قصه‌ی قطره

کاری از گروه هزارآوا

قصه ی دریا

بشنو ز قطره قصه ی دریا را

از قطره ای

به روشنی اشک عاشقان

از قطره ای

که کند دل از تیرگی ابر

افتاد روی صخره ی دشوار این جهان

زان پیشتر

که بوسه ی خورشید زندگی

سازد بخار و برکشدش سوی آسمان

آمیخت با هزار چو خود قطره های آب

جوبار عشق شد

در دشت بیکران

بشنو ز قطره قصه ی دریا را

*** ای قطره های پاک

همراه ما شوید

تا بگذریم سهل

از صخره های سخت

همراه ما شوید

تا بگذریم سرخوش و آزاد

از دره های تیره و تاریک و پیچ پیچ

نه از برای هیچ

که در جستجوی عشق

دستان خویش حلقه زنیم و به رقص موج

تا بیکران آبی دریا سفر کنیم

*** ای قطره های پاک

تشنه است جان خاک

چون پا به ره نهیم

شـاید فـدا شـویم

شـاید فرو کشـید

این خاک تشنه جرعه ای از ما

اما هزار قطره ی آینده ، فوج فوج

پیچان و موج موج

بر این دشت پر جدال

این مرزهای جهل بشویند و خاک را

با غنچه های صلح و محبت صفا دهند

برچسب‌ها: هزارآوا.

نظر شما چیست؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

https://soundcloud.com/pmp_9/12-gheseh-ye-gatreh