داستانهای من و عیال
۵. کودکان آسمان یا چترتو بگیر روُ کتاب آشپزی!
دعای توُ خلوت برام یه چیز دیگهاس .هروقت بارون نمنم بباره، با این رفیق بالانشینمون درددل میکنم؛ میگم، میخندم، گریه میکنم. شما که غریبه نیستین؛ گاهی هم میزنم زیر چونهاش!
شرح مجموعه:
من فرهادم؛ آرشیتکتم. زنم فریده است؛ نویسندهی کتاب کودکانه. دخترم ریحان کلاس سوم دبستانه. من و فریده، هم عاشق همدیگهایم، هم هیچ جوری با هم نمیسازیم. این یه داستانه. هر دومون هم میخوایم بهترین بچهی دنیا رو تربیت کنیم. اینم خودش یه داستان دیگهاس؛ که روی هم میشه «داستانهای من و عیال.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *