و تصاویری عاشقانه. اما بعد از این دوره او چرخشی به سوی افکار فلسفی بدبینانه دارد و تا اواخر عمر در اشعارش می‌توان سایه تنهایی، نومیدی و مرگ را دید. 

از آثار نادرپور می‌توان مجموعه‌های چشم‌ها و دست‌ها، سرمه خورشید و خون و خاکستر را نام برد.

از وجوه تمایز شعر او می‌تواند به جان و شخصیت بخشیدن به طبیعت اشاره کرد. اغلب در اشعار او آسمان و ستاره و خورشید و ماه همراه با پرندگان و درختان و ماهیان به قالب انسان درمی‌آیند تا اندوه و نومیدی او را به تصویر کشند:

شب چون زنی که پنجره‌ها را یکان یکان

شب چون زنی که پنجره‌ها را یکان یکان
می‌بندد و چراغ اتاقش را
خاموش می‌کند
یک یک ستاره‌ها را خاموش کرد و خفت 

نادر نادرپور در ۲۹ بهمن ۱۳۷۸ در خانه‌اش در لس‌آنجلس درگذشت.

شرح مجموعه:
«تا حالا شده شعری را بخونی یا بشنوی، بعد حس کنی شاعر دقیقا دست گذاشته روی حرف دلت؟‌» با شاداب و پادکستش «حس مشترک»، همراه می‌شویم تا ضمن آشنایی با شاعرهای معاصر و خواندن شعرهای‌شان، از حس‌های مشترکی که با آنها داریم لذت ببریم.

نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

https://soundcloud.com/pmp_9/hesse-moshtarak-14-nader-nadrpour-mixdown