دراکولا و دغدغه بیگانههراسی
«دراکولا» از زمانی که در رمانی به همین نام (۱۸۹۷) به قلم نویسنده ایرلندی، برام استوکر، خلق شد به یکی از ماندگارترین نمادهای فرهنگ عامه در سرتاسر جهان تبدیل شده است، به طوری که جوزف کمپبل، اسطورهشناس بزرگ آمریکایی قرن بیستم، وی را در شمار «کهنالگوهای جهانی» (universal archetypes) آورده است.
از آن زمان تا به امروز هزاران فیلم و کارتون و سریال تلویزیونی و بازی کامپیوتری در سراسر جهان حول محور یا با مضمون دراکولا ساخته شده است. بهعلاوه، دراکولا و هر آنچه به او منسوب است (همچون طراحی لباس و چهره، به خصوص آن دندانهای گرگیِ مخصوص) از نمادهای «هالووین» در آمریکا و از هیولاهای محبوب پارکهای وحشت و تونل وحشتهای پارکها است. بدین ترتیب، امروزه شهرت دراکولا چنان فراگیر شده که بسیاری که شاید حتی داستان استوکر را نخوانده باشند، وی را میشناسند.
هنگامی که رمان دراکولا برای اولین بار به نگارش درآمد، آینه برخی دغدغههای سیاسی، اجتماعی، فلسفی، و ادبیِ خاستگاه اصلی خود یعنی جامعه ویکتوریایی امپراطوری بریتانیا در اواخر قرن نوزدهم بود. یکی از بنیادیترین این دغدغهها، «بیگانههراسی» جامعه ویکتوریایی در دورانی است که بریتانیا، به دلیل گسترش چشمگیر قلمرو و مستعمرات امپراطوری، برای اولین بار در تاریخ خود با افراد و اقوام و مللی از نزدیک آشنا میشد که ظاهر و رفتار و سنتهای آنها را شگفتانگیز و بعضا ترسناک مییافت.
دراکولا نجیبزاده و شوالیهای ترانسیلوانیایی (منطقهای تاریخی در شرق اروپا و جزئی از کشور رومانیِ امروز) است که در دوران جنگهای صلیبی متاخر با ترکها مصاف داده و بر آنها غالب آمده است اما از آنجایی که از محدودیتهای دنیوی دل خوشی نداشته، روح خود را به شیطان میفروشد و پس از مرگ به زندگی بازمیگردد و در وضعیتی نیمهمرده-نیمهزنده عمر جاوید مییابد. از جهت تکروی و تاریکاندیشی و روی آوردن به نیروهای تاریک متافیزیکی برای انجام اعمالی خارقالعاده، دراکولا در حقیقت امتداد ضدقهرمانان پیشارومانتیک و رومانتیکی همچون دکتر فاستوس، شیطانِ بهشت گمشده، و ناخدا اِیهَبِ موبیدیک است.
دراکولا پس از بازگشت شیطانی به زندگی به خونآشامی تبدیل میشود که برای امتداد وجودش باید از خون انسانها تغذیه کند. این تصویر شباهتی عجیب به ضحاک در ادبیات کلاسیک ایران دارد که همچون انگلی باید از وجود دیگران تغذیه کند تا حیات شیطانی خود را امتداد دهد. استوکر نسب دراکولا را به طرزی شایسته به آتیلای خونخوار میرساند.
دراکولا در اوج قدرت امپراطوری بریتانیا تصمیم میگیرد به لندن مهاجرت کند و کسب و کار خونآشامانهاش را در آنجا توسعه دهد. از این منظر، دراکولا شخصیتی به اصطلاح «اگزاتیک» (exotic)، یعنی خارجیِ عجیب و غریب، است. مطابق استانداردهای ظاهری و فرهنگی غربی، او کاراکتری «خاوری» (Oriental) است؛ نه تنها چشم و موی مشکی و پوست پررنگ دارد بلکه انگلیسی را هم با لهجه غلیظ شرقی تکلم میکند و رفتارش نیز با انگلیسیها متفاوت است.
بدین ترتیب، دراکولا گرچه با معیارهای ویکتوریایی میتواند یک «جنتلمن» باشد اما در حقیقت نمودی زیرپوستی از «عنصر خارجی» یا «دیگری» (Other) در جامعه عهد ملکه ویکتوریاست و ترسناک بودن او به گونهای استعاره از هراس بریتانیا از عناصر خارجی در قلب امپراطوری است که یکدستی فرهنگی جامعه میزبان را بر هم زدهاند (مهاجرهراسی) و اکنون قصد «ساقط کردن» امپراطوری را دارند.
این مشکوک بودن به «عناصر خارجی در میان ما» نمونههای فراوانی در ادبیات ویکتوریایی و پساویکتوریایی دارد. کارآگاه مشهور شرلوک هلمز خود بارها با دشمنان امپراطوری گلاویز میشود و ریچارد هَنِی، جنتلمن و جاسوس آماتور، اصولا برای پرده برداشتن از توطئههای عناصر خارجی خلق شده است. کمیکبوکِ معاصر، انجمن جنتلمنهای خارقالعاده اثر آلن مور و کوین اونیل، این مفهوم را پس از بیش از یک سده زنده میکند و در بوته نقد و آزمایش میگذارد.
هراسهای اگزیستانسیالیستی امپراطوری از اواسط قرن بیستم، هنگامی که بریتانیا بالاخره افول کرد و ایالات متحده نقش هژمون جهانی را به خود اختصاص داد، تا حدود زیادی از ساحل شرقی اقیانوس اطلس به ساحل غربی آن منتقل شد، و در دوران «جنگ سرد» خود را در قالب کمونیستهراسی افراطی و «مککارتیسم» بروز داد و سالیان اخیر نمودهای آن را در خیزش جریانهای دست راستی به سوی قدرت، پوپولیسم انزواطلبانه، و مهاجرهراسی بی حد و مرز مشاهده کردهایم.
با این همه، رمان دراکولا لزوما اثری سرراست در بیان بیگانههراسی نیست و لایههای بسیاری دارد که آن را به داستانی تاملبرانگیز تبدیل میکند. این رمان محل تلاقی و نقطه بلوغِ دو ژانر بنیادی در سنت داستاننویسی انگلیسی است، که هر دو در آن زمان حدودا ۱۵۰ سال قدمت داشتند: یکی رمان نامهنگارانه (Epistolary Novel) و دیگری رمان گوتیک (Gothic Novel).
رمان اصولا ژانری نوپاست که در تاریخِ طولانی ادبیات جهان –بر خلاف شعر و درام– سابقه چندانی ندارد. گرچه آثاری مثل دون کیشوت و رابینسون کروزو که به ترتیب در قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم نوشته شدهاند هم گاهی رمان حساب میکنند اما آنچه از لحاظ معرفتشناختی و ساختاری و مفهومی بنیانگذار رمان امروزی محسوب میشود از اواسط قرن هجدهم در بریتانیا آغاز شد.
از همان ابتدا، دو مولفه اصلی که تا مدتها هم محبوبیت داشت در رماننویسی باب شد: یکی «نامهنگاری» و دیگری «گوتیسم». در نامهنگاری که ساموئل ریچاردسون و هنری فیلدینگ آن را در رمانهای قرن هجدمیشان باب کردند، ساختار رمان به شکلی طراحی میشود که یک یا چند شخصیت داستان به همدیگر و به دیگران نامه مینویسند و خواننده از طریق خواندن نامههای آنها از وقایع داستان آگاه میشود. به عبارتی، خواننده وقایع را از منظر چشم آنها و از طریق برداشت شخصی آنها میبیند.
این محدود کردنِ دید از یک طرف و به کار گرفتن دیدگاههای مختلف از طرف دیگر تبعات فراوانی برای شیوه و مفهوم روایت و کلا معناسازی دارد. از آنجایی که یک پرسپکتیوِ ثابت، بنیادِ روایت قرار نمیگیرد، خواننده معمولا با عقاید مختلف و بعضا متضاد روبرو میشود. این همان پدیدهای است که زبانشناس و نظریهپرداز ادبی روس، میخائیل باختین، آن را «چندصدایی» (polyphony) در رمان نامیده است که به تعبیر وی به «دموکراتیزه» کردن ادبیات میانجامد.
استوکر هم دراکولا را در سبک نامهنگارانه نوشته است. البته او این شیوه را گسترش داده و فقط از طریق نامهنگاری نیست که داستان خود را روایت میکند. علاوه بر نامه، روزنگاری، دفتر ثبت وقایعِ کشتی، محتویات دیسک فونوگراف، تکههای روزنامه و بسیاری مدیومهای دیگر روایت را در دراکولا پیش میبرند. نتیجه این میشود که دراکولا، که از لابلای این همه روایات تو در تو دیده میشود، همیشه کاراکتری فرّار، و قضاوت نهایی درباره او دشوار است.
این جنبهی دموکراتمنشانهی رمان را تقریبا عموم فیلمهای اقتباسی قرن بیستم نادیده گرفتند چرا که یک تکنیک روایی ادبی است و با سینمای کلاسیک که تکنیکهای روایی خودش را داشت جور درنمیآمد. فقط فرانسیس فورد کوپولا بود که در برداشت نسبتا پسامدرن خود از رمان در سال ۱۹۹۲ −که هم تا جای ممکن به متن وفادار بود و هم تلاش کرده بود جنبههای تکنیکی و زیباییشناختی روایت را حفظ کند− روی فُرم دراکولا به عنوان مولفه معناساز تاکید چشمگیری کرد.
گوتیسم هم پدیدهای است که در اواسط قرن هجدهم در بریتانیا آغاز شد. این پدیده ریشه در نوستالژی رومانتیکِ فرهنگی برای جنبههایی از حیات قرون وسطایی داشت که در قرن هجدهم سیصد-چهارصد سالی میشد که دورهشان به سر آمده بود. گوتیک سبکی از معماری قرون وسطایی در اروپای غربی است که در آن ساختمانها بلند و کشیده هستند، برجهای بلند و نوکتیز و دیوارهایی مثل قلعه کنگره دارند که گاهی با گارگویل (جانوران ترسناک افسانهای) تزئین شدهاند. در قصرها و قلعههای گوتیک راهروها پیچ در پیچ و طولانی و تاریک هستند و زیرزمین و درهای مخفی و سوراخ و سنبههای تنگ و تاریک هم معمولا فراوان است. چنین محیطی طبیعتا استعداد مناسبی برای طرحِ داستانهای ترسناک دارد. همین استعداد بود که در نیمه قرن هجدهم هوراس والپول را به خود جلب کرد تا اولین رمان گوتیک دنیا به نام قلعه اوترانتو را بنویسد.
دراکولا هم گوتیک است. گرچه داستان در اواخر قرن نوزدهم میگذرد اما اتمسفر آن چیزی از قرون وسطی کم ندارد. بخش اول داستان که در ترانسیلوانیا میگذرد کاملا گوتیک است. قصر دراکولا تمام مشخصههای قصرهای گوتیک را دارد. حتی روستاهای اطراف هم تحتالشعاع دراکولا و قصرش شبهگوتیک هستند. در انگلستان هم استوکر محیط را گوتیک تصویر میکند. «کارفَکس اَبی» که به خانه دراکولا در لندن تبدیل میشود، مخروبهای کهن با مشخصههای شبهگوتیک است. مقبره لوسی، قربانی اصلی دراکولا، نیز همینطور است. خیابانها و اماکن لندن در شب نیز بعضا گوتیک تصویر میشوند.
در طول تاریخ رماننویسی، به خصوص در بریتانیا، این دو سبک مذکور بعضا با هم به کار رفتهاند. داستانهای گوتیک عموما نامهنگارانه و داستانهای نامهنگارانه هم بعضا گوتیک هستند. نمونه بسیار مشهورش پیش از دراکولا، رمان فرانکنشتاین به قلم مری شلی است که احتمالا از بسیاری جهات الگوی برام استوکر بوده است.
سنت داستاننویسی گوتیک هنگامی که آغاز شد، بیشتر به عنوان سرگرمی به کار میرفت اما در گذار زمان به ابزاری برای سنجش مسائل روانی بشری تبدیل شد و بر این مبنا روانکاوی مدرن تا حدود زیادی مدیون ادبیات گوتیک است. داستانهای کوتاه گوتیکِ نویسنده آمریکاییِ میانه قرن نوزدهم، ادگار آلن پو را جزو اولین تلاشهای خودآگاهانه برای روانکاوی بشر در قالب ادبیات به شمار میآورند. زیگموند فروید، پدر علم روانکاوی، نیز به خوبی با ادبیات رومانتیک آشنا بود. از این جهت، دراکولا را سیری در روانکاوی جامعه ویکتوریایی میتوان قلمداد کرد.
نظر شما چیست؟
نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *